پشت پرده موج تازه تخریب اصلاحطلبان
به گزارش اقتصادنیوز این روزنامه نوشت: اخیرا روزنامه کیهان در مطلبی بهتندی به اصلاحطلبان تاخته و آنها را به «دینفروشی» متهم کرده است. نویسنده این روزنامه مدعی شده است برخی مدعیان اصلاحطلبی دینفروشی میکنند، حقایق را به مذبح میبرند و در رسانههایشان نعل وارونه میزنند، در جامعه ناامیدی و یأس تولید میکنند، با بیانصافی به داوری مینشینند و به لبخند رضایت دشمن قناعت میورزند تا در نهایت به آلاف و الوفی پرسود برسند.
اتهام دینفروشی که اتهامی بسیار بزرگ محسوب میشود، در حالی به اصلاحطلبان نسبت داده میشود که مشخص نیست نیروهای این جبهه سیاسی چه اقدامی در جهت تخریب دین انجام دادهاند که کیهان، اصلاحطلبان را «دینفروش» میداند و آیا مصداق دینفروشی بهزعم نویسنده این مطلب تفاوت نگاه در عرصه سیاسی است؟ البته چنین اتهاماتی سالهاست علیه اصلاحطلبان مطرح میشود و گویا برخی نیروهای تندرو سیاسی دریافتهاند که یکی از راههای تخریب رقیب سیاسی میتواند خدشه واردکردن در میزان دینداری افراد باشد که چنین شیوهای نهتنها با معیارهای اسلامی مغایر است، بلکه از منظر عقلی نیز دچار مشکل است؛ زیرا قاعدتا تفاوت نگاه سیاسی کسانی که خود را مسلمان میدانند و به فعالیت سیاسی در نظام اسلامی باور دارند، نمیتواند مصداق دینفروشی آنها باشد؛ مگر آنکه نیروهایی خاص، دین را صرفا محدود به خوانش خود کرده باشند! از سوی دیگر، گفته میشود اصلاحطلبان نعل وارونه میزنند و با بیانصافی قضاوت میکنند تا از این رهگذر جامعه را ناامید کنند؛ این ادعا در حالی مطرح میشود که ازقضا اصلاحطلبان در تمام ایامی که سیدابراهیم رئیسی روی کار آمده است، کوشیدهاند تا کمترین نقد را علیه دولت مطرح کنند و حتی شخصیتهای سرشناس اصلاحطلب درباره نوع مواجهه اصلاحطلبان با دولت بارها گفتهاند در حال حاضر برای عدم تضعیف دولت باید از هرگونه نقد پرهیز کرد تا دولت در تنگنای انتقادهای رقبای سیاسیاش قرار نگیرد. از طرفی حتی با خوانشی تحلیلیتر، برخی گفتهاند اگر نقدی هم در کار باشد، اصلاحطلبان خواهند کوشید که نسبتشان با دولت رئیسی تعامل انتقادی باشد. بنابراین تا اینجای کار اتفاقا اصلاحطلبان بههیچوجه مسیر تخریب دولت را پیش نگرفتهاند؛ کاری که ازقضا جستهوگریخته در اصولگرایان دیده میشود؛ بهنحویکه برخی نیروهای اصولگرا در گفتوگوهای رسانهای خود در میزان «انقلابیبودن» رئیسی خدشه وارد کردهاند یا انتقادهای تندی از سوی برخی اصولگرایان درباره انتصابهای نیروهای نزدیک به احمدینژاد و جبهه پایداری به رئیسی ابراز شده است. حتی برخلاف پیشبینیها، یکدستی کامل و عمیقی میان مجلس و دولت دیده نمیشود یا انتقادهایی که اصولگرایان به تیم اقتصادی رئیسی میکنند بر کسی پوشیده نیست. درواقع انتقادها به دولت در سه ماه اخیر از سوی اصولگرایان بوده است، نه اصلاحطلبان و اینکه چرا برخی نیروهای خاص میکوشند اصلاحطلبان را دشمنان رئیسی نشان دهند، شاید برخاسته از تمایل ایشان برای نشاندادن تقابل جبهه اصلاحات با دولت باشد؛ موضوعی که اتفاقا در نگاه رئیسی نیز محلی از اعراب ندارد. شاهدمثال آن، نگاه مثبت رئیسی به اصلاحطلبان در بزنگاههای مختلف است؛ چه زمانی که او گفت متعلق به هیچیک از جناحهای سیاسی نیست و میخواهد رئیسجمهور همه مردم ایران باشد حتی آنهایی که در انتخابات شرکت نکردهاند و چه زمانی که بعد از پیروزیاش در انتخابات از دفترش با چهرههای متعدد اصلاحطلبی برای اخذ نقد و نظر در مسیر چهارساله دولت تماس گرفته شد و چه دیدار اخیر رئیسی با مدیران رسانههای اصلاحطلب. همه اینها در حالی است که رئیسی با نیروهای اصولگرا جلسه هماندیشی خاصی برگزار نکرده است که شاید با قراردادن همه اینها بتوان دریافت که ازقضا رئیسی با نیروهای اصلاحطلب مشکل خاصی ندارد و آنها را مانع تحقق اهداف دولتش نمیبیند.
کیهان همچنین در یادداشتی دیگر بیان کرده است که منتقدان رئیسی باید مانند کیهان باشند که ضمن نقد منصفانه عملکرد روحانی، خوبیهای دولتش را نیز برجسته میکرد. به نظر میرسد مخاطب این سخن، اصلاحطلبان باشند؛ زیرا ذکر مثال روحانی ناظر بر اصلاحطلبان است؛ حال آنکه اولا همانطور که گفته شد، اصلاحطلبان در مدت اخیر اصلا نقدی به رئیسی نکردهاند؛ چه مثبت و چه منفی و ثانیا از یاد نمیرود که طیفهایی از اصولگرایان در دوران ریاستجمهوری روحانی تا سر حد فحاشی به رئیسجمهور هم پیش میرفتند.
در پایان ذکر این نکته لازم به نظر میرسد که مشخص نیست اصلاحطلبانِ دور از قدرت رسمی که بهدلیل ردصلاحیتهای متعدد، چه در انتخابات مجلس یازدهم و چه ریاستجمهوری 1400، عملا امکان رقابت با اصولگرایان را نداشتند، چطور میتوانند به «آلاف و الوف» دست یابند؟! و زمانی که همه نهادها در اختیار اصولگرایان قرار دارد، اصلاحطلبان چگونه قادر خواهند بود در پی سهمخواهی از قدرت باشند؟ علاوه بر این، اصلاحطلبان در تمام این سالها نشان دادهاند اگر از مسیر قانونی مترصد ورود به قدرت سیاسی بودهاند، تنها راه تحقق این مهم را انتخابات و کسب رأی مردم دانستهاند و همیشه باور داشتهاند «میزان، رأی ملت است».