آمریکا به روابط ویژه با سعودیها پایان می دهد؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، در پی حمله افراد منتسب به حوثی های یمن به سفارت ایالات متحده در شهر صنعا در روز پنج شنبه، خبرگزاری بلومبرگ مدعی شده که دستکم ۲۵ شهروند یمن که در سفارت آمریکا کار میکردند، بازداشت شدند.
به ادعای وزارت امور خارجه آمریکا، کارمندان دولت ایالات متحده در یمن در صنعا بازداشت شده اند، جایی که از زمانی که حوثیهای همپیمان ایران بسیاری از شهرهای جنگ زده این کشور را در سال 2014 تصرف کردند، تحت کنترل آنها است. سخنگوی وزارت امور خارجه روز پنجشنبه گفت که "اکثریت" کارکنان سفارت ایالات متحده که بازداشت شده بودند آزاد شده اند و واشنگتن در حال انجام تلاش های دیپلماتیک "بی وقفه" برای آزادی کارکنانی است که هنوز در بازداشت هستند. وزارت امور خارجه همچنین گفت که نیروهای حوثی به محوطه ای که سفارت ایالات متحده در صنعا در آن قرار دارد، نفوذ کرده و از آنها خواسته است "فورا آن را تخلیه کنند و تمام اموال ضبط شده را بازگردانند." به گفته یک مقام وزارت امور خارجه، کارمندان یمنی بازداشت شده پرسنل امنیتی هستند که از محوطه بیرونی محوطه محافظت می کردند.
این مسئله با واکنشهای شدیدی در آمریکا مواجه شده است. از جمله این که مایک والتز، نماینده جمهوریخواه کنگره آمریکا در صفحه توئیتر خود نوشت: «بایدن بلافاصله پس از ریاست جمهوری، حوثیها را از فهرست تروریسم حذف کرد. اکنون آنها به سفارت ما در یمن حمله کرده و (کارمندان ما را) گروگان گرفتهاند. چرا؟ چون میدانند که عواقبی در انتظار آنها نیست!»
با این حال، این مسئله سیاستهای دولت بایدن در قبال عربستان سعودی را نیز بار دیگر به میان آورده است. ویل اسمیت، تحلیلگر مسائل بینالمللی با انتشار یادداشتی در پایگاه اینترنتی نشنال اینترست عنوان کرده است که «تغییر منافع ایالات متحده و سیاست خارجی ماجراجویانه محمدبنسلمان ضرورت تغییر چشمگیر در روابط آمریکا و عربستان را ایجاب میکند». وی استدلال کرده که اقدام اخیر منتسب به حوثیها در حمله به سفارت ایالات متحده نشان دهنده هزینههای گزاف روابط ویژه آمریکا و عربستان است و اکنون زمان تجدیدنظر در این رابطه است.
ضرورت تنظیم مجدد سیاستها در قبال عربستان
وی در این مطلب مدعی شده است: حمله [منتسب به] نیروهای حوثی علیه محوطه سفارت آمریکا در 10 نوامبر و بازداشت کارمندان یمنی وزارت خارجه آمریکا، یادآور هزینههای گزاف روابط ویژه ایالات متحده با عربستان سعودی است. حمله حوثیها مشابه حملات گروه تروریستی آخرالزمانی داعش علیه منافع آمریکا نبود، بلکه حوثیها به این دلیل به محوطه سفارت در صنعا حمله کردند که درگیر نبرد با عربستان سعودیای هستند که از حمایت گسترده ایالات متحده در طول جنگ برخوردار است، و آنها به دنبال تثبیت پیروزی خود از هر طریقی هستند.
حمایت آمریکا از کارزار ویرانگر و بی ثبات ساز عربستان سعودی در یمن –که پیامدهای معکوس و حتی مضر برای منافع ایالات متحده دارد- نمادی از خطرات فزاینده حمایت تزلزلناپذیر از این پادشاهی در دوران حکومت شاهزاده محمد بن سلمان است. بحران اخیر نیاز جو بایدن برای عمل به وعدههای انتخاباتی خود و تنظیم مجدد مشهود سیاست ایالات متحده در قبال عربستان سعودی را تایید میکند.
نفت در برابر امنیت
از زمانی که فرانکلین دی روزولت (رئیسجمهور فقید ایالات متحده) و عبدالعزیز بن عبدالرحمن آلسعود پادشاه اسبق عربستان سعودی در سال 1945 در کشتی یواساس کوئینسی ملاقات کردند، ایالات متحده و عربستان سعودی روابط منحصر به فردی داشتهاند که ریشه در ترتیبات «نفت در برابر امنیت» دارد.
در طول جنگ سرد، زمانی که آمریکا بسیار بیش از امروز به دسترسی آزاد به نفت خلیج فارس وابسته و به دنبال گسترش و تحکیم روابط با رژیمهای ضدکمونیستی بود، ایجاد رابطه نزدیک با سعودیها و کمک به خانواده سلطنتی برای باقی ماندن در قدرت، در خدمت منافع ایالات متحده قرار داشت.
«بازنشانی» تزیینی
با این حال، در حالی که رابطه ویژه ایالات متحده با این رژیم سلطنتی سرکوبگر و تئوکراتیک ممکن است در طول جنگ سرد معنا داشته باشد، اما قطعاً امروز اینگونه نیست. بایدن در زمان مبارزات انتخاباتی به میزان شگفتانگیزی این واقعیت را تشخیص داد.
بایدن طی مناظرهای در سال 2019 وعده داد که سعودیها را طرد و از فروش سلاحهای بیشتر به آنها خودداری خواهد کرد. به همین ترتیب، بایدن در اولین سخنرانی مهم سیاست خارجی خود به عنوان رئیسجمهور اعلام کرد که ایالات متحده به «حمایت از عملیات تهاجمی در جنگ در یمن» پایان میدهد و این درگیری را «فاجعه انسانی و راهبردی» توصیف کرد که «باید به پایان برسد». با این حال، از لفاظیها که بگذریم، «بازنشانی» وعده داده شده روابط ایالات متحده و عربستان سعودی، در بهترین حالت، صورتی تزیینی داشته است. درست مانند مورد ایران، دولت بایدن لفاظی جذابی داشته و در عین حال به رویکرد ترامپ در قبال عربستان سعودی ادامه داده است.
تقدم منافع استراتژیک بر دغدغههای حقوقبشری
حمله منتسب به حوثیها به سفارت پس از موافقت وزارت خارجه آمریکا با فروش 650 میلیون دلاری سلاح به سعودیها صورت گرفت. مهمتر از آن، دولت بایدن به تامین حیاتی تعمیر و نگهداری هواپیماهای سعودی ادامه داده، از تلاشهای عربستان برای اعمال فشار بر در مذاکرات از طریق محاصره یمن حمایت میکند، و در مجازات بنسلمان به خاطر قتل فجیع جمال خاشقجی شکست خورده است.
هنگامی که به شکست بایدن در عمل به وعدههایش در مورد عربستان سعودی اشاره می شود، اکثر مفسران به نادرستی چنین ادعا میکنند که «واقعگرایانی که هدایت سیاستهای دولت بایدن در مورد عربستان را به عهده دارند»، قائل به تقدم منافع استراتژیک بر دغدغههای حقوقبشری هستند و تلاش میکنند رابطه کاری خود را با بنسلمان، وارث بالقوه تاج و تخت عربستان، حفظ کنند.
زیان سیاست خارجی سنتی
از آنجایی که از اهمیت نگرانیها نسبت به مسئله انرژی -که دههها روابط ایالات متحده و عربستان سعودی را هدایت کرده- کاسته شده، سیاست خارجی سنتی ریسکگریز در قبال عربستان سعودی به طور فزایندهای برای ایالات متحده زیانبار شده است. از زمانی که بنسلمان به حاکم واقعی پادشاهی سعودی مبدل شده، حاصل ابتکارات سیاست خارجی او چنین بوده است: تقویت موقعیت حزب الله در لبنان در اثر دستور بازداشت نخستوزیر این کشور؛ رهبری محاصره قطر، جایی که بزرگترین پایگاه نظامی ایالات متحده در خاورمیانه و مقر فرماندهی مرکزی ایالات متحده در آن مستقر هستند؛ و گرفتاری عربستان در باتلاقی ویرانگر در یمن.
ایالات متحده به جای آنکه دست از حمایت از ماجراجوییهای بیپروای ولیعهد در یمن بکشد، از زمان آغاز این کارزار در سال 2015، به عربستان سعودی تسلیحات، کمکهای لجستیکی و اطلاعاتی و حمایت دیپلماتیک ارائه کرده است. در نهایت، کارزار مداخله عربستان –که بنسلمان آن را یک جنگ نیابتی فرقه ای علیه ایران توصیف میکرد- ادعا داشت که حوثیها نماینده ایران هستند. این در حالی بود که نفوذ ایران در یمن در زمان شروع جنگ نسبتاً ناچیز بود و مداخله عربستان سعودی، ایران به گسترش نفوذ خود در یمن سوق داد.
علاوه بر این، جهادیها از هرج و مرج ناشی از جنگ و حمایت عربستان سعودی از گروههای وابسته به القاعده در یمن سود بردهاند. همچنین عواقب انسانی وحشتناک مداخله به رهبری عربستان سعودی، یمن را بیثبات کرده و به ایجاد شرایطی کمک کرده که افراطگرایی و گرایشات ضدآمریکایی را تقویت کند. هنگامی که افراد بیگناه توسط بمبهای ایالات متحده -که از هواپیماهای ساخت آمریکا پرتاب میشوند و توسط پیمانکاران آمریکایی نگهداری میشوند- کشته میشوند، غیرنظامیان یمنی به طور قابل درکی ایالات متحده را با کشتارهایی که به آنها تحمیل میشود مرتبط میدانند.
ضرورت پایان دادن به روابط ویژه با سعودیها
به جای تلاش برای کمک به عربستان سعودی برای پیروزی در جنگی که ارتباطی به امنیت ایالات متحده ندارد و از پیش شکست خورده است، آمریکا باید برای پایان دادن به جنگ –که منجر به بهبود شرایط بشردوستانه را بهبود و تقویت طولانی مدت ثبات میشود- از طریق مذاکره فشار بیاورد. دولت بایدن باید فوراً حمایت پیمانکاران از نیروی هوایی عربستان را متوقف کند، فروش تسلیحات به پادشاهی را به حالت تعلیق درآورد و تهدید کند که نیروهای بیشتری را از منطقه خارج میکند تا سعودیها را برای پایان دادن به مداخله در یمن تحت فشار قرار دهد.
با این حال، مسئله مداخله در یمن تنها بخشی از یک روند گستردهتر در سیاست عربستان است که بارها منافع ایالات متحده را تضعیف کرده است. اگر رویکرد دولت بایدن در قبال عربستان سعودی منعکسکننده تغییر اولویتهای ایالات متحده و تأثیر پادشاهی بر این کشور نباشد، یک بنسلمان جسور و بیپروا تنها به منافع ایالات متحده آسیب بیشتری وارد میکند. با در نظر گرفتن این موضوع، ایالات متحده باید به روابط ویژه خود با سعودیها پایان دهد و مشخص کند که نیروهای مسلح این کشور هیچ تعهدی در قبال سیاست خارجی ماجراجویانه ولیعهد ندارند.
پیش از این شاهینها (تندروها) در کنگره، حمله منتسب به حوثیها را مستمسک قرار دادهاند و از طریق همسان پنداری این ماجرا با بحران تسخیر سفارت آمریکا در ایران و حمله به سفارت آمریکا در بنغازی، نسبت به پیامدهای ضعف ادعایی ایالات متحده هشدار دهند. بسیاری دیگر مطمئناً از این ماجرا برای درخواست مجدد تلاش برای حمایت از «متحدمان» عربستان سعودی استفاده خواهند کرد. دوستان ریاض در کنگره باید به جای این فکر کنند که چرا ما در وهله اول در این وضعیت قرار داریم و تداوم اطاعت از سعودیها برای پیشبرد منافع ایالات متحده چه پیامدهایی خواهد داشت.