انتقاد از روند غربستیزی و شرقپناهی در سالهای اخیر
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از کانال تلگرامی عصرما متن کامل این بیانیه به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انقلاب اسلامی سال 1357 در ایران، بیگمان یکی از مهمترین وقایع تاریخ معاصر کشور است که تأثیرات وسیع و عمیقی بر سرنوشت کشور و آحاد مردم ایران، بلکه فراتر از آن در منطقه و جهان داشته است. اصل وجود این تأثیر عظیم، صرفنظر از جهتگیری و نوع نگرش و تحلیل ما نسبت به ماهیت و دستاوردهای این پدیده اجتماعی بزرگ، غیرقابلانکار به نظر میرسد. سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، همهساله، فرصت مغتنمی است تا در خصوص این واقعه بزرگ تاریخ معاصر کشور، بیشتر تأمل و گفتوگو شود.
علیرغم گوناگونی و تفاوت تحلیلهای موجود پیرامون پدیده انقلاب اسلامی ایران، میتوان گزارهها و نقاط نسبتاً مشترکی را یافت که میتوانند راهنما و کمک خوبی برای دریافت ماهیت و ارزیابی آثار این انقلاب باشند.
ایجاد تدریجی یک باور جمعی در بین ایرانیان مبنی بر ناممکن شدن بهبود در شرایط و وضعیت کشور، از طرق اصلاح و نقد درونی و گفتگو میان منتقدان با حاکمان وقت، یکی از وجوه نسبتاً مشترک تحلیلهای موجود از شرایط ایران، در 15 سال منتهی به سال وقوع انقلاب است. باوری که در آستانه عمومی شدن نشانههای انقلاب، کاملاً فراگیر و مسلط شده بود و بیگمان یکی از دلایل مهم ناگزیر شدن حرکت انقلابی مردم در برابر رژیم حاکم، بهعنوان تنها مسیر ممکن برای ایجاد تغییر و دگرگونی در وضعیت کشور و جامعه شد. عملکرد و رفتار مستبدانه و آزادیستیز رژیم گذشته از یکسو و فعالیت همهجانبه حاملان تفکر انقلابی در تبلیغ و انتشار ایده انقلاب، خصوصاً از جانب جریان برخوردار از شبکه مساجد و مراکز فرهنگی- دینی از سویی دیگر، بیشترین نقش را در شکلگیری و گسترش و تفوق این باور در جامعه داشت.
عناوین اعتراضات جامعه نسبت به شرایط موجود در کشور و همچنین شیوههای اعمال حکمرانی رژیم گذشته در آستانه انقلاب که موجب اعتراض و برانگیخته شدن جامعه برای انجام حرکتی انقلابی شد نیز یکی دیگر از محورهای مشترک میان تحلیلهای موجود از انقلاب ایران است. فقدان استقلال سیاسی در قبال قدرتهای جهانی، اعمال رویههای استبدادی فردی در شیوههای اداره امور و انتخاب کارگزاران حکومت و همچنین حذف نهادهای مدنی و سیاسی و مکانیزمهای کسب اطلاع از مطلوبها و مطالبات جامعه، فقدان آزادیهای سیاسی و اعمال برخورد امنیتی و غیرانسانی با منتقدان، وجود فساد سیستماتیک در نظام بوروکراتیک کشور، توسعه آمرانه، غیر دموکراتیک و نامتوازن و بیگانه با خود ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران، وجود فاصله طبقاتی گسترده در جامعه و سرانجام عدم پایبندی و حساسیت به ارزشهای اخلاقی و باورهای دینی موردقبول بخش وسیعی از جامعه، اهم علل و عوامل گسترش نارضایتی عمومی و تعمیق شکاف میان دولت و ملت و بیاعتمادی و بدبینی به رژیم گذشته در آستانه انقلاب بود.
بر پایه همین اعتراضات موجود در جامعه بود که اهداف و مطالبات انقلاب سال 1357، صورتبندی شد. بهبیاندیگر، وجه ایجابی عناوین اعتراضات مردم به وضع موجود، شکلدهنده اهداف و مطالبات مردم در جریان انقلاب و اعتراض وسیع آنان شد. اهدافی که در برشمردن آن نیز تقریباً در بین تحلیلگران مسائل انقلاب بهمن 57، کمترین اختلاف وجود دارد و بهاجمال، میتوان مهمترین آنها را، بر مبنای شعارها و مطالبات علنی مردم و بیانات رهبر کبیر انقلاب، در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب، اینگونه بیان کرد: استقلالطلبی به مفهوم عدم سلطهپذیری در ارتباطات بینالمللی و تنظیم مناسبات در روابط خارجی کشور بر مبنای منافع ملی. حاکمیت دموکراسی و اراده مردم در انتخاب حاکمان، سیاستها و برنامهها. آزادیخواهی، خصوصاً وجه سیاسی آن. تحقق توسعه و پیشرفت کشور در عرصههای مختلف. عدالتخواهی و مطالبه کاهش فاصلههای طبقاتی و حاکمیت معنویت و آموزهها و باورهای اصیل دینی در جامعه.
تصریح به "تودهای، فراگیر و مردمی بودن" این انقلاب را نیز میتوان یکی دیگر از مشترکات تحلیلهای موجود در خصوص انقلاب اسلامی ایران دانست. صرفنظر از تحلیلهای مختلف موجود در خصوص چیستی و چرایی وقوع انقلاب اسلامی ایران، تحلیلگران بر مشارکت تودهای و مردمی وسیع اقشار و آحاد مردم در جریان حرکت انقلاب تا به پیروزی رسیدن آن اتفاقنظر دارند و انقلاب اسلامی ایران را نه انقلاب طبقه، قشر یا جریانی خاص، بلکه بهواقع، حرکتی مبتنی بر خواست و اراده تودههای فراگیر و میلیونی مردم میدانند. از همین روست که توصیف انقلاب بهمن 57، به "مردمیترین و فراگیرترین انقلاب تاریخ معاصر جهان" برازنده این حرکت جمعی مردم ایران است.
اینک، در پنجمین دهه پس از پیروزی انقلاب، چنانچه در پی ارزیابی چگونگی موفقیت انقلاب باشیم، یقیناً صحیحترین مبنا برای آن، سنجش میزان تحقق همان اهداف واقعی، غیر تحریفشده و اعلامی انقلاب بهمن 57 و یا حداقل، اندازهگیری انطباق جهتگیریها و مسیر حرکتی حاکمیت برآمده از انقلاب با آن اهداف است.
امروز در چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، معالأسف، نگاهی منصفانه به چگونگی تحقق آرمانها و اهداف انقلاب، نمایه روشن و قابل دفاعی را پیش چشمانمان به نمایش درنمیآورد.
درزمینهٔ تحقق هدف استقلالطلبی انقلاب، که در طی دهههای ماضی، با صرف هزینهها و منابع هنگفت مادی و انسانی، دستاوردهای قابلتوجهی در پاسداری از استقلال کشور به دست آمد و همچنین در مقاطعی با ابتنای منطقی و صحیح به شعار راهبردی "نه شرقی و نه غربی"، روابطی نسبتاً منطقی و متعادل و درعینحال بهدوراز سلطهپذیری با شرق و غرب شکل گرفت. اینک از طرفی مواجه با قدرتمند شدن رویکردهایی افراطی و تعامل ستیزانه با بخشهایی از جهان هستیم که هیچ نسبتی با اهداف انقلاب نداشته و منافع ملی کشور را بیجهت با مخاطره مواجه میکند و از سمتی دیگر با اعلام صریح و علنیِ نقض رویکرد "نه شرقی، نه غربی"، جهتگیری جعلی "غربستیزی و شرق پناهی" تبلیغ میشود و گسترش مییابد.
چگونگی حاکمیت مردمسالاری و دموکراسی در مناسبات کشور، با توجه و تأکید بر شاخص "نهاد انتخابات"، نشانگر آن است که جامعه ما که از انتخابات فرمایشی و نمایشی رژیم سابق عبور کرد، طی سالهای 58 و 59 شاهد دستاورد بزرگ انقلابشان در برگزاری چندین انتخابات کاملاً آزاد بود، بهگونهای که در جریان آن، پرشورترین مشارکت سیاسی به وقوع یوست و کلیه گرایشها و جریانهای موجود در سپهر سیاسی آن روز کشور امکان حضور و رقابت یافتند. همچنین طی سالهای پسازآن، کشور برگزاری چندین دوره انتخابات نیمه آزاد را که موجب مشارکتهای بالای 60 و 70 درصدی مردم در انتخابات شد در حافظه تاریخی خود دارد. اما امروز در دهه پنجم پس از پیروزی انقلاب، دو انتخابات متوالی، با اعمال بیشترین محدودیتها در امکان رقابت جریانهای سیاسی و حضور نامزدهای انتخاباتی برگزارشده است، به شکلی که حتی نزدیکترین شخصیتها به جریان قدرت و جناحهای داخل حاکمیت نیز امکان رقابت در آن را نیافته و به لحاظ نرخ مشارکت نیز، برای نخستین بار، قهر بیش از نیمی از واجدین رأی دادن و مشارکت کمتر از 50 درصدی را به ثبت رسانده است.
جامعهای که با انقلاب خود از فقدان بهرهمندی از آزادی سیاسی در رژیم ستمشاهی، گذر کرد، در مقاطع مختلفی پس از پیروزی انقلاب، خصوصاً مقطع زمانی پیروزی انقلاب تا دو سال و نیم پسازآن، طعم شیرین برخورداری از آزادیهای سیاسی را چشید. اما امروز این حق فطری، طبیعی و قانونی مردم با تهدیداتی جدی مواجه است. وجود تعداد قابلتوجهی زندانی که صرفاً به دلیل بیان دیدگاههای سیاسی و فکری خود، دربند هستند، اقدامات بازدارندهای که در برابر رسانههای آزاد و فعالین این عرصه معمول شده و تلاشهای گسترده و پردامنهای که برای ایجاد محدودیت در استفاده از فضای مجازی در دست بررسی است و همچنین محدودیتهای مختلفی که برای حق سازمانیابی و تحزب در کشور اعمالشده است، جلوهها و سنجههایی از وضعیت آزادیهای سیاسی در جامعه امروز ماست. درعینحال وجود محدودیتهایی در خصوص آزادیهای اجتماعی، ازجمله انتخاب آزادانه سبک زندگی، بر وخامت وضعیت آزادی در شرایط امروز کشور میافزاید.
پیشرفت و توسعه کشور و رفع عقبماندگیهای آن از قافله کشورهای پیشرفته و توسعهیافته، یکی از خواستههای تاریخی ملت ایران بوده است. جریان توسعهای نیز که از دهه 40 در کشور آغاز شد، به دلیل نقایص موجود در جهتگیریها، تنظیم کردن سرعت و شتاب و غیر همهجانبه بودن آن، نهتنها رضایت و خرسندی مردم را به دنبال نداشت، بلکه مواجهه جامعه با مشکلات ناشی از آن، خود تبدیل به یکی از دلایل وقوع انقلاب شده بود. انقلاب اسلامی، منادی تحقق پیشرفت و توسعه در کشور و بهبود سطح زندگی مردم بود. وعدهای که امروز، به هر جهت و بنابر دلایلی که از حوصله این بحث خارج است، نهتنها به نتایج درخور حداقلی نیز نرسیده است، بلکه وجود برخی جهتگیریها و سیاستهای اجرایی در کشور، آشکارا تفوق رویکردی ضد توسعه و پیشرفت را به نمایش گذاشته است.
یکی از مؤثرترین جلوههای برانگیزاننده جامعه در انقلاب 57، فاصله طبقاتی و فقر دهشتناک گروههایی از جامعه بود. قرار بود حاکمیت بر خواسته از انقلاب، با بهرهگیری صحیح و عادلانه از منابع کشور ثروتمند ایران، فقر را بزداید و فاصله طبقاتی را به حداقل برساند. انقلاب اسلامی هرچند توانست با برخی اقدامات فراگیر و موضعی، جلوههایی از فقر عمومی گروههایی از جامعه و فاصله زندگی آنان از زندگی استاندارد حداقلی را کاهش دهد، اما این حرکتها هیچگاه عمق و پایداری لازم را نیافت. از سوی دیگر شکلگیری ثروتهای افسانهای و بادآورده گروههایی خاص و وابسته به قدرت در کشور، که طبقهای ثروتمند و جدید را در کشور به وجود آورده است، فاصله طبقاتی را در جامعه، به حفرههای وسیع و عمیقی بدل کرده است که گسست اجتماعی ناشی از تکانههای ناشی از آن، این روزها زنگ خطر را برای جامعه ما به صدا درآورده است.
اسلامی بودن، صفت اصلی انقلاب بهمن 57 بود. آنچه که ملت از این ویژگی درک میکرد، حاکمیت روح دین و معنویت در جامعه و اصلاح مناسبات موجود در آن برای رشد و شکوفایی معنویت و باورهای اصیل دینی بود. اسلامی که با خود آزادی، عدالت، معنویت و پیشرفت را به جامعه اعطا میکند و با رشد دادن به فرد و جامعه، زمینه فساد و تباهی را از میان برمیدارد. اینها گوهر گمگشته جامعه ایران بود که علیرغم رویکردهای غیردینی رژیم گذشته، بر اساس نتایج پیمایشهای علمی انجامشده در سالهای دهه 50، این جامعه را در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی، در سطح بالایی از اعتقاد و گرایش به باورها و حتی شعائر دینی نشان میدهد. اما امروز پس از گذشت چهار دهه برنامهریزی و اجرای پروژههای تبلیغ و گسترش دین، به دست نهاد حکومت، آنچه که در این زمینه و در لایههای جامعه به چشم میآید، باکمال تأسف، وضعیت نامناسب و ناگواری است.
حزب توسعه ملی ایران اسلامی در چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ضمن ادای احترام به شهدای بزرگوار و گرامی انقلاب اسلامی ایران، که هدفی جز اعتلاء و پیشرفت ایران و اسلام اصیل نداشتند، یاد رهبر فقید انقلاب اسلامی را گرامی میدارد و مجدداً باور و اعتقاد عمیق خود را نسبت به حقانیت و سزاواری اهداف متعالی انقلاب سال 57 تکرار میکند. ما این اهداف بلند و انسانی را نهتنها همچنان مطالبه و خواست واقعی ملت و تحقق آن را موجب سعادتمندی کشور و مردم تلقی میکنیم، بلکه آرمانهای همیشگی انسانها در هر عصر و نسلی میدانیم.
ما ضمن ابراز تأسف عمیق نسبت به فاصله ایجادشده بین واقعیتهای غیرقابل کتمان امروز کشورمان، با اهداف انقلاب اسلامی، همه افراد و جریانهایی را که خواسته یا ناخواسته در این ناکامی تاریخی نقش داشتهاند، به تفکر و تجدیدنظر در افکار و اعمال خود دعوت میکنیم و همگان را به بازگشت به روح و جوهر اصیل انقلاب ملت ایران، که راه فلاح و رستگاری است فرامیخوانیم.
حزب توسعه ملی ایران اسلامی
20 بهمن 1400