آمریکاییها در مذاکرات وین ثابت کردند که از صدام احمقترند!
به گزارش اقتصادنیوز این روزنامه نوشت: بیایید فکر کنیم 5 مهر 1360 پس از عملیات ثامنالائمه و شکستن محاصره آبادان، صدام حسین طی پیامی برای مسئولان ایران شرط میگذاشت که چنانچه نیروهای ایرانی از ادامه پیشروی خودداری کنند، او از اشغال آبادان صرف نظر خواهد کرد. دیکتاتور عراق با این پیام چیزی را به رزمندگان ایرانی پیشنهاد میداد که خودشان به دست آورده بودند. چنین شرطی احمقانه بود و صدام هم هرگز چنین شرطی نگذاشت چون در هیچ قسمتی از تاریخ ارتش بازنده برای قوای پیروز شرط نمیگذارد؛ اما ظاهرا در میان مقامات آمریکایی این درجه از حماقت وجود دارد چون شاهد پیشنهادهایی مشابه از طرف آنها هستیم.
یک سال پس از طمع آمریکا برای امتیازگیری بیشتر با خروج از برجام و در چارچوب اعمال فشار حداکثری بر ایران، 22آوریل 2019 (2 اردیبهشت 1398) «مایک پمپئو» وزیر خارجه وقت آمریکا اعلام کرد که دیگر اجازه خرید نفت ایران را به هیچ کشوری نخواهند داد و برایان هوک در کنفرانس خبریاش گفت: «صادرات نفت ایران در سال جاری میلادی کاملا قطع خواهد شد.» اما یک سال و نیم بعد در 19 اکتبر 2021 این نیکی هیلی(سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل) بود که طی یادداشتی برای روزنامه واشنگتنپست نوشت: «ایران از طریق ناوگان نفتکشهای خود مشهور به «ناوگان دریایی شبح» قادر است هر زمانی به میل خود تحریمها را نقض کند. بانک «سنت لوئیس» تخمین زده است که صادرات نفت خام ایران ۵۵۸ هزار بشکه در روز است که تا سال آینده به
۶۰۸ هزار بشکه در روز خواهد رسید.» هیلی اگرچه سعی داشت به دولت بایدن انتقاد کند اما همزمان به شکست سیاست آمریکا در به صفر رساندن صادرات نفت ایران و روند افزایشی این صادرات نیز اعتراف کرد. با این حال ارقام صادرات نفت ایران بسیار فراتر از چیزی بود که این مقام سابق دولت آمریکا فکرش را میکرد. شرکت مشاوره «پترو لجستیک» که جریان انتقال نفت در سطح جهان را رصد میکند، 10 فوریه 2022 رقم صادرات نفت ایران را در دسامبر 2021 بیش از
یک میلیون بشکه در روز اعلام و آن را بالاترین سطح صادرات در
سه سال اخیر عنوان کرد. همزمان خبرگزاری رویترز به نقل از منابعش صادرات نفت ایران در آن مقطع را بیش از یک میلیون و دویست بشکه در روز تخمین زد. گزارشی که با واکنش «تانکر ترکرز» شرکتی دیگر در حوزه رصد محمولههای نفتی مواجه شد. آنها در حساب رسمی خود در یکی از شبکههای اجتماعی خطاب به رویترز نوشتند: «شما نمیتوانید آنچه را نمیبینید، ردیابی کنید. ما در دسامبر 2019 یک میلیون بشکه در روز را ردیابی کردیم و حتی در مارس 2021 یک میلیون و 650 هزار بشکه
در روز را داشتیم.» این رقم تقریبا سه برابر پیشبینی نیکی هیلی به نقل از بانک «سنت لوئیس» آمریکا بود. خبر بدتر برای آمریکا این بود که اگرچه ایران رقم رسمی صادرات نفت خود را نمیگفت اما وزیر نفت ایران یک خبر را رسما اعلام میکرد: «روند صادرات نفت ایران و وصول پول آن صعودی است.» این اتفاق در حالی میافتاد که دولت بایدن هیچ تحریمی را کاهش نداده بود و اگرچه خود را مخالف سیاستهای ترامپ نشان میداد اما در عمل فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران را حفظ کرده بود. 12 نوامبر 2021 «جو بایدن» طی یادداشتی برای وزارت خارجه آمریکا با تأکید بر حفظ تحریمهای نفتی ایران به خریداران نفت در جهان اطمینان داد: «عرضه نفت در بازار آنقدر هست که کشورها خرید از ایران را کم کنند.» بایدن حتی در گفتوگو با رئیسجمهور چین نیز خواستار کاهش واردات نفت از ایران شد. «کاهش خرید نفت از ایران» همچنین یکی از محورهای سفر «وندی شرمن» قائممقام وزارت خارجه آمریکا به پکن در جولای 2021 بود. آنها علاوهبر گفتوگوهای دیپلماتیک، اقدامات تنبیهی خود را نیز برای منصرف کردن خریداران نفت ایران انجام میدادند. 29 سپتامبر 2021 یک مقام ارشد آمریکایی به رویترز گفت: «ما از خریدهای نفتی شرکتهای چینی از ایران آگاه هستیم [و] تاکنون از اختیارات تحریمی خود برای مقابله با دور زدن تحریمهای ایران، از جمله کسانی که با چین تجارت میکنند، استفاده کردهایم.» اما نتیجه همه این اقدامات همان جملهای بود که «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در 25 ژانویه 2022 (5بهمن 1400)
گفت: «فشار حداکثری [علیه ایران] یک شکست فاحش بود.»
مهمترین ویژگی برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) که دولتمردان تدبیر و امید بر آن تأکید میکردند و مایه افتخار میدانستند فروش نفت و بازگشت پول آن بود (اگرچه همان نیز کاملا محقق نشد) اکنون ما این فرآیند را بدون برجام در اختیار داریم. آمریکا نمیتواند چیزی را که خودمان به دست آوردهایم به ما بفروشد. همانطور که صدام نمیتوانست شرط بگذارد و وعده آزادسازی حصری را که شکسته شده بدهد. در میدان مذاکرات جدید این ما هستیم که باید شرط بگذاریم و این کار را هم انجام دادهایم. «لغو مؤثر تحریمها»، «راستیآزمایی»،
«تضمین پایبندی به توافق و عدم اعمال مجدد تحریمها» سه شرط ایران است. شروطی که در صورت ضمیمه شدن به برجام «توافق جدید» و قویتری خواهد ساخت تا در مقابل امتیازاتی که دولتمردان قبل طی خسارت محض برجام گشادهدستانه تقدیم طرف غربی کردند، کفه توافق به نفع ایران اندکی متوازن شود.
در این میان آمریکا که به علت نقص ذاتی ابزار تحریم، تأثیرگذاری آن را رو به افول میبیند به جعل محدودیتهای زمانی ساختگی برای مذاکرات روی آورده تا تیم ایران را برای تصمیمگیری در تنگنا قرار دهد. به این امید که از فواید یک تصمیم شتابزده بهرهمند شوند. شیوهای که 7 سال پیش در جریان مذاکرات منتهی به برجام نیز از آن بهره بردند. 20 فروردین 1394 یعنی 3 ماه پیش از انعقاد برجام رهبر انقلاب همین نکته را به تیم مذاکراتی وقت هشدار داده و تأکید کردند صرف نظر از بازه زمانی محدود به جزئیات و برطرف کردن مشکلات توافق بپردازند: «به نظر من بنشینند، بشنوند، بحث کنند. حالا ممکن است بگویند آقا ما سه ماه بیشتر زمان نداریم؛ خب، حالا سه ماه بشود چهار ماه، آسمان که به زمین نمیآید؛ چه اشکالی دارد؟ کمااینکه آنها در یک برهه دیگری هفت ماه زمان را عقب انداختند. خیلی خب، دوستان ما هم اگر چنانچه در این همدلیها و همزبانیها و تبادلنظرها یک وقتی گرفته شد،
چه اشکال دارد، وقتی گرفته بشود، یک خرده زمان آن تصمیمات نهایی
عقب بیفتد؛ طوری نخواهد شد.» هشداری که البته همچون مواردی دیگر توسط مذاکرهکنندگان دولت تدبیر(!) ناشنیده ماند تا 7 آذر 1395 پس از توافق برجام و آشکار شدن خسارات آن با گلایه رهبر انقلاب مواجه شود: «مشکلات فعلی در توافق هستهای بهخاطر عجله در زودتر به سرانجام رساندن توافق است. وقتی عجله داریم که کار را زودتر تمام کنیم و به جایی برسانیم، از جزئیات غفلت میکنیم و گاهی غفلت از یک امر جزئی، موجب ایجاد رخنه و نقطه سلبی در آن کار میشود.» آمریکا پیش از دور جدید مذاکرات برای بازه زمانی آن خط و نشان کشید و آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در 25 ژوئن 2021
(4 تیر 1400) گفت: «به نقطهای خواهیم رسید که بازگشت به برجام خیلی سخت خواهد بود.» از همان دور اول مذاکرات در دولت سیزدهم نیز «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا 22 دسامبر 2021
(1 دی 1400) گفت: «ضربالاجل آمریکا برای دستیابی به توافق در مذاکرات هستهای با ایران در وین طی «چند هفته» به پایان میرسد.» روند زمان اما نشان داد این تهدیدات پشتوانهای نداشت. تقریبا دو هفته بعد در 6 ژانویه 2022
(16 دی 1400) این بار «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت:
«مطمئنا «چند هفته» [فرصت داریم]، نه ماهها.» او یک هفته بعد دوباره در این زمینه گفت: «ما در مورد یک دوره زمانی طولانی باقیمانده صحبت نمیکنیم.
ما در مورد «هفتهها» صحبت میکنیم، نه ماهها.» فردای همان روز نیز وزیر خارجه آمریکا تأکید کرد که «تنها «چند هفته» مانده است.» دو هفته بعد در 31 ژانویه 2022 باز هم «رابرت مالی» یک مقام دیگر آمریکایی در مذاکرات گفت:
«ما فقط «چند هفته» فرصت داریم تا به توافق برسیم.» از روزی که مشاور امنیت ملی آمریکا برای ایران ضربالاجل «چند هفتهای» تعیین کرد نزدیک به «دو ماه» میگذرد و البته هیچ اتفاقی نیفتاده است. مقامات آمریکایی میتوانند همچنان با تعیین ضربالاجلهای ساختگی زبان به تهدید بچرخانند اما بهتر است قبل از آن نگاهی به آرشیو سخنان خود بیندازند چون زمان، دست خالی آنها و بیاعتباری تهدیداتشان را به خوبی نشان داده است.
مذاکرهکنندگان ایرانی تا این لحظه تحت تأثیر مانور رسانهای
«ضربالاجل مذاکرات» قرار نگرفتهاند. با این حال باید توجه داشت در حالی که صدای ایران در غرب بلند نیست و کشورهای غربی با حذف و سانسور رسانههای ایرانی مانع از تبیین منطق سیاسی جمهوری اسلامی میشوند اما صدای غرب در داخل ایران خیلی بلند است. حجم گستردهای از رسانههای غربگرا در فضای حقیقی و مجازی ایران بدون هیچ محدودیتی زیست میکنند، برای منافع غرب منطقسازی کرده و زیادهخواهی آنها را با ادبیات خیرخواهانه برای جمهوری اسلامی توجیه میکنند. آنها با القائات رسانهای خود «عدم توافق» را مساوی با «شکست» جلوه میدهند و آگاهانه یا ناآگاهانه در تکمیل راهبرد غرب، مذاکرهکنندگان ایران را برای توافق به هر قیمتی تحت فشار میگذارند. مقامات دولت سیزدهم باید هشیار بوده و فریب بازیهای رسانهای را نخورند. برای رسیدن به توافق نباید عجله کرد همچنانکه نباید خوشبین بود. دولت کنونی آمریکا اگر آنطور که میگوید خواستار احیای برجام بود در همان روز اول، بایدن با صدور یک فرمان اجرایی مقدمات بازگشت به برجام را فراهم میکرد و یا به انجام تعهدات بینالمللیشان وفق قطعنامه 2231 ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد میپرداخت؛ اما آمریکا قصد احیای برجام 2015 را ندارد و بازگشت به تعهداتش در برجام را پلهای برای دستیابی به یک توافق بزرگتر میداند. دولتمردان سیزدهم باید عمیقا باور داشته باشند پذیرفتن «توافق برجام»
در دولت گذشته نه یک پیروزی که خسارت و شکستی عبرتآموز بود و اکنون چنانچه آمریکا بدون در نظر گرفتن شروط ایران قصد تحمیل توافقی
مثل برجام را داشته باشد؛ در این صورت «عدم توافق» یک پیروزی بزرگ برای حفظ منافع ملی خواهد بود.
همچنین در اکوایران ببینید : ملاحظه امنیتی ارز ترجیحی