12 پیشبینی مهم فوکویاما درباره سرنوشت تهاجم به اوکراین!
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران فرانسیس فوکویاما، نظریهپرداز نامی مسائل بینالملل با انتشار یادداشتی در پایگاه تحلیلی امریکن پرپس با عنوان «آماده برای شکست» پیشبینی خود را از تحولات مربوط به جنگ اوکراین ارائه کرده است.
فوکویاما در یادداشت کوتاه خود که از اسکوپیه در مقدونیه شمالی نگاشته، اذعان داشته که دنبال کردن جنگ اوکراین از نظر دسترسی به اطلاعات درباره این بحران تفاوتی ایجاد نمیکند، مگر اینکه در مکان نزدیکتر به منطقه جنگی، این احساس را در او به وجود آورده که حمایت بیشتری از پوتین در بالکان نسبت به سایر نقاط اروپا وجود دارد که این مسئله ناشی از سیاستهای دولت و نفوذ خبرگزاری اسپوتنیک (وابسته به مسکو) در این حوالی است.
او پیشبینی خود را از آینده جنگ در اوکراین در 12 بند ارائه کرده است:
-
روسیه به سمت شکستی آشکار در اوکراین پیش میرود. چرا که برنامهریزی روسیه ناکارآمد بود و بر اساس این فرض نادرست آغاز شد که اوکراینیها از نیروهای روسیه استقبال کرده و ارتش این کشور بلافاصله پس از تهاجم فرو خواهد پاشید. ظاهراً سربازان روسی برای رژه پیروزی در کیف به جای مهمات و جیره اضافی، یونیفرمهای [مخصوص سان] به همراه داشتند. پوتین در این مرحله بخش بزرگی از کل ارتش خود را وارد عمل کرده و بدین ترتیب نیروهای ذخیره عمدهای برای فراخواندن به میدان نبرد وجود ندارد. سربازان روسی در خارج از شهرهای مختلف اوکراین گیر افتاده و با مشکلات تدارکاتی بزرگ و حملات دائمی اوکراینیها مواجه هستند.
-
فروپاشی وضعیت آنها، نه به آرامی و از طریق یک جنگ فرسایشی، بلکه ممکن است به صورت ناگهانی و فاجعهبار اتفاق بیفتد. شاید ارتش در میدان به نقطهای برسد که نه میتوان آن را پشتیبانی کرد و نه بتوان آن را بیرون کشید و بدین ترتیب روحیه نیروها یکسره بر باد برود. این مسئلا دستکم در جبهه شمالی متصور است. روسها در جنوب بهتر عمل میکنند، اما در صورت فروپاشی جبهه شمال، حفظ این موقعیتها دشوار خواهد بود.
-
هیچ راهحل دیپلماتیکی برای جنگ، پیش از این اتفاقات وجود ندارد. هیچ سازش قابل تصوری وجود ندارد که برای هر دو طرف روس و اوکراینی -با توجه به ضررهایی که تا این مرحله متحمل شدهاند- قابل قبول باشد.
-
شورای امنیت سازمان ملل بار دیگر بیاثریش را ثابت کرد. تنها چیز مفید، رای مجمع عمومی سازمان ملل است که به شناسایی بازیگران بد یا منفور دنیا کمک میکند.
-
مجموعه تصمیمهای دولت بایدن مبنی بر عدم اعلام منطقه پرواز ممنوع یا کمک به انتقال میگ های لهستانی هر دو خوب بود. این رفتاری منطقی در اوج هیجانات بود. بهتر آن است که اوکراینیها به تنهایی روسها را شکست دهند و بهانه به دست مسکو برای حمله علیه ناتو ندهند و از اقداماتی که آشکارا نزاع را تشدید میکند، پرهیز کنند -به ویژه آنکه میگهای لهستانی چیز زیادی به تواناییهای اوکراین اضافه نمیکنند. مسئله بسیار مهمتر، تامین مداوم ادوات نظامی جون جاولین، استینگر، اس2تیبی، لوازم پزشکی، تجهیزات ارتباطی و بهاشتراکگذاری اطلاعات است. به نظر میرسد نیروهای اوکراینی تاکنون نحت پوشش و هدایت اطلاعاتی ناتو –در خارج از اوکراین- هستند.
-
البته اوکراین هزینهی بس گزافی را متحمل میشود. اما بیشترین آسیب از ناحیه موشکها و توپخانهها وارد میشود که نه میگها و نه منطقه پرواز ممنوع نمیتوانند کاری در مورد آن انجام دهند. تنها چیزی که جلوی کشتار را میگیرد، شکست ارتش روسیه در زمین است.
-
پوتین از شکست ارتشش جان سالم به در نمیبرد. او به عنوان یک مرد قوی مورد حمایت قرار میگیرد. در زمان بروز ناتوانی و سلب قدرت قهریاش، چه چیزی برای ارائه دارد؟
-
این تهاجم به پوپولیستهای سراسر جهان آسیب زیادی وارد کرده که تا پیش از حمله به طور مشابهی با پوتین ابراز همدردی میکردند. این شامل متئو سالوینی، ژایر بولسونارو، اریک زمور، مارین لوپن، ویکتور اوربان و البته دونالد ترامپ است. سیاست جنگ تمایلات علناً اقتدارگرایانه آنها را آشکار کرده است.
-
جنگ تا این مرحله، درسهای خوبی برای چین داشته است. مانند روسیه، چین نیز در دهه گذشته نیروهای نظامی به ظاهر با فنآوری پیشرفته ایجاد کرده –که البته تجربه رزمی ندارند. عملکرد بد نیروی هوایی روسیه احتمالاً توسط نیروی هوایی ارتش آزادیبخش خلق که به طور مشابه هیچ تجربهای در مدیریت عملیات هوایی پیچیده ندارد، تکرار خواهد شد. میتوان امیدوار بود که رهبری چین، زمانی که به اقدام نظامی علیه تایوان فکر میکند، مانند روسها در مورد تواناییهایش، خود را فریب ندهد.
-
باید امیدوار بود که تایوان از خواب گران برخیزد و همانند اوکراینیها ضرورت آمادگی برای جنگ و احیای خدمت اجباری را درک کند. باید به خاطر داشت که نباید خود را از پیش بازنده فرض کنیم.
-
پهپادهای ترکیه پرفروش خواهند شد.
-
شکست روسیه «نوزایش آزادی» را ممکن میسازد و به وضعیت رو به زوال دموکراسی جهانی خاتمه میدهد. روح حاکم بر سال 1989 (فروپاشی بلوک شرق) به لطف اوکراینیهای شجاع زنده خواهد ماند.