رأی و نظر مردم به حاشیه رفته / بافت دانشگاه مهندسی شده است
به گزارش اقتصادنیوز: دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در گفتوگو با انصاف نیوز گفت: «قدرت سیاسی گویی نسبت به نظر مردم آنچنان اعتنایی ندارد و قائل به دخیل کردن خرد جمعی در امور مختلف کشور نیست و یا برای عبور از مشکلات کشور دستش را به سوی متخصصین و دلسوزان کشور دراز نمیکند و به طور کلی رأی و نظر مردم گویی به حاشیه رفته است پس جای تعجب وجود ندارد در سیستمهای خرد مثل دانشگاه هم به بن بست برسیم. یعنی دانشگاه در حال بازتولید همان بحرانهایی است که ما در فضای کلان با آن دست و پنجه نرم میکنیم.»
متن گفتوگوی مهرداد نصر، دبیر انجمن اسلامی دانشگاه تهران با انصاف نیوز در پی میآید.
انصاف نیوز: وضعیت دانشگاه را چگونه ارزیابی میکنید و آیا دانشگاه توانسته است به انتظارات اجتماعی پاسخ دهد؟
مهرداد نصر: قبل از هر چیز باید ببینیم که آیا دانشگاه توانسته است چهارچوبها و دیسیپلینهای ذاتی خودش را پیدا کند یا خیر. امروز در کشور ما دانشگاه به عنوان یک نهاد پیشرو و علمی دیده نمیشود. مباحثی همچون فرایند جذب هیئت علمی، که یکی از مهمترین المانهای ساخت دانشگاه قدرتمند و تأثیر گذار است را ببینید که فاقد شایسته سالاری و مملو از رانتهای سیاسی و عقیدتی است. همچنین از طرفی فضای دانشگاهی با ایجاد سهمیههای مختلف دانشجویی در حال مهندسی شدن است. زمانی که این دو رکن اساسی که دانشگاه را شکل میدهد تحت سیاست گزینشی و فاقد شایسته سالاری و غیر شفاف است، دانشگاه از انجام رسالت خود باز میماند و نمیتواند انتظارات اجتماعی خود را محقق کند. زمانی که ما از بودجه عمومی برای یک نهاد مبلغی را تخصیص میدهیم انتظاراتی برای یاری رساندن متقابل آن نهاد به جامعه داریم. اما زمانی که پارامترهای به روز و سالم جهانی را برای آکادمی در نظر نمیگیریم و کلان سیستمها در صدد تحمیل خواست سیاسی و منافع جناحی و حاکمیتی خود به آکادمی هستند نه استقلال دانشگاه حفظ میشود و نه دانشگاه توان پاسخ به انتظارات اجتماعی را دارد. چه زمانی ما به سمت دانشگاه پویا و کارآمد میرویم؟ زمانی که دخالتهای تحکمی از جانب نهادهای بالا دستی اعمال نشود و شاهد اَعمال درون زا از جانب خود نهاد دانشگاه باشیم.
انصاف نیوز: وضعیت فعلی را در راستای تعمیق و تحقق استقلال دانشگاه میدانید یا خیر؟
مهرداد نصر: زمانی که ما با شرایط و ملاکهای آکادمی به معنای جهانی بنگریم و آن را با دانشگاه در کشورمان مقایسه میکنیم میبینیم روندهای جاری دانشگاه در خلاف جهت استقلال دانشگاه در حال طی شدن است. دانشگاه در جامعه ما زیر مجموعه نهادهای بالا دستی و حاکمیتی است. گرهها باید در فضای کلانتر حل شود تا شاهد ایجاد افقهای نوین پیش روی دانشگاه باشیم. ما باید از خودمان بپرسیم که نسبت حاکمیت با مردم و بالعکس چیست؟ برخورد حاکمیت با خواستهای مردمی چگونه است؟ زمانی که ما میبینیم دیالکتیکی بین فضای عمومی و حاکمیت شکل نمیگیرد و گرههای اساسی وجود دارد ما نمیتوانیم چشم انداز امیدوار کنندهای را پیش روی خرده سیستمها ببینیم. مدیران دانشگاهی منتسب نهادهای بالا دستی است و اگر بخواهیم نهاد دانشگاهی استقلال داشته باشد باید فارغ از رویکردهای سیاسی، مدیریت دانشگاه اعمال شود. یعنی دانشگاه باید نهادی باشد که رویکرد علمی و تخصصی نسبت به مسائل مهم اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بدون وابستگی داشته باشد. نهادهای حاکمیتی باید به دانشگاه، نگاه حمایتی داشته باشند نه تحکمی! و بسترهای مادی را تأمین نمایند و مدیریت دانشگاه به دست اصحاب دانشگاه صورت بگیرد. زمانی که ورودی دانشگاه که اعضای هیئت علمی و دانشجویان است به صورت مهندسی شده است، خروجی دانشگاهها هم نسبتی با واقعیات جامعه ندارد و به جای افق گشایی و طرح راه حلهای علمی برای مسائل جامعه، خواست و امیال قدرت سیاسی را مونتاژ میکند و در فضای غیر واقعی و توهمی سیر میکند.
گرههای کلان سیاسی با آرا مستقیم قابل گشایش است
انصاف نیوز: شما گفتید که یک سری گرهها و بن بستهایی در کار دانشگاه وجود دارد که این گرهها خود نشأت گرفته از گرههای کلان سیاسی و حاکمیتی است. به نظر شما این گرههای کلان چیست و چه راههایی برای باز کردن این گرهها وجود دارد؟
مهرداد نصر: این گرههای اساسی که من مطرح کردم به این ترتیب هست که قدرت سیاسی گویی نسبت به نظر مردم آنچنان اعتنایی ندارد و قائل به دخیل کردن خرد جمعی در امور مختلف کشور نیست و یا برای عبور از مشکلات کشور دستش را به سوی متخصصین و دلسوزان کشور دراز نمیکند و به طور کلی رأی و نظر مردم گویی به حاشیه رفته است پس جای تعجب وجود ندارد در سیستمهای خرد مثل دانشگاه هم به بن بست برسیم.
یعنی دانشگاه در حال بازتولید همان بحرانهایی است که ما در فضای کلان با آن دست و پنجه نرم میکنیم. ببینید دانشگاه یک نهاد علمی است. یکی از ویژگیهای ذاتی علم خاصیت ابطال پذیری آن است و زمانی که یک وضعیت اجتماعی به بن بست میرسد بیانگر این است که مفروضات ما در رابطه با آن وضعیت اجتماعی اشتباه بوده است و آن چشم انداز و منظر زیر سؤال رفته است پس باید درصدد باز اندیشی مفروضات و طرح نظریات جدید و راه حلهای جدید در رابطه با آن وضعیت اجتماعی باشیم. اما چه در خرده سیستم دانشگاه و چه کلان سیستمها چنین اتفاقی را شاهد نیستیم. لذا مشکلات ما علی رغم گذر زمان پا برجا خواهد بود. در چنین وضعیتی ما شاهد انسداد خواهیم بود. وقتی که نهاد قدرت عرصه سیاست را به آبروی خود گره می زند و وجه حیثیتی به سیاست میدهد سیالیت و باز اندیشی را محدود میکند. از طرفی زمانی که باب دخالت و اعمال نظر ولی نعمتان نظام که مردم باشد را در امور مختلف در نظر نگیریم و همه به جای مردم صحبت میکنند به جز خود مردم، قدرت بازاندیشی و تحکیم دولت_ ملت را از آنان سلب میکنیم.
انصاف نیوز: پس از نظر شما چگونه میتوان تلاش کرد که مردم به بهترین نحو ممکن در امور مختلف اعمال نظر کنند؟
مهرداد نصر: ما از یک سیستم طاغوتی به یک انقلاب و نظامی رسیدیم که خواسته ملت این بوده است که تصمیمات مهم و اساسی که ارتباط تنگاتنگی با وضعیت عمومی مردم دارد به رأی و نظر مردم گذاشته شود و مردم احساس بکنند که نقش دارند و بدون واسطه میتوانند اعمال نظر کنند. وضعیت فعلی مملکت ما دچار التهابات شدیدی است که ما وجوه نارضایتی مردم را به صورت ملموس میتوانیم ببینیم. چه عموم اصناف و چه متخصصین علمی نسبت به تصمیمات و نحوه مدیریت کشور گلایه دارند. در زمانی که ما بحرانهای اقتصادی و اجتماعی داریم و شرایط کشور دچار التهاب میشود قانون اساسی ما به عنوان میثاق ملی ما، اصلی را به عنوان رجوع به افکار عمومی و همه پرسی در اصل ۵۹ تعبیه کرده است. زمانی که برخی مسائل اینقدر کلیدی هستند که با سرنوشت اقتصادی و سیاسی و مدیریتی کشور پیوند میخورند باید به رأی عمومی مردم مراجعه کرد. مثلاً در حوزه سیاست خارجه یا جایگاه دولت در تعیین سیاستهای کلان، مردم معترضاند که فضا به گونهای ترتیب داده میشود که فقط یک نوع نگاه فرصت حضور در عرصه سیاست گذاری کلان دارد. در این دو مبحث به نظر من برای برون رفت از وضعیت موجود و جلب نظر مردم باید به آرای آنان مراجعه کرد و زمانی که حاکمان ما معتقدند که از مردماند و برای مردم کار میکنند پس باید در مراجعه به آرای عمومی همت بورزند و اصل ۵۹ قانون اساسی را به عنوان یک کلید گشایش در تنگناها بنگریم و اگر در سیاستهای عمومی و کلان به این اصل قانون اساسی مراجع میکردیم شاید کشور اینقدر درگیر مشکلات مختلف نبود.
نتیجهی منفی ابزار انتظامی به جای گفتگو برای ترویج ارزشهای دینی
انصاف نیوز: پس از بازگشایی حضوری دانشگاه ما شاهد یک سری تنش و مناقشه بودیم از جمله تذکر حجاب به دانشجویان و حتی تاکید روز مقنعه و همینطور ماجرای دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران. نظر شما در این باره چیست؟
مهرداد نصر: ما در خصوص هر دو مورد مواضع خود را طی یک نامه و یک بیانیه به صورت شفاف مشخص کردیم. همچنین از نظر ما دو رویکرد به حجاب و عفاف وجود دارد. یک حجاب و عفاف به عنوان یک ارزش دینی که محدود به پوشش نمیشود و خلاصه به پوشش هم نمیشود. حجاب یک نماد از کرامت و عفاف انسان است و مسئله خود این نماد نیست بلکه حفظ کرامت انسان است. نگاه ما این است که حجاب برای کرامت و منزلت انسان و برای نوع انسان از جانب خداوند مطرح شده است و محدود به یک نوع پوشش خاصی هم نیست. در مقابل رویکرد دیگری وجود دارد که کلاً درگیر مظاهر هست و توجهی به ارزشهای زیربنایی ندارد و تنها مظاهر اسلامی برای آن مهم است. از دریچه دید ما مسئله کرامت انسان است. حجاب همراستا با کرامت انسان است و پرسش ما این است که مدیران و مسئولانی که تمام تلاش خود را برای حفظ مظاهر اسلامی قرار میدهند چه میزان برای حفظ ارزشهای زیر بنایی تلاش میکنند؟ توجه صرف به پوشش و تحمیل نوع خاصی از پوشش به دانشجویان یک حرکت قشری گری است که با سنت حسنه پیامبر و نوع نگاه اولیای الهی همراستا نیست. آنهایی که رویکرد قشری گری دارند آیا به تجربه تاریخی نگاه کردهاند؟ که چگونه قشری گری شاید موقتاً مظاهر اسلامی را حفظ کند اما ارزشهای اساسی را از درون میخشکاند؟ از منظر نتایج هم قشری گری در دانشگاه و جامعه خطر افزون یافتن ریا و نفاق و دو رویی را افزایش میدهد. این ضد ارزشها برای جامعه ما فاجعه آمیز است و از بنیاد، ارزشهای اساسی دینی را تهدید میکند. همچنین زمانی که در حوزه ارزشهای دینی ما از ابزار انتظامی و تحکمی به جای گفتگو، مباحثه و خرد جمعی و احترام به عقاید و دیدگاههای مختلف استفاده شود فاجعه به وجود میآید.
البته نوع رویکرد قشری گری محدود به پوشش هم نیست و در حوزههای مختلف اجتماعی و اقتصادی و سیاسی از جانب متولیان امر در حال انجام است. اتفاقات اخیر در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران هم نتیجه همین نگاه تحکمی است. اول از همه اجازه بدهید بنده اعمال خشونتهایی که از جانب عوامل دانشگاه صورت گرفته شد را محکوم نمایم. دوم، گویی برخی نمیدانند که در فضای دانشگاهی حضور دارند و مدیریت یک دانشگاه یا دانشکده در سطح دانشگاه تهران در دستان آنها است. دانشجویان در قبال تک تک تصمیمات و اقدامات مدیریت دانشگاه خواهان شفاف سازی و اقناع منطقی و استدلال هستند. زمانی که ما می گوییم دانشگاه فضای متمایزی از یک نهاد انتظامی و سایر بخشهای دولت دارد تاکیدمان بر همین نکته است که تصمیمات باید از جانب خرد جمعی قانع کننده و منطقی باشد. همچنین متعاقباً اگر دانشجویان فرضاً تخلفی انجام دهند، در مقابل مدیریت دانشگاه به هیچ وجه نباید متوسل به زور شود. توصیه ما به مدیران دانشگاهی توجه به خرد جمعی مجموعه عوامل دانشگاهی و پرهیز از اعمال زور است. خیلی واضح است که اگر تصمیمی برای دانشجویان اقناع کننده و منطقی باشد دانشجویان مقابله و مقاومت نمیکنند بلکه از مدیریت دانشگاه حمایت هم میکنند.
مخاطب اصل امر به معروف و نهی از منکر حکومتها بود
انصاف نیوز: خب بعضی تشکلهای دانشجویی دیگر و نیز سیستم مدیریتی دانشگاه هم بر اصل امر به معروف و نهی از منکر تکیه میکنند!
مهرداد نصر: اول ما باید بفهمیم که امر به معروف چه خطوط پر رنگی دارد و چگونه ما میتوانیم به این اصل منزلت ویژهای برای تأثیر گذاری بدهیم. امر به معروف و نهی از منکر در سنت دینی ما مخاطب اول آن حکومت و فساد و منکرات سیستماتیک حکومتی بوده است. این ساده لوحانه و سوء استفاده از این اصل مهم است که ما آن را دست آویز پیشبرد خواستهای گروهی و جناحی قرار دهیم و از این اصل مدخلی به حوزه حجاب بزنیم و هم آن اصل اساسی و مهم را در مقابل مردم قرار دهیم و هم آن را به وادی نیستی و نابودی روانه کنیم. مراد امام حسین (ع) از امر به معروف و نهی از منکر ایستادگی در برابر حکومت جبار و فاسد و منکرات سیستماتیک حکومتی بوده است نه دست آویزی برای تحمیل خواست فردی و گروهی به مردم. برخی از امر به معروف و نهی از منکر فقط برای مظلومان استفاده میکنند و ظالمان را به وادی فراموشی سپردهاند و این ریشه در عدم صداقت آنان دارد.