جراحی اقتصادی!
اگرچه این سیاست، جراحی اقتصادی نام گرفته؛ اما تنها تیغی بر معیشت مردم است. این معیشت مردم است که زار بر تخت اتاق عمل خوابیده است؛ نه اقتصاد که بازیگران مختلفی دارد و بزرگترین بازیگر آن، دولت و نظام مالی است که در هر جراحی اقتصادی باید اولین تیغ بر بدن آن فرو رود، نه اینکه خود تیغی مضاعف بر معیشت مردم باشد.
حذف یارانهها و تقسیم بخشی از منابع آن بین عده قلیلتری از مردم بهمنظور تامین مخارج نظام ناکارآمد مالی دولت به داستانی تکراری تبدیل شده است که هر بار با نامی جدید به مردم معرفی میشود. در سایه نظام تورمی موجود، هر یارانه مبتنی بر توزیع کالای ارزانقیمت، بعد از چند سال به باری بزرگ بر گرده بودجه ناکارآی دولت تبدیل میشود و نیازمند طرحی جدید برای کمکردن یا حذف بخشی از یارانهبگیران است و هر یارانه نقدی بهسرعت با کاهش قدرت خرید و بیارزش شدن روبهروست؛ فرآیندی تکرارشونده که جز با مهار تورم و خرج کارآمد بودجه دولت و سیاستهای اجرایی در جهت تسهیل خلق ثروت توسط مردم، کنترل نمیشود.
میتوان گفت، سیاستگذاران ما باید به سراغ پرسشهای بنیادین بروند و به جای سطحی دیدن مشکلات، به دنبال ریشهیابی مسائل باشند؛ بهعنوان مثال، هم در یارانه دلار ۴۲۰۰تومانی و هم در یارانه حاملهای انرژی، نرخ ارز است که با افزایش خود بر سنگینی بار یارانهها میافزاید و آنها را غیرقابل تحمل میکند؛ اما تحلیل چرایی افزایش نرخ ارز همچنان بر دوش دلالان امروزی و فردایی است و سیاستهایی یکسان در دولتهایی غیرهمسو تکرار میشود؛ عجیب نیست؟!
نرخ ارز کابوس دولتهای ما است؛ چرا که برآیند عملکرد آنها را در مقایسه با همتایانشان در کشوری دیگر بر کفه یک ترازو میگذارد و میسنجد. نرخ ارز -ارزش پول ملی- عملکرد اقتصاد یک کشور در مقابل کشوری دیگر را در یک عدد خلاصه میکند، به طوریکه با دنبال کردن آن در طول زمان میتوانید از کیفیت سیاستگذاریها مطلع شوید. کابوس دولتهای ما است؛ چون نمیتوانند آن را کنترل کنند، یکسوی آن در دست رقیب است و آنها کنترلی بر آن ندارند. میتوانند عملکرد خود را به نمایش بگذارند و آن را با ۵۰سال پیش مقایسه کنند؛ اما مردم، رفاه اقتصادی خود را با همتایان خود در سایر کشورها و در همان زمان مقایسه میکنند، نه با پدران خود! مقایسهای که نرخ ارز آن را با حذف اثر زمان، پیشرفت تکنولوژی و... به بهترین شکلی انجام میدهد. میتوانند با فروش نفت و تزریق عواید ارزی آن، ناکارآمدیهای خود را کتمان کنند؛ اما مگر چقدر درآمد نفتی هست و تا به کی و به چه قیمتی؟ در طول زمان، این امر بر آنها مشتبه شده است که تحولات بازار نفت و میزان دسترسی به درآمدهای نفتی، عامل تعیینکننده قیمت ارز است؛ غافل از اینکه نفت تنها مخدری کوتاهمدت است و فرصت مغتنمی برای تقویت اقتصاد کشور که بهتدریج و زیر سایه برداشتهای ناصحیح و تصمیمات غلط در حال سوختن است. آیا راهی غیر از افزایش درآمدهای ارزی برای تثبیت نرخ ارز وجود دارد؟ آیا غیر از عرضه کالا و خدمات به بازارهای بینالمللی راهی برای افزایش درآمدهای ارزی وجود دارد؟ آیا بدون ارتباط با بازارهای بینالمللی و رعایت استانداردها و قوانین آنها میتوان کالا یا خدمتی به آنها عرضه کرد؟ پاسخ به تمام سوالات فوق «خیر» است و یکی از عوامل موثر بر تثبیت نرخ ارز، همانا رفع موانع ارتباط با بازارهای بینالمللی و رعایت استانداردها و قوانین آنهاست که در این بهاصطلاح جراحی اقتصادی نشانی از آن نیز نیست!
منبع: www.pishkhan.com/ news/ ۸۱۶۲۵
منبع: دنیای اقتصاد