فضانوردی سیاسی و سفارت
من در توئیتی نوشتم که آدمهایی در همه دولتها وزیر بودهاند که صلاحیت یک روز مدیر کل بودن در وزارتخانهشان را نداشتهاند، اما تا آخر دوره هم وزیر ماندهاند. وجه مثبت قضیه پس کنار گذاشتن وزیر نامناسب است. این داستان اما وجوهی مهم برای حکمرانی دارد.
به وزارت رسیدن آقای عبدالملکی نشان داد که در این کشور میتوان با بیان حرفهای فضایی مثل تحریم مهم نیست، با یک میلیون تومان میتوان شغل ایجاد کرد، چند جوان لامبورگینی ساختهاند، سرمایهگذاری خارجی دروغ است، فقط با کشاورزی میتوان در زمره ده اقتصاد برتر دنیا شد و ... به وزارت رسید. معلوم شد #فضانوردی_سیاسی جواب میدهد. حرفهای فضایی بزن و با سرعت موشک از نردبان قدرت بالا برو!
فضانوردی سیاسی به همان سرعت موشکی که جواب میدهد و سیاستورز فضایی را به اوج میرساند، به همان سرعت هم احتمالاً – بالاخص در شرایط نامساعد اقتصادی – سبب سقوط میشود. البته اگر میانه دهه ۱۳۸۰ بود، نفت بالای ۱۰۰ دلار فروش میرفت و تحریم شدید نبود، شاید این موشک کماکان رو به بالا بود کما اینکه برای برخی به هزینه ملت بالا و بالاتر رفته است.
اخبار غیررسمی درباره پست سفارت گرفتن آقای عبدالملکی منتشر شده است. این خبر ممکن است غلط باشد کما اینکه ایشان به سمت مشاور رئیسجمهور منصوب شدهاند. اما صرفنظر از انتصاب شخص ایشان به سفارت (که ممکن است محقق نشود) باید در این باره نوشت که در این کشور یک سنت ناپسند قاجاری وجود دارد که برخی (شمار زیادی) از مقامات ارشد وقتی از کاری به دلیل بیکفایتی، ناسازگاری با دولت و ... کنار گذاشته میشوند، به آنها پست سفارت در کشورهای دیگر را هدیه میدهند. الان فرصت خوبی برای نقد این سنت قاجاری است.
وزارت امور خارجه باید از تخصصیترین، هوشمندترین و نخبهگراترین سازمانهای حکمرانی باشد. آدمهای این وزارتخانه و از جمله سفرا باید در دل روابط بینالملل و روابط دوجانبه و چندجانبه، و ترقی گام به گام رشد کنند؛ باید مسلط به یکی دو سه زبان خارجی باشند، درک عمیقی از تاریخ کشورها، ژئوپلتیک، تحولات اقتصادی جهان و ... داشته باشند. درست برخلاف این رویه، شماری از سفرا – حتی در مهمترین کشورها (البته همه کشورها به جهاتی مهم هستند) – این ویژگیها را هم ندارند.
بدتر این است که گاه جامانده و واماندهای از سمتهای دولتی را – در همه دولتها – به سفارت نصب میکنند. انتصابات هم تحت تأثیر روابط بیرون از وزارت امور خارجه است. این وضعیت درخصوص انتصاب نمایندگان ایران در سازمانهای بینالمللی نیز کم و بیش حاکم است. یک متخصص درجه اول و دیپلماتی ارشد که سالها در عرصه بینالمللی فعالیت کرده بود زمانی میگفت به تجربه دریافتهام نمایندگی ایران در سازمانهای بینالمللی برای بوروکراسی کشور فقط در حد هدیه دادن این پستها به عنوان جایزه به افراد خاص اهمیت دارد. گویی قرار نیست ما از عضویت در این سازمانها بهرهای ببریم که به تخصص نمایندگانمان در آنها نیاز داشته باشیم.
بالاخره بعد از صد سال تجربه شکلگیری چیزی شبیه به دولت مدرن در ایران وقت آن رسیده است که اولاً فضانوردان سیاسی – که البته در همه کشورها هستند اما در همه کشورها سوار بر موشک قدرت به مراتب بالا نمیرسند – مهار شوند. در ضمن، ضرورتی است که در شیوه انتصاب سفرا تغییراتی صورت گیرد و جایگاه تخصص در وزارت امور خارجه، پست سفارت، و نمایندگیهای ایران در سازمانهای بینالمللی جدی گرفته شود.
منبع: کانال تلگرامی نویسنده