علف های هرز دیپلماسی بایدن در سفر به خاورمیانه
به گزارش اقتصادنیوز، سفر بایدن به خاورمیانه و دستاوردهای آن همچنان مورد بحث و جدل تحلیلگران بین المللی قرار دارد. آرون دیوید میلر و دانیل سی کورتزر از سیاستگذاراران سابق آمریکایی با انتشار یادداشتی در پایگاه فارین پالیسی با عنوان «محور کوچک بایدن در خاورمیانه دوام نخواهد آورد» استدلال کرده اند سفر رئیس جمهور ایالات متحده پاسخی فوری و محدود به حمله روسیه به اوکراین، مشکلات اقتصادی داخلی و ایران بود.
با این حال بایدن در رسیدن به این اهداف با چالشهای قابل توجهی روبرو بود. اقتصادنیوز این مقاله تحلیلی را در دو بخش آماده کرده که در ادامه بخش اول آن منتشر می شود:
علف های هرز دیپلماسی
«اگر در باغی درختی بیافشانی و شش ماه بروی پی کارت، وقتی برگشتی با چه مواجه می شوی؟ علف های هرز؛ و هر باغبانی خوب می داند که باید علف های هرز را فوراً هرس کنید. به نوعی دیپلماسی هم این چنین است». این سخنان جورج شولتز وزیر امور خارجه سابق ایالات متحده است که هر دو ما برای او کار کردیم. نگاه شولتز به دیپلماسی ایالات متحده، هم شامل تلاش برای پیشرفت های چشمگیر و هم تمرکز بر تلاش های معمول، پیشرو، تدریجی و مستمر لازم برای امکان پذیر ساختن آنها بود.
بیایید دولت بایدن را فارغ از شک و تردید ارزیابی کنیم. شانزده ماه پس از خارج شدن خاورمیانه از اولویت دولت علف های هرز شروع به رشد کرده اند. تهاجم روسیه به اوکراین نه تنها نقش کلیدی تولیدکنندگان نفت خلیج فارس را برجسته کرد، بلکه خطرات اجازه دادن به روسیه و چین برای نفوذ در شرکای را که ایالات متحده آنها را طرد کرده منعکس کرد. بنابراین، در تلاش برای مراقبت از باغ و از بین بردن علفهای هرز، باغبانهای دیپلماتیک، رئیسجمهور را برای کاشت پرچمهای ایالات متحده و ترمیم آسیبهای وارده به گلها و سبزهها در منطقهای پر از گردباد به جنب و جوش انداختند.
روندها غیر رضایت بخش؛ معامله نفت و حقوق بشر؟
محصول آنی را فراموش کنید. رشد گیاهان به زمان و به آبیاری فراوان نیاز دارند. از منظر ما، اگرچه رئوس این سفر احتمالا آرامشبخش به نظر برسند -«عربستان سعودی حریم هوایی را به روی پروازهای اسرائیل باز میکند»، «ائتلاف دفاع هوایی خاورمیانه شکل میگیرد» - اما روندها چندان رضایت بخش به نظر نمیرسند. از نفت، ایران، مسائل مربوط به اسرائیل و فلسطین تا بررسی نفوذ چین و روسیه و موارد حقوق بشری، شانس دولت برای موفقیت بلندمدت در منطقهای با تردید روبروست -منطقه ای که با چالشهای بهظاهر حلناپذیر خدشهدار شده دست به گریبان است و هنوز در مورد عزم و قدرت ایالات متحده برای مواجهه با آن تردید وجود دارد.
با توجه به روابط پر تنش جو بایدن با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی به دلیل ترور جمال خاشقجی، اگر روسیه به اوکراین حمله نمی کرد و باعث اختلال در عرضه جهانی نفت و قیمت بالای بنزین، بسیار بعید بود که بایدن به عربستان سعودی سفر می کرد. دولت نمیخواست نفت را کانون این سفر قرار دهد تا مبادا به نظر برسد که رئیسجمهور در حال معامله نفت با حقوق بشر است. به همین دلیل است که انتظار می رود افزایش تولید نفت عربستان قابل توجه نباشد.
نشست تعیین کننده
تاریخ بعدی که می تواند تعیین کننده باشد، 3 آگوست در نشست اوپک پلاس است که در آن قیمت های نفت برای سپتامبر و بعد از آن تعیین می شود. آموس هوخشتاین، هماهنگکننده امور انرژی بینالمللی بایدن، نسبتاً مطمئن است که سعودیها و برخی دیگر از تولیدکنندگان در شورای همکاری خلیجفارس به تدریج تولید را در دوره پیش رو افزایش خواهند داد -هلیما کرافت، رئیس استراتژی کالاهای جهانی در موسسه آر بی سی هم همین باور را دارد. او می گوید انتظار دارد کشورهایی مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و احتمالاً کویت افزایش «تدریجی» عرضه را آغاز کنند.
به گفته عادل الجبیر، وزیر مشاور در امور خارجه عربستان سعودی، با توجه به نیاز به نظم بازار و مزیت بالا نگه داشتن قیمتها، سعودیها قصد ندارند توافق اوپک پلاس با روسیه را -که در آن طرفین توافق کردند تولید جمعی ماهانه آنها تنها 400000 بشکه بیشتر در روز و به صورت تدریجی افزایش یابد- نقض کنند.
به احتمال زیاد ریاض ظرفیت اضافی را -با توجه به بازار نفت که ممکن است تا پایان سال محدودتر شود- تزریق نخواهد کرد. در مورد کاهش قیمت گاز، که در حال حاضر به دلیل کندی اقتصاد چین در حال کاهش است، مشخص نیست که افزایش متوسط عرضه عربستان چه تاثیری خواهد داشت. بنابراین، وقتی نوبت به انتظار هرگونه تلاش چشمگیری از سوی عربستان برای افزایش تولید به خواست بایدن میرسد، باید بسیار بدبین بود.
خلاهای بر جای مانده
نفت ممکن است کاتالیزور سفر بایدن به خاورمیانه بوده باشد، اما تمایل دولت برای استفاده از آن در شرایط رقابت ابرقدرتها و نیاز به مقابله با نفوذ رو به رشد روسیه و چین در منطقه انگیزه های اصلی را تشکیل می دادند.
بایدن در دیدار با رهبران خاورمیانه در عربستان سعودی گفت: «ما از منطقه خارج نمی شویم تا خلای را بسازیم که چین، روسیه و ایران آن را پر کنند» .
سودای جنگ سرد دوم و وسط بازان
با توجه به دیدگاه راسخ رئیس جمهور مبنی بر اینکه قرن بیست و یکم مبارزه ای بین دموکراسی ها و خودکامگی ها خواهد بود، طبیعی به نظر می رسد که واشنگتن بخواهد روابط خود را با کشورهای مهمی که ممکن است در طول در طول جنگ سرد بلندمدت دوم اهمیت داشته باشند، تقویت کند.
اما تلاش برای تبدیل این مسابقه به یک بازی حاصل جمع صفر با بسیاری از متحدان و شرکای ایالات متحده در منطقه کارساز نخواهد بود. عربستان سعودی و امارات متحده عربی، برای نام بردن تنها دو مورد، نه تنها توسط خود اقتدارگرایان اداره می شوند، بلکه آنها همچنین ثابت کرده اند که در میانه حرکت کنند -و تمایلی به انتخاب ایالات متحده به جای روسیه ندارند. این فقط نارضایتی آنها از عقب نشینی ایالات متحده از منطقه نیست. آنها همچنین می خواهند روابط خود را بین واشنگتن، پکن و مسکو متعادل کنند، زیرا برای منافع بلندمدت آنها منطقی است.
تجدید نظر در موازنه
عربستان سعودی منافع واقعی را در حفظ روابط نفتی خود با روسیه در اوپک پلاس می بیند. در واقع، در سه ماهه دوم سال جاری، ریاض واردات نفت خام روسیه را برای مصارف داخلی دو برابر کرد و سپس نفت خود را با قیمتهای بالاتر صادر کرد، که عملاً به تأمین مالی تلاشهای جنگی ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه کمک کرد. سعودی ها آمریکا را رقیب و نه همکار در بازار جهانی نفت می دانند. آنها تنها نیستند که می خواهند روابط با روسیه و چین را حفظ کنند. اخیراً یک شرکت سعودی قراردادی را با یک شرکت دفاعی دولتی چین برای ساخت پهپادهای نظامی در عربستان سعودی امضا کرده است و امارات نیز در حال خرید هواپیماهای بدون سرنشین و شاید حتی موشک های هواپیمای بال ثابت نیز از پکن است.
حتی اسرائیل نیز کمی روی قمار خود تامل می کند -از جمله با فاصله گرفتن از انتقاد شدید از جنگ روسیه در اوکراین و آوردن سرمایه گذاری چینی ها به بندر حیفا. مورد دوم یک مسئله امنیتی هم برای اسرائیل و هم برای ایالات متحده است: چین در صورت دسترسی به یک بندر تجاری در کنار پایگاه دریایی اسرائیل میتواند تهدید ضداطلاعاتی مهمی برای اسرائیل باشد و حضور چین در حیفا میتواند باعث توقف تماسهای بندری برای تعمیر و نگهداری ناوگان ۶ ایالات متحده شود
شریک اصلی و نه همیشگی
ایالات متحده شریک امنیتی اصلی کشورهای خلیج فارس باقی خواهد ماند – اما نه به قیمت کنار گذاشتن همکاری با روسیه و چین. آموزنده است که هیچ یک از بیانیه های مشترک در طول سفر بایدن، روسیه را به دلیل تهاجم وحشیانه اش به اوکراین و یا چین را مورد انتقاد قرار نداد. در مورد وادار کردن کشورهای خلیج فارس به بازی جنگ سرد و انتخاب طرف آمریکایی، هنوز متقاعد نشده ایم.