شوک های توافق احتمالی برجام به اسرائیل
به گزارش اقتصادنیوز، با وجود اختلاف های باقی مانده میان تهران و واشنگتن، ارزیابی های دلالت بر این دارد که امکان توافق بر سر احیای برجام بیش از هر زمان دیگری امکان پذیر شده است. در این میان، مقامات اسرائیل در مقام سرسخت ترین مخالف توافق اولیه و احیای دوباره آن در روزهای اخیر بر شدت تحرکات خود برای انعقاد توافق روی میز شدت بخشیده اند.
در آخرین تحولات در این زمینه، پس از مدتها تلاش، یائیر لاپید، نخست وزیر اسرائیل با جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا تماس برقرار کرده و درباره توافق هستهای با ایران گفتوگو کرده است. گفته شده بایدن در این تماس تلفنی بر تعهد واشنگتن به امنیت تلآویو تاکید کرده است .
شوک های یک توافق احتمالی به تل آویو
تلاشهای سرسختانه قدرتهای جهانی برای دستیابی به توافق با ایران در مورد برنامه هستهایاش، در حال وارد کردن شوکهایی به سیاست و دیپلماسی در اسرائیل است. همین هفته گذشته، درام توافق با ایران، تعداد قابل توجهی از منازعات را هم به صورت علنی و هم در پشت صحنه به راه انداخت. در اسرائیل، یائیر لاپید، نخست وزیر موقت، با دیوید بارنیا، مدیر موساد شاخ به شاخ شد. مدیر موساد به نوبه خود دولت ایالات متحده را به شدت مورد انتقاد قرار داد. مثل همیشه، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر سابق و رهبر کنونی اپوزیسیون، از این پیامدها برای اهداف سیاسی خود پیش از انتخابات 1 نوامبر استفاده کرد و مستقیماً به لاپید و ایالات متحده حمله کرد.
این نزاع ها تحت الشعاع اختلاف نظر رسمی و به ظاهر مؤدبانه با دولت بایدن بر سر تلاش مستمر آن برای دستیابی به توافق با تهران است، که هم لاپید و هم وزیر دفاع بنی گانتز ادعا کرده اند که می تواند واکنش های زنجیره ای مخرب در منطقه را ایجاد کند.
سر شاخ شدن رئیس کابینه با رئیس موساد
تشدید تنش ها در اسرائیل در 25 اگوست آغاز شد، زمانی که بارنیا مجموعه ای از جلسات توجیهی رسانه ای را برگزار کرد و در آن لحن تندی علیه دولت بایدن به کار برد. بارنیا ایالات متحده را متهم کرد که حتی قبل از صدور حکم درباره یافته های [ادعایی] بازرسان بین المللی در سایت های اعلام نشده ایران، حاضر به امضای توافق و شروع اجرای آن است. او این توافق را «فاجعه استراتژیک» نامید و ایالات متحده را به دلیل تسلیم شدن در برابر اکثر خواسته های ایران برای پایان دادن به مذاکرات به هر قیمتی مقصر دانست.
لاپید که گفته می شود انتقاد مستقیم از نزدیکترین متحد اسرائیل در چنین زمان حساسی را پیش بینی نکرد ه بود و از آن شگفت زده شده بود، بارنیا را برای یک گفتگوی شفاف فراخواند. دفتر نخست وزیر هم پیام هایی را به واشنگتن منتقل کرد و گفت که لحن بارنیا و برخی از اظهارات وی موضع لاپید را منعکس نمی کند. لاپید بیشتر از عدم اطلاع رسانی بارنیا به خبرنگاران متعجب شد مبنی بر اینکه ایالات متحده موضع خود را در مورد تحقیقات [ادعایی] آژانس سخت تر کرده و در پی سفر هفته گذشته ایال هولاتا مشاور امنیت ملی اسرائیل به واشنگتن، موضعی نزدیکتری نسبت به اسرائیل اتخاذ کرده بود. لاپید تلاش کرده تا برای گفتگو در مورد آخرین مسائل پیرامون ایران، با جو بایدن، تماس تلفنی برقرار کند، اما میداند که جنجال رسانهای بارنیا چشمانداز چنین تماسی را بسیار کاهش میدهد.
دستیاران لاپید به اطلاع آمریکایی ها رسانده اند که اسرائیل در یک عملیات «مخرب» -از نوع مورد علاقه نتانیاهو در تعاملات پیچیدهاش با دولتهای دموکرات- شرکت نکرده و سفر برنامهریزیشده بارنیا به پایتخت ایالات متحده در هفته آینده، از جمله حضور در کمیته اطلاعات سنا، به عنوان یک بی احترامی به بایدن نیست، بلکه صرفاً برای به روز رسانی مقامات آنجا و تبادل اطلاعات اطلاعاتی بود. نکته اصلی آنچه که دستیاران لاپید به همتایان خود گفته اند این است که برخلاف نتانیاهو، که علیه باراک اوباما به دنبال لابی با کنگره علیه توافق قریب الوقوع 2015 با ایران بود، نه لاپید و نه دولت او چنین رویکرد پنهانی را اتخاذ نمی کنند.
فرصت طلبی نتانیاهو
نتانیاهو با استفاده از فرصت پیش آمده برای به چالش کشیدن سیاست دولت لاپید در قبال ایران، با خوشحالی به این جنگ اخیر پیوسته است. او در مقام رهبر اپوزیسیون، قبل تر کلیپ ویدیویی مملو از دروغ، حداقل در مورد سیاست کابینه در قبال ایران، منتشر کرده بود که به راحتی این واقعیت را پنهان می کرد که حتی او موفق نشده بود اوباما را از توافق با ایران در سال 2015 باز دارد. نتانیاهو همچنین اشاره ای به این موضوع نکرد که موضع خصمانه او در قبال اوباما، بنا بر گزارش ها، عزم دولت او را برای دستیابی به توافق با ایران راسخ تر کرده و به روابط اسرائیل با حزب دموکرات آسیب جدی وارد کرده، که جانشینان او هنوز در تلاش برای ترمیم آن هستند.
رویکردهای مختلف، شکاف عمیق بین این دو رقیب را که در انتخابات آتی رقابت می کنند، نشان می دهد: نتانیاهو که مصمم بود توافق با ایران را حتی به قیمت خراب کردن روابط اسرائیل با مهم ترین متحد استراتژیک خود لغو کند، و لاپید که کاملاً آگاه هستند که این بار نیز دولت آمریکا برخلاف میل اسرائیل در مورد ایران عمل خواهد کرد، اما مصمم است از اتحاد نزدیک با نگاهی به آینده محافظت کند.
اعضای ارشد تشکیلات نظامی اسرائیل چه فکر می کنند؟
بارنیا در واقع رهبری خط جنگ طلب، تهاجمی و شاید حتی سرنوشت ساز علیه توافق نوظهور با ایران است. بارنیا مدعی است که اکثر مقامات نظامی با او همسو هستند. او استدلال می کند که همه آنها خطرات و کاستی های توافق را می دانند و تقریباً همه در سیستم امنیتی معتقدند که بهتر است منعقد نشود. قضاوت های مختلفی در این زمینه وجود دارد. در دیدگاه برخی از مقامات امنیتی اسرائیل، به ویژه رئیس ستاد ارتش، سپهبد آویو کوچاوی، تغییری رخ داده است. با این حال، تعداد اندک دیگری بر این باورند که اسرائیل هیچ جایگزینی بهتر از توافقی که اکنون روی میز است، ندارد و به ادعای آنها زمان ارزشمندی رابرای آماده شدن برای حمله نظامی به این رژیم می دهد. سرلشکر آهارون هالیوا، رئیس اطلاعات نظامی و همچنین سرلشکر تامیر هیمن، رئیس اطلاعات نظامی اسرائیل مهمترین نمایندگان دیدگاه اخیر هستند. ژنرال درور شالوم، رئیس بخش سیاسی-امنیتی وزارت دفاع نیز همچنان معتقد است که توافق جدید در مقایسه با گزینه های دیگری که در حال حاضر روی میز است، شر کمتری دارد.
در مقابل چنین پسزمینه، به نظر میرسد دیدار گانتز در 26 اوت از واشنگتن حاکی از تشدید تلاش آمریکا و اسرائیل برای ایجاد تصور یک «گزینه نظامی معتبر» در برابر زیرساختهای هستهای ایران است - گزینهای که اسرائیل ادعا می کند مواضع ایران را انعطافپذیرتر میکند و به دستیابی به یک توافق بلندمدت تقویتشده کمک میکند.
این یک دژاوو است؟
از سوی دیگر نشنال اینترست با انتشار یادداشتی با عنوان «چرا مخالفت اسرائیل با توافق ایران این بار متفاوت است؟» استدلال کرده که به رغم شباهت های ظاهری موضع کنونی تل آویو در قبال توافق هسته ای متفاوت از مورد سابق است:
به سادگی می توان دچار این خطا شد که رقص کنونی اسرائیل و ایالات متحده در مورد مذاکرات هسته ای را صرفاً تکرار نزاع آنها در ماه هایی که منجر به امضای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در جولای 2015 شد، تلقی کرد.
به نظر می رسد دولت بایدن به همان اندازه که دولت اوباما در سال 15-2014 مشتاق دستیابی به چنین توافقی بود، مشتاق است. شخصاً برای جو بایدن، این واقعاً یک دژاوو است. فراتر از معاون رئیس جمهور در آن زمان، بایدن یک شریک واقعی در تلاش های باراک اوباما بود و از تمام جزئیات بحث در مورد جوانب مثبت و منفی توافق هسته ای آگاه بود. او در جلسات متعدد طولانی در دفتر بیضی، از جمله پیرامون مواجهه با کنگره و دیگر مخالفان توافق شرکت کرد و میتوانست تمام استدلالهای مخالف آن و پاسخ به این استدلالها را بازگو کند.
همانند آن زمان، این بار هم اتحادیه اروپا هماهنگی مذاکرات را بر عهده داشته و اکنون بر بازگرداندن پایبندی ایران و آمریکا به توافق متمرکز شده است. اما روسیه اکنون حتی بیشتر از آن زمان مشتاق است. پس از تهاجم به اوکراین، این کشور به دنبال هر فرصتی برای فرار از انزوا و تحریم های خود است. ایران نیز به نوبه خود خوشحال است.
و باز هم به مانند سالهای 15-2014، با نزدیک شدن به امضای توافق هستهای با ایران، رهبران و مقامات اسرائیل انتقادات تندتر و علنیتری را از این توافق ابراز کردند. گفته میشود، یایر لاپید، نخستوزیر جدید اسرائیل، گله کرده که بایدن وعده خود را برای دستیابی به توافقی «قویتر و طولانیتر» از برجام نقض میکند و دیوید بارنیا، مدیر موساد اسرائیل، توافق را «فاجعه ای راهبردی« توصیف کرده است. مشاور امنیت ملی اسرائیل، ایال هولاتا، و وزیر دفاع بنی گانتز نیز در اواسط ماه اگوست، در تلاش برای منصرف کردن آمریکا برای تن دادن به خواسته های ایران برای دیدار با مقامات کاخ سفید و پنتاگون به واشنگتن دی سی رفتهاند.
در تفاوت با سالهای 15-2014؛ پرهیز تل آویو از عملیات پرهزینه و بیهوده
با این حال، دستکم این آخری یک دژاوو نیست. و علی رغم شباهت های فوق الذکر، مباحثات کنونی اسرائیل و آمریکا در مورد توافق هسته ای چیزی جز تکرار نزاع 2014-2015 است. تفاوتهای بین آن زمان و اکنون نه تنها نشاندهنده ارزیابیها و اولویتهای متفاوت اسرائیل است، بلکه منعکسکننده تغییرات چشمگیری است که خاورمیانه در سالهای اخیر تجربه کرده است.
عملکرد اسرائیل طی سالهای 15-2014 بر اساس دو ارزیابی اساسی بود. اولین مورد که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر وقت، به شدت بر آن مانور می داد، این بود که توسعه برنامه اتمی ایران، اسرائیل را با یک تهدید واقعی وجودی مواجه خواهد کرد. در مقابل، اکثر رهبران و مقامات ارشد فعلی اسرائیل بر این پندارند که در حالی که برنامه اتمی ایران چالشهای امنیتی بسیار جدی برای اسرائیل ایجاد میکند، اسرائیل طیف وسیعی از گزینهها را برای مقابله با چنین چالشی در اختیار دارد. تفاوت دوم این است که در سال 15-2014 نتانیاهو محاسبه کرد که با بسیج دوستان اسرائیل در آمریکا می توان از امضای برجام توسط آمریکا جلوگیری کرد. در مقابل، اکثر رهبران کنونی اسرائیل متقاعد شده اند که بایدن مصمم است به توافقی دست یابد که برجام را احیا کند و بدین وسیله محبوبیت داخلی کسب کند. پیامد عملیاتی این ارزیابیها این است که هر گونه تکرار تلاشهای 2014-2015 برای خراب کردن توافق هستهای با ایران، نه تنها بسیار پرهزینه، بلکه بیهوده نیز خواهد بود.
پشت سر واشنگتن، نه دور زدن آن
در سال 15-2014، دو ارزیابی فوق الذکر باعث شد نتانیاهو تمام تلاش خود را وقف جلوگیری از امضای برجام کند. این شامل عبور از اوباما بود و ترتیبی دهد که رهبران جمهوری خواه از او در مارس 2015 دعوت کنند تا اعتراضات خود را به توافق در جلسه مشترک کنگره ارائه کند. در مقابل، کابینه فعلی اسرائیل محاسبه کرده که هیچ ستونی از مهمتر از حمایت مستمر آمریکا برای رژیم شان اهمیت ندارد. آنها همچنین ارزیابی می کنند که چنین حمایتی با تبدیل شدن اسرائیل به یک موضوع حزبی در ایالات متحده آسیب جدی خواهد دید. بنابراین، لاپید بارها از عزم خود را برای بازگرداندن پایه دو حزبی حمایت آمریکا اعلام کرده است.
در این شرایط، بعید به نظر می رسد کابینه فعلی اسرائیل بایدن را دور بزند و تلاش هایی را برای خرابکاری در احیای برجام آغاز کند. جای تعجب نیست که وقتی بارنیا، مدیر اسرائیلی موساد، از توافق هستهای احتمالی انتقاد کرد، لاپید بلافاصله نارضایتی خود را اعلام کرد.
مهمتر از آن، تفاوت بین ارزیابیها و اولویتهای نتانیاهو و رهبران کنونی اسرائیل منجر به تغییر اساسی در هدف تلاشهای اسرائیل در این زمینه در ایالات متحده شده است: از تلاش برای جلوگیری از امضای توافق هستهای توسط دولت اوباما و متقاعد کردن ترامپ به کنار گذاشتن برجام، به سوی توافقی با هدف دستیابی به مجموعهای از تفاهمها با دولت بایدن در مورد پاسخهای لازم به سناریوهای احتمالی پس از توافق امضا شده.