کنایه های معنادار به اصلاح طلبان حامی یکدست شدن حاکمیت؛ نه یک میلیون مسکن ساخته شد، نه یک میلیون شغل ایجاد شد، نه تورم کاهش یافت
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه شرق نوشت: پس از یک سال که از یکدستشدن حاکمیت گذشته، به نظر میرسد برای همه روشن شده باشد که این یکدستی نهتنها منافعی به همراه نداشته، بلکه در همه ابعاد کشور را با مسائلی، چه در داخل و چه در خارج از کشور، روبهرو کرده که شواهدی نیز برای برونرفت از آن دیده نمیشود.
در داخل کشور، برعکس وعدههای دادهشده، نه از یک میلیون خانه خبری هست، نه یک میلیون شغل، نه کاستن از تورم و نه آن پهنای باند وعده دادهشده در دوره انتخابات و حالا هم ایجاد و بروز بحرانی اجتماعی.
از طرفی در سیاست خارجی، موضوع برجام افق روشنی را نشان نمیدهد و اتفاقات سه هفته اخیر هم فشارهای بینالمللی را بسیار افزونتر از قبل کرده و حتی افکار عمومی جهان را هم با خود همراه کرده است.
یکدستشدن حاکمیت، دو گروه طرفدار داشت؛ اول، نواصولگرایان که در رخدادهای دیماه 96، اگر حتی طراح شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» نبودند، تنها کسانی هستند که از این شعار حداکثر بهره را بردند و با حذف اصلاحطلبان و اصولگرایان سنتی، همه کیک قدرت را مال خود کردند.
گروه دوم، برخی از اصلاحطلبان که با وجود اینکه آن خواسته «ناامنسازی جامعه توسط نیروی انتظامی برای زنان در موضوع حجاب را میدیدند» و از آن بیشتر، سابقه یکدستشدن قدرت را در دولت هزاره سوم شاهد بودند، باز هم با این تفکر که یکدستشدن قدرت، سیستم را پاسخگو میکند و مانعتراشی در مقابل قوه مجریه را به پایان میرساند و این به نفع مردم است، پشتیبان یکدستشدن حاکمیت بودند.
اما نشانهای دال بر اینکه متوجه بحرانزایی یکدستشدن حاکمیت شده باشند، به چشم نمیآید، بلکه حتی به نظر میرسد قرار است در بر همان پاشنه بچرخد.
از طرف دیگر، مدافعان اصلاحطلب یکدستشدن حاکمیت هم نهتنها راهی برای برونرفت از این وضعیت ارائه نمیدهند، بلکه حتی به خطای تحلیلی خود نیز اشاره نمیکنند. اصلاحطلبان و اصولگرایان بیرونریخته از سرای قدرت هم که نه حمایتی در بین مردم دارند و نه ساکنان سرای قدرت به آنها اهمیتی میدهند و این تصویر امروز اداره کشور ماست. حال آیا میتوان به عقلای قوم برای برونرفت از این وضعیت امید بست ؟