خدشه به اقتدار پوتین
به گزارش اقتصادنیوز، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، در آستانه جشن تولد هفتادسالگی خود جهان را به حمله اتمی تهدید کرده است.
پوتین 70 ساله شد! آیا تزار در پایان راه است؟
اگر چه این مسئله از دید بسیاری بیشتر شبیه بلوف می نماید، با این حال به نظر می رسد این پاسخی باشد به تردیدهایی در مسکو نسبت به صلاحیت او در فرمانروایی بر کرملین. خبرگزاری رویترز، با انتشار یادداشتی با عنوان «شکست در اوکراین برای ولادیمیر پوتین بحران ایجاد کرد» این موضوع را مورد بررسی خود قرار داده است.
نزاع بی سابقه
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه با جدی ترین بحران داخلی حکومت 23 ساله خود دست و پنجه نرم می کند: یک نزاع علنی فزاینده در درون نخبگان روسیه بر سر اینکه چه کسی مقصر شکست های میدان نبرد در اوکراین است.
از زمانی که بوریس یلتسین در آخرین روز سال 1999 ریاست بر کرملین را به او واگذار کرد، پوتین نخبگان جدید وفادار جدیدی شامل جاسوسان، بازرگانان و تکنوکراتهای سابق را در اطراف خود ایجاد کرد که همگی توافق داشتند اختلافاتشان را در خلوت حل کنند.
اما شکست های تحقیرآمیز یک ابرقدرت سابق به دست اوکراین بسیار کوچکتر، اقتدار پوتین را تضعیف و وضعیتی بحرانی را در مسکو ایجاد کرده که از زمان هرج و مرج های دهه 1990 که او وعده خاموشی آنها را داده بود، احساس نمی شد.
وضعیت بحرانی حاد
به گفته سرگئی رادچنکو، مورخ جنگ سرد در مدرسه مطالعات بینالمللی جانز هاپکینز: «اقتدار پوتین به دلیل شکستهای نظامی در اوکراین از بین میرود و این حس کاملاً واقعی وجود دارد که سرشکستگی ها در اوکراین به طور مهلکی اقتدار او را تضعیف میکند. روسیه در زمان پوتین هرگز چنین وضعیتی را تجربه نکرده، اما اکنون احساس بحران حاد وجود دارد زیرا هر روز با بدتر شدن موقعیت روسیه در میدان جنگ، موقعیت پوتین بدتر می شود».
از سال 1999، پوتین مجموعهای از بحرانها از غرق شدن زیردریایی هستهای کورسک در سال 2000 و بحران گروگانگیری در سالن تئاتر مسکو در سال 2002 تا اعتراضات ضددولتی 2011-2012 را با موفقیت پشت سر گذاشته است، اما هیچ موقعیت دیگری به اندازه شکست احتمالی در اوکراین برای او تهدیدکننده نبوده است.
خدشه به اقتدار پوتین در آستانه جشن تولد هفتادسالگی
بیش از هفت ماه پس از دستور پوتین برای تهاجم، شکست در میدانهای نبرد در 1000 کیلومتری مسکو اقتدار فرمانروای کرملین را درست در آستانه جشن تولد 70 سالگیاش مخدوش کرده است.
کرملین به درخواست ها برای اظهار نظر در این زمینه تاکنون پاسخ نداد، اما پوتین جنگ در اوکراین را یک درگیری بسیار گستردهتر با غرب میداند که به گفته او روسیه را پس از فروپاشی شوروی در سال 1991 تحقیر کرد و اکنون در حال توطئه برای تجزیه روسیه است.
با این حال، جنگ پوتین را وادار کرده تا سرمایههای سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی زیادی را به آتش بکشد. اکنون خیلی چیزها به این بستگی دارد که روسیه زمستان امسال چگونه خواهد بود. تاتیانا استانوایا، رئیس مشاور سیاسی در گروه رئال پالیتیک گفت: «پوتین گروگان وضعیت نظامی است. او پس از 24 فوریه بسیار ضعیف تر شد».
آرماگدون هسته ای؟
پوتین به شدت ضعیف یا حتی ناامید میتواند آغازگر مرحله بسیار خطرناکتری از جنگ باشد، زیرا او به غرب هشدار داده که هرگونه حمله به سرزمینهای تازه ضمیمه شده توسط روسیه میتواند منجر به پاسخ هستهای شود. ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه، روز پنجشنبه به خبرنگاران گفت که موضع روسیه - مبنی بر اینکه جنگ هسته ای هرگز نباید انجام شود - تغییر نکرده است.
اما جو بایدن گفت هشدارهای هسته ای پوتین در این هفته جهان را بیش از هر زمان دیگری از زمان بحران موشکی کوبا در جنگ سرد -زمانی که اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده به جنگ هسته ای نزدیک شده بودند- به «آرماگدون» نزدیک کرده است.
شوک به نخبگان
با این حال، پوتین در داخل کشور با اختلافات درون نخبگان مواجه است که هم از تهاجم او به اوکراین در 24 فوریه و هم بسیج او در 21 سپتامبر - اولین مورد پس از جنگ جهانی دوم – در فاصله کمتر از 2 سال تا انتخابات ریاست جمهوری 2024 شوکه شده اند.
از دست دادن سنگر لیمان توسط روسیه -که بخشهای غربی منطقه لوهانسک را که به روسیه ضمیمه شده، در معرض تهدید قرار میدهد- خشم دو متحد تندرو نزدیک، رمضان قدیروف، رهبر چچن و یوگنی پریگوژین، بنیانگذار گروه مزدور واگنر را برانگیخت.
قدیروف و پریگوژین ژنرال های ارشد را به سخره گرفتند و گفتند که ارتش مملو از خویشاوندسالاری است و افسران ارشد باید از درجه هایشان خلع شوند و پابرهنه به جبهه فرستاده شوند تا کفاره گناهانشان بدهند. به عقیده رادچنکو: «انتقاد قدیروف احتمالاً منعکس کننده یک جنگ قدرت پنهان در مسکو است. این فقط او نیست که این دیدگاه ها را اعلام می کند».
اولین قربانیان احتمالی
چنین خشم عمومی علیه ژنرالهای ارشد و به طور ضمنی وزیر دفاع، سرگئی شویگو، برای پوتین مشکل ایجاد میکند: آیا او در میانه راه جنگ، مقامات ارشد را برکنار میکند و نارضایتی ارتش را به جان می خرد یا اینکه خودش این ریسک را میپذیرد؟
شویگو، یکی از نزدیک ترین متحدان پوتین، در سال 2012 به این سمت منصوب شد. این دو مرد به طور منظم تعطیلات را با هم در جنگل ها و کوه های منطقه تووا سپری کردند. یکی دیگر از محورهای انتقاد قدیروف والری گراسیموف، رئیس ستاد کل ارتش روسیه است. هم شویگو و هم گراسیموف باید هر گونه حمله اتمی روسیه را به طور مشترک مجوز بدهند - همانطور که هر جایگزینی احتمالی وجود دارد.
گالیاموف، سخنگوی سابق کرملین، می گوید: «شکاف های فزاینده ای در نخبگان وجود دارد. اگر ارتش بتواند خط مقدم را تثبیت کند، ممکن است زمان بیشتری طول بکشد، اما زمانی فرا می رسد که پوتین نه می تواند جنگ را پایان دهد و نه آن را ادامه دهد».
بحران خودساخته در آستانه هفتادسالگی
خبرگزاری آسوشیتدپرس، در آستانه تولد هفتادسالگی پوتین با انتشار یادداشتی با عنوان «مسیر پوتین: از تعهد به ثبات تا تهدیدات هسته ای» مخمصه اخیر رهبر روسیه را مورد تحلیل قرار داده است:
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در حالی که روز جمعه 70 ساله میشود، خود را در برابر طوفانی میبیند که خودش ساخته است: ارتش او شکستهای تحقیرآمیزی را در اوکراین متحمل شده است. صدها هزار روس در حال فرار از دستور بسیج او هستند و ستوان های ارشد او علنا به رهبران نظامی توهین می کنند.
پوتین با محدود شدن فضای مانور خود، بارها تهدید کرده میتواند برای حفاظت از دستاوردهای روسیه در اوکراین به سلاحهای هستهای متوسل شود -تهدیدی وحشتناک که ادعاهای ثبات را که در طول حکومت 22 ساله خود تکرار کرده، در هم میریزد.
لحظه ای سخت برای تزار جدید
به گفته آندری کولسنیکوف، یکی از اعضای ارشد مؤسسه کارنگی «این واقعاً لحظه سختی برای او است، اما او نمیتواند دیگران را متهم کند. او این کار را خودش انجام داد و مستقیماً به سمت مشکلات بزرگ پیش می رود».
پوتین با آغاز جنگ فاجعهبار در اوکراین -بزرگترین درگیری نظامی اروپا از زمان جنگ جهانی دوم- یک قرارداد اجتماعی نانوشته را شکست که در آن روسها به طور ضمنی موافقت کردند که از آزادیهای سیاسی پس از دوران شوروی در ازای رفاه نسبی و ثبات داخلی چشمپوشی کنند.
میخائیل زیگار، روزنامهنگاری که تماسهای گستردهای با نخبگان کرملین داشته و کتابی پرفروش درباره پوتین و اطرافیانش منتشر کرده، خاطرنشان کرد که این حمله نه تنها برای مردم بلکه برای نزدیکترین نزدیکان پوتین غافلگیرکننده بود. زیگر گفت: «همه آنها در شوک هستند. هیچ یک از آنها نمی خواستند تحولات را به این شکل ببینند، فقط به این دلیل که همه چیز را از دست خواهند داد. اکنون همه آنها به خون آلوده شده اند و همه می دانند که جایی برای فرار ندارند».
استانیسلاو بلکوفسکی، مشاور سیاسی قدیمی با ارتباطات گسترده در میان طبقه حاکم، این تهاجم را مکانیزمی برای «خود تخریبی برای پوتین، رژیم او و فدراسیون روسیه» توصیف کرد.
اعلام بسیج غیر حساب شده و از بین رفتن پایگاه اجتماعی پوتین
با عقب نشینی ارتش روسیه زیر ضربات نیروهای اوکراینی مسلح به سلاح های غربی، پوتین با الحاق چهار منطقه اوکراین و اعلام بسیج نسبی از سیصدهزار نیروی ذخیره برای حمایت از خط مقدم در حال فروپاشی، خطرات را افزایش داد.
فراخوان بد سازماندهی شده باعث هرج و مرج گسترده شده است. ارتش در تلاش است تا تدارکاتی را برای سربازان تازه وارد فراهم کند، به بسیاری از آنها گفته شد که خودشان کیت های پزشکی و سایر وسایل اولیه را بخرند و در حالی که منتظر اعزام به جبهه بودند، روی زمین بخوابند. شبکههای اجتماعی مملو از بحثهایی در مورد چگونگی طفره رفتن از استخدام شدهاند و صدها هزار مرد از بسیج گریختند و مرزهای روسیه با همسایگان شوروی سابق را هجوم آوردند.
کولسنیکوف خاطرنشان کرد که بسیج پایگاه اصلی حمایت پوتین را از بین برده و زمینه را برای تحولات سیاسی احتمالی فراهم کرده است. «بعد از بسیج محدود، نمی توان به کسی توضیح داد که او سیستم را تثبیت کرد. او اساس ثبات را بر هم زد.»
گستاخی نظامیان و شکاف در نخبگان
شکستهای نظامی همچنین باعث توهین عمومی برخی از ستوانهای ارشد پوتین به رهبران نظامی شد. کرملین هیچ کاری برای متوقف کردن انتقادات انجام نداده است، سیگنالی مبنی بر اینکه پوتین میتواند از آن برای ایجاد زمینهای برای تغییر عمده مقامات ارشد و سرزنش آنها برای شکستها استفاده کند.
به گفته بلکوفسکی: «درگیری بین قبیله های قدرتمند در همراهان پوتین می تواند سیستم را بی ثبات کند و کنترل پوتین را به طور قابل توجهی بر وضعیت کشور تضعیف کند».
آشفتگی گسترده نشان دهنده تضاد چشمگیر با تصویر پایداری پوتین از زمان گرفتن قدرت در سال 2000 است. او بارها و بارها وضعیت آشفته پیش از خود -دوره زمامداری بوریس یلتسین- را یادآور شده، زمانی که به گفته او الیگارش های وابسته به غرب در حال چپاول کشور بوده و همزمان میلیون ها نفر در فقر فرو رفته بودند. روس ها مشتاقانه وعده های پوتین را برای بازگرداندن عظمت کشورشان در میان رونق اقتصادی نفت محور پذیرفته اند ، و آنها تا حد زیادی نسبت به سرکوب بی امان کرملین بر آزادی های سیاسی بی تفاوت بوده اند.
وضعیت اوکراین مهم است اما تعیین کننده نیست
با این حال آنها که از نزدیک با تفکر پوتین آشنا هستند تصور می کنند که او هنوز هم معتقد است می تواند به عنوان برنده ظاهر شود. بلکوفسکی استدلال کرد که پوتین امیدوار است با استفاده از انرژی به عنوان ابزاری برای فشار ، برنده شود. وی با کاهش جریان گاز به اروپا و برخورد با اوپک برای کاهش تولید نفت ، می تواند قیمت ها را بالا ببرد و فشار را به ایالات متحده و متحدین آن افزایش دهد.
بلکوفسکی گفت ، پوتین از غرب می خواهد که وضعیت موجود در اوکراین را به طور ضمنی بپذیرد ، همکاری انرژی با روسیه را از سر بگیرد و فلج کننده ترین تحریم ها و مسدودیت دارایی های روسی را برطرف کند. بلکوفسکی گفت: «او هنوز هم معتقد است که به مرحله نهایی مسابقه با غرب راه خواهد یافت ، جایی که اوضاع در خط مقدم اوکراین فقط یک عنصر مهم اما تعیین کننده نیست».
تن به باج خواهی پوتین نمی دهیم!
در همین زمان ، پوتین تهدید کرد که از «همه ابزار موجود» برای دفاع از سرزمین های تازه الحاق شده استفاده می کند. ایالات متحده و متحدانش گفته اند که تهدیدهای پوتین را جدی می گیرند ، اما به به باج خواهی پوتین تن نمی دهند. اوکراین هم وعده داده علی رغم لفاظی روسیه ، ضد حمله خود را تحت فشار قرار دهد.
کولسنکوف تهدیدهای هسته ای پوتین را بازتابی از ناامیدی های در حال رشد ائ توصیف کرد. کولسنکوف گفت: «این آخرین قدم برای او به این معنا است که این یک خودکشی است. اگر او برای این قدم آماده است ، به این معنی است که ما شاهد یک دیکتاتور هستیم که حتی از استالین نیز بدتر است».
برخی از ناظران استدلال کرده اند که اگر پوتین دکمه هسته ای را فشار دهد ، ناتو می تواند با سلاح های معمولی به روسیه حمله کند. بلکوفسکی هشدار داد که پوتین قاطعانه معتقد است که ایالات متحده و متحدینش جرات نمی کنند اگر روسیه از سلاح هسته ای تاکتیکی در اوکراین استفاده کند، حمله کنند.
زگر رهبر روسیه را با یک خلبان جنگنده مقایسه کرد که سعی می کند با حمله به سر دشمن پیروز شود و منتظر بماند تا ابتدا از او دور شود. زگر گفت: "او فکر می کند که قدرت دارد». وی خاطرنشان کرد که صاحبنظران نتوانستند الحاق کریمه را در سال 2014 و تهاجم فعلی فقط به این دلیل که از معیارهای منطقی استفاده می کردند ، پیش بینی کنند. وی گفت: «برداشت های گذشته ما در مورد محدودیت های منطقی ، همه به اثبات رسیده است.چنین محدودیتی وجود ندارد».