خط ونشان حسین شریعتمداری برای آل سعود
به گزارش اقتصادنیوز، حسین شریعتمداری در کیهان نوشت:
از امیرالمومنین علی علیهالسلام است که «رُدَّ الْحَجَرَ مِنْ حَیثُ جاءَکَ فَاِنَّهُ لا یُرَدُّ الشَّرُّ اِلاّ بِالشَّرِّ ... سنگ را به همان سَمتى که از آنجا پرتاب شده است، پرتاب کن! زیرا بدى، جز با بدى، دفع نمىشود». برای کشوری که طی ۴۳ سال گذشته در مقابل هجوم همهجانبه قدرتهای ریز و درشت جهانی ایستاده و از تمامی معرکهها با سرافرازی و پیروزی بیرون آمده است، شایسته نیست که آتشافروزی نوچههای مزدور (و یا فریب خورده) داعش را در خیابانهای خود تحمل کند و شاهد آتشزدن اموال عمومی، کشتهشدن مردم کوچه و بازار، دریدن گلوی مامور انتظامی، سوزاندن قرآن، کشیدن چادر از سر زن محجبه و دهها جنایت دیگر باشد. بدیهی است که شماری از آنان هیجانزده و فریب خوردهاند ولی آنهایی که با اسلحه گرم و پوشیدن جلیقههای ضدگلوله به میدان آمدهاند را نمیتوان و نباید در شمار فریبخوردگان هیجانزده به شمار آورد. این قماش حساب جداگانهای دارند که به یقین مسئولان انتظامی و امنیتی و قضایی به وظایف خود
در این خصوص آگاهند و تدبیرهای لازم را بهکار میگیرند. اما، این سکه روی دیگری نیز دارد.
۲- اگر یک کشور بیگانه تمامی امکانات و ظرفیت رسانهای خود را برای دامنزدن به آشوبها بهکار بگیرد و علاوهبر دستمزد ریالی و دلاری به عوامل اصلی آشوب، با تولید اخبار دروغ، ساخت کلیپهای جعلی، آشوبگران را به آشوب تشویق کند و علناً و آشکارا، چگونگی ساخت مواد منفجره و بمبهای دستساز را به اغتشاشگران بیاموزد و حتی در پوشش شرح ماجرا، چگونگی وارد آوردن ضربه کارساز با چاقو و قمه را به نوچههای خود آموزش بدهد و در این آموزشهای تروریستی تا آنجا پیش برود که روش حمله به نیروهای پلیس را برای آشوبگران تشریح کند و... با این کشور بیگانه چه برخوردی باید کرد؟! آیا این اقدامات، مصداق واقعی جنگافروزی نیست و آیا میتوان در مقابل آن دست روی دست گذاشت و فقط نظارهگر بود؟!
۳- چرا مقر تروریستهای کومله، حزب دموکرات، پژاک و... را در اقلیم کردستان عراق موشکباران کردیم؟ پاسخ روشنتر از آن است که نیازی به شرح و تفسیر داشته باشد! دهها انسان بیگناه را به قتل رسانده بودند و باید مجازات میشدند که شدند.
جنایاتی که در بند پیشین این وجیزه به آن اشاره شده است از سوی دولتهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، رژیم جعلی اسرائیل و حاکمان آلسعود صورت گرفته است. آیا دستهای ما برای مجازات آنها بسته است؟! هریک از دولتهای یاد شده پاشنه آشیلهای حساسی دارند که به آسانی آسیبپذیرند و آسیب به آنها میتواند هزینه سنگین و غیرقابل تحملی را به آنها وارد کند و باید بدانند که آن روز دور نیست. به عنوان مثال دولت دست نشانده آلسعود و حاکمان خونریز آن که کشتن خاشقجی و اره کردن پیکر او، تامین مالی و نیروی میدانی تکفیریهای داعش و قتل عام وحشیانه هزاران انسان بیگناه، فقط گوشهای از جنایات آنهاست، در این میان و بازهم مثل همیشه نقش واسطه را بر عهده داشته است و اکنون که آشوبها مهار شده، سره از ناسره جدا گردیده و به تجمع چند نفره و آتشزدن دزدانه سطلهای زباله تبدیل شده است، نوبت حسابرسی است و زمان آن رسیده که دستهای این جنایتکار حامی تروریستها را قطع کنیم و به «ابو ارّه » درسی بدهیم که پشت اجداد راهزنش در بیابانهای نجد هم به لرزه بیفتد؟! آلسعود نقاط آسیبپذیر فراوانی دارد که حیات ننگینش به آن وابسته است. ابو ارّه باید بداند که درون کاخ شیشهای نشسته است و شکستن شیشههای آن کاخ که امروزه به آغل گاوهای شیرده آمریکا تبدیل شده است، به آسانی امکانپذیر است...