جعفرزاده: تا زمانی که صدا و سیما به امثال حسن عباسی تریبون میدهد طرح گفتوگوی ملی شوخی است
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایلنا، غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده پیشین مجلس، در پاسخ به سوالی درباره ارزیابی صحبتهای اخیر آقایان حداد عادل و علی لاریجانی با موضوع حوادث اخیر و هشدارهایی که دادند و اینکه خطرهایی که گوشزد شده را تا چه اندازه جدی میبینید، گفت: مجموعه دولت خیلی حرف شنو نبوده، اعتماد به نفس بالایی دارد و به نظر میرسد راه گفتمان با ملت را چندان بلد نیست. برای کسب محبویت فقط از جیب مردم خرج میکند. خوب است دلسوزان نظام و انقلاب مثل آقای لاریجانی که هم فردی جامعهشناس است و هم شناختی از جامعه شناسی و نسبت به قوائد حاکمیت آشناست نسبت به این مسائل سکوت نکند.
وی افزود: پلیس جایگاه امنیتی در کشور دارد و حافظ امنیت کشور است اما نباید درگیر کارهایی بشود که آن کارها ریشه فرهنگی دارد و پلیس هم بلد نیست کارهای فرهنگی انجام دهد. این سکوت نکردن جای تقدیر دارد و امیدوارم مجموعه دولت به حرف و اخطارهای افرادی چون آقای لاریجانی گوش کند.
جعفرزاده ایمنآبادی در پاسخ به این سوال که هشدارهای مربوط به دو قطبی شدن جامعه چقدر جدی بوده و ساز و کار رفع آن چگونه است، گفت: بعد از تشکیل دولت سیزدهم تمایل زیادی به دو قطبی شدن جامعه ایجاد شد؛ مثل دو قطبی بانیان وضع دیروز و بانیان وضع موجود که این خزعبلات در هیچ کتابی نوشته نشده است. عدهای به دنبال آن هستند که از آب گل آلود ماهی بگیرند اما جامعهای که وحدت در آن نباشد، جامعه خطرناکی میشود. به همین دلیل مسبب اتفاقات امروز دولت است و باید از این دوگانگی پرهیز شود. خوب بود که در هفته وحدت، وفاق و همدلی در بین اقشار و احزاب مختلف ایجاد میشد تا بتوانیم از ظرفیت شخصیتها برای حل بحرانهای فعلی استفاده کنیم.
طعنه سنگین یک اصولگرا به صدا و سیما/ لحظه به لحظه به سقوط نزدیکتر میشود
این نماینده پیشین مجلس در پاسخ به این سوال که تبعات حذف چهرههایی مثل آقای لاریجانی از مدیریت کشور را چگونه میبینید، گفت: اداره کشور با مهندسی خاصی در یک سال اخیر به دست آقای رییسی سپرده شده و الان میبینید وضع به گونهای است که حتی دوستدارانشان از اصلاح کشور و ایجاد وضع اقتصادی مناسب ناامید بوده و از الان میگویند حداقل تا دو سال دیگر اتفاق خوبی نمیافتد. وقتی افراد مثبت، دلسوز و کاربلد را خانهنشین میکنیم و به آدمهای ناکاربلد کار میدهیم، نتیجه چیزی میشود که امروز میبینیم.
وی افزود: با این مسیر، تورم رو به افزایش است، حجم نقدینگی افزایش پیدا کرده و جامعه روز به روز فقیرتر میشود. بالاخره وضعیت امروز نشان میدهد که ما از ظرفیتهای خوب کشور استفاده نکردیم و الان چوب آن را میخوریم. اگر ما از نخبگان موجود مانند آقای روحانی، مطهری، ظریف، لاریجانی، جهانگیری، خاتمی، ناطق نوری و غیره استفاده میکردیم در وضعیت فعلی مردم میتوانستند به حرف آنها گوش کنند تا فضا آرام شود.
جعفرزاده ایمنآبادی در پاسخ به این سوال که چرا مردم اعتمادشان را به بخشی از رویههای حاکمیت از دست دادند و چه راهی برای بازگرداندن این اعتماد وجود دارد، گفت: در مورد شکاف جامعه با حاکمیت، آقای رئیسجمهور باید دست پدرانه خودش را به سمت همه دراز میکرد اما آقای رئیسجمهور یک سال اول دولت نشان داد تمایلی به جذب حداکثری مردم و نیروها ندارد و به همان حداقلیها رضایت داده و به همین دلیل این شکاف هر روز زیادتر شده و این ناامیدی و بیاعتمادی در جامعه افزایش پیدا کرده است.
این نماینده پیشین مجلس در پاسخ به این سوال که آقای اژهای فراخوان گفتگو را مطرح کردند نظر شما درباره این موضوع چیست، گفت: گفتوگو مکانیسم دارد. این گفتوگو باید توسط چه کسی و در کجا انجام شود؟ شما به احزاب راه نمیدهید که حرفهای خودشان را مطرح کنند. باید به احزاب قدرت داد تا آنها گفتوگو کنند. امروز حرفها متناقض است ما آخر نفهمیدیم باید گفتوگو کنیم یا چوب بخوریم. بنابراین اول باید تکلیف این حرفها مشخص شود و بعد مکانیسم گفتوگو را طراحی کنیم.
جعفرزاده ایمن آبادی در پاسخ به این سوال که حاکمیت برای انجام گفتوگو باید چه رفتاری در پیش بگیرد و چرا طرح گفتوگو همواره در شرایط بحرانی مطرح میشود، گفت: افراد، گروهها و جناحها همیشه مورد حمله کانون قدرت قرار دارند. ما امروز بلد نیستیم به رقیب سیاسی خودمان احترام بگذاریم. روزنامه کیهان احترامی برای رقیب قائل نیست، ادبیات سیاسی ندارد فقط با فحاشی با مخالفان خود حرف میزند. بنابراین ما هنوز به پختگی در ادبیات سیاسی نرسیدیم که بخواهیم به گفتمان سیاسی برسیم.
وی تصریح کرد: مجموعهای در قدرت فکر میکند تا ابد در قدرت است و لزومی ندارد گفتوگو کند. بنابراین تا زمانی که این مسیر وجود دارد، طرح مسئله گفتوگو یک شوخی است. به سیاستی که صدا و سیما در پیش گرفته و به امثال رائفیپور و حسن عباسی تریبون میدهد، نشانگر این است که آنها نیازی به گفتوگو نمیبینند و فکر میکنند خودشان قدرت مطلق بوده و همیشه میتوانند همه چیز را به روش خودشان حل کنند در صورتی که این طور نیست.