چه کسانی از شهادت سردار سلیمانی به نفع خود بهره برداری کردند؟
به گزارش اقتصادنیوز روزنامه اعتماد نوشت:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، مولفه مذهب شدیدا پررنگ شد و ملاک انتخاب، تصاحب مناصب و وفاداریها در عرصههای مختلف کشور قرار گرفت.
استقبال روزنامه اصولگرا از اظهارات خاتمی درباره اعتراضات /چرا احمدی نژاد و ناطق نوری سکوت کردهاند؟
به مرور زمان به علل مختلف، مانند تهاجم صدام به کشور، بروز بیداری اسلامی، تهدید شدن مرزهای کشور، گسترش ماهواره و شبکه اینترنت، ترور و شهادت سردار سلیمانی، ظهور نسل جدید و... باعث شد عنصر ملیگرایی و یاد نمودن از قهرمانان ملی تاریخ کشور، بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
در واقع دو ابزار مذهب و ملیگرایی، مکمل هم در عرصه جذب اقشار و نسل جدید در نظام اسلامی گردید. اما یکسری اتفاقاتی رخ داد که در عرصه ملی، نتوانست برخی از نسل جدید و قشر خاکستری (به ویژه جوانان) را در خود حل نماید.
بی تفاوتی رئیسی به اعتراضات سیستان و بلوچستان/ نگاهی به عملکرد دولت در بحران ها
ازجمله اتفاقات مبارکی که میتوانست در جذب قشرهای یادشده عملی گردد، شهادت سردار سلیمانی بود. وقتی ایشان به شهادت رسید، اکثر قریب به اتفاق مردم؛ عکس، یاد، نام و مسیر ایشان را پیش روی خود میدیدند، چراکه عنصری مذهبی، ولیکن در عین حال ملیگرا، ضد جنگ و خشونت و فارغ از هر گونه دستهبندی سیاسی و نظامی، توانسته بود هموطنان خود را از خطر مصون بدارد و الگوی ایرانیان به تمام معنا خواهد بود.
اما رفته رفته از شهادت سردار دلها که گذشت، حرکت و راه ایشان به پای مذهبیون نوشته شد. به طوری که برخی از مقامات کشوری و لشکری برای دستیابی به برخی از مناصب، در پشت عکس ایشان حرکت کردند و این مهم متاسفانه آنچنان که شایسته و بایسته بود، در جذب قشرهای معترض ریشه بدواند، محقق نشد و تا حدی این مصادره، باعث پررنگ کردن فضای دوقطبی جامعه شد.
دستاندرکاران و دلسوزان نظام، میبایست از هر نقطه قوت انقلاب اسلامی مانند: آموزش صحیح نحوه برخورد اسلامی برگرفته از سیره ائمه(ع) و بزرگان دینی با منتقدین، استفاده از اندیشمندان برجسته جهت مناظرههای سازنده، بهرهگیری از تاریخ غنی کشور، ایجاد فضای باز اندیشه در انقلاب اسلامی، یا حتی بازنگری در نحوه استخدامی و پذیرش نیرو در سطوح مختلف کشوری و لشکری و... استفاده نمایند تا هر چه بیشتر جذب حداکثری رخ دهد.
اصولا کشورها برای دستیابی به افزایش کارآمدی نظام و حل نمودن خواستههای جدید، خودشان راهها و مسیرهای آسان، راحت و در دسترس را باز میگذارند تا اقشار مختلف حرفشان را بدون هیچگونه ترس، واهمه و عواقب بعدی، به گوش مسوولان رسیده و بررسی شود. بدینترتیب دیگر احتیاجی به مواردی مانند تزریق حکومتی غرور ملی به ملت؛ ایجاد سوپاپهای اطمینانبخش، امنیتی شدن جامعه یا مسدود کردن دسترسی مردم به دنیای فناوری و... نخواهد بود و این امر خود به خود موجب مستحکمتر شدن تار و پودهای کشور خواهد شد.