دوگانه گاندوها و راسوها!
به گزارش اقتصادنیوز میثم سعادت خبرنگار هممیهن در این باره نوشته است: تصاویری از برخی دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس، به انضمام شماره ملی، آدرس محل سکونت و اطلاعاتی دیگر، در یک کانال تلگرامی منتشر شده است؛ کانالی که ادارهکنندگان آن مشخص نیستند، اما یکی دو نفر از دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس معتقدند که این کانال زیر نظر فردی است که پیش از این، همین اطلاعات را در توئیتر با نام خود منتشر میکرد و از طرف رئیس دانشگاه، بهعنوان مشاور منصوب شده است؛ رسانههای اصولگرا او را فرزند یک جانباز معرفی کرده بودند. او، یا آنها، در کانالی به نام گاندو اطلاعات خصوصی معترضان را منتشر میکنند. بعضی از دانشجویان دانشگاه حتی قصد داشتند از مدیران این کانال تلگرامی شکایت کنند، اما به آنها گفته شد: «شکایت از این کانال تلگرامی، ممکن است برای آنها تبعاتی داشته باشد». دانشجویان میگویند: «بعد از اینکه اطلاعات دانشجویان معترض در این کانال تلگرامی منتشر میشود، از طرف نهادهایی مثل کمیته انضباطی تحت فشار قرار میگیرند. در این کانال همچنین از وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه خواسته شده تا برای گرفتن اطلاعات تکمیلی با آنها تماس بگیرند. در واقع خواسته با این پیام نشان دهد که به نهادهای امنیتی وابسته نیست.»
کانال گاندو، دقیقا در نقطه مقابل یک کانال تلگرامی دیگر تشکیل شده است. کانالی به نام راسویاب، که علیه نهادهای نظارتی دانشگاه فعالیت میکند و آنان را با ادبیاتی تهدیدآمیز، مورد خطاب قرار میدهد. در این کانال دوم هم تصاویری از پلاک خودرو و دیگر اطلاعات شخصی مسئولان و کارمندان و اساتید اصولگرای دانشگاه و مخالفان اعتراضات یا آنها که از نگاه این کانال همراهی برای شناسایی دانشجویان داشتهاند، منتشر شده است. یک طرف، مخالفان خود را راسو میخواند و طرف دیگر، مخالفان خود را گاندو نامگذاری کرده است. اینها اتفاقاتی است که طی ماههای اخیر در دانشگاهی رخ داده که قرار بوده استاد دانشگاه تربیت کند.
تاسیس دانشگاه
دانشگاه تربیت مدرس سال 1360 برای تربیت اساتید انقلابی در دانشگاهها تاسیس شد و همه دانشجویان آن، دانشجوی تحصیلات تکمیلی، مقاطع فوقلیسانس و دکتری هستند. در سایت دانشگاه تربیت مدرس، این دانشگاه با تعابیری مثل «شجره طیبه و مولود انقلاب اسلامی» توصیف شده است. نام اولیه آن دانشگاه نبود مدرسه بود. به مرور با تاسیس دانشکدههای مختلف آن، اهمیت و جایگاه علمی آن ارتقا یافت و امروز در بسیاری از رشتهها از دانشگاههای معتبر ایران بهشمار میرود. تربیتمدرس بهخاطر آنکه دانشجوی لیسانس ندارد، همیشه بهعنوان دانشگاهی نخبهپرور، مورد توجه جامعه علمی کشور بوده است. همین مسئله باعث شده است تا نسبت اساتید همسو با آرمانهای انقلاب اسلامی در دانشگاه تربیتمدرس، در مقایسه با سایر دانشگاهها بیشتر باشد. گرچه بههیچوجه نمیتوان این دانشگاه را دانشگاهی صددرصد نزدیک به حاکمیت دانست، چنانچه برخی چهرههای مشهور مثل حاتم قادری و هاشم آقاجری که از منتقدان و سیاستمداران شناختهشده وضع موجود هستند، از اساتید برجسته دانشگاه تربیت مدرس شناخته میشوند.
از طرفی همیشه این گمانه وجود داشته که اعتراضهای شکلگرفته در دانشگاههای ایران، متاثر از دانشجویان بیتجربه و جوانتر دوره لیسانس است. اما حداقل در چهارماه گذشته، دانشگاه تربیتمدرس نشان داده، اعتراض مختص دانشجویان کارشناسی و متقاضیان مدرک لیسانس نیست. گرچه بهخاطر دور شدن از آن شور و حرارت اولیه، اخبار اعتراضات تربیتمدرس به اندازه دیگر دانشگاهها در رسانههای اجتماعی بازنشر نشد. البته اعتراضات سال 1401 دانشگاه تربیتمدرس در تاریخ این دانشگاه بیسابقه نیست. در آبان 81 و بعد از صدور حکم اعدام برای هاشم آقاجری، دانشگاه تربیتمدرس بیشتر از سایر دانشگاهها ملتهب شد و دانشجویان آن بارها و بارها اعتراضاتی برگزار کردند. سعید رضویفقیه، از فعالان مشهور آن دوره دانشگاه تربیتمدرس بود که در یکی از این برنامههای اعتراضی گفته بود با هاشم آقاجری اختلافنظر دارم اما حاضرم به جای او اعدام شوم!
نامزدهای ناکام انتخابات
نام دانشگاه تربیتمدرس، خواسته یا ناخواسته با ماجراهای اتفاقات سال 88 ایران گره خورده است. میرحسین موسوی، از اساتید دانشگاه تربیتمدرس بود و قسمت زیادی از یاران میرحسین نیز، از میان اعضای هیئت علمی همین دانشگاه بودند که مشهورترین آنها چهرههایی مثل علیرضا بهشتی، قربان بهزادیاننژاد و عباس منوچهری بودند. بعد از انتخابات 88 و در زمانی که بازنشست کردن اساتید منتقد، در دستور کار وزارت علوم دولت محمود احمدینژاد قرار داشت، میرحسین موسوی و محسن کدیور از حضور در این دانشگاه منع شدند.
به جز میرحسین موسوی، محمدباقر قالیباف نیز از دیگر چهرههای مشهور تربیتمدرس محسوب میشود، اما او نیز در رسیدن به صندلی ریاستجمهوری ناکام ماند. او 15آذر امسال نیز به دانشگاه قدیمی خود رفته بود. البته حضور قالیباف در این دانشگاه بیحاشیه بود چراکه اساسا دانشجویان مستقل و معترض، امکان حضور در جلسه سخنرانی رئیس مجلس شورای اسلامی را پیدا نکردند. حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده ادوار کرمانشاه نیز که در زمان نامزدی قالیباف در انتخابات، از چهرههای نزدیک به او محسوب میشد، از دیگر چهرههای مشهور دانشگاه تربیتمدرس است.
تشکلها
اما دانشجویان این دانشگاه نیز تشکیلات متعددی دارند. بعد از اینکه اصولگرایان در دولت احمدینژاد، مدیریت «انجمن اسلامی دانشگاه» را در دست گرفتند، از سال 94 تشکلی به نام «انجمن اسلامی دانشجویان پیشرو» در این دانشگاه تاسیس شد. در حال حاضر انجمن اسلامی دانشجویان پیشرو بهعنوان تشکیلات منتقد در دانشگاه فعالیت دارد و تشکیلاتی مثل «انجمن اسلامی مستقل» و «بسیج دانشجویی» نیز بهعنوان تشکلهای نزدیک به جریان اصولگرا فعالیت میکنند.
دانشجویان معترض معتقدند این تشکلهای اصولگرا، اساسا ماهیتی دانشجویی ندارند و اتفاقا علیه دانشجویان فعالیت میکنند. مثلا انجمن اسلامی مستقل در بیانیهای که در ابتدای اعتراضات منتشر کرد، رسما علیه دانشجویان معترض موضعگیری کرده و نوشته بود: «متأسفانه در اقدامات اخیر برخی از دانشجویان با رفتارهای احساسی و مشخص نبودن حدود مطالباتشان در خصوص حجاب، گشت ارشاد، آزادی دانشجویان بازداشتی، آزادی و... این مسئله را به ذهن متبادر میسازد که دنبال پایان یافتن این اتفاقات و بهنتیجه رسیدن مطالبات خود نیستند.»
بهجز این تشکلها «شورای صنفی» نیز چند سالی است که توسط دانشجویانی اداره میشود که به جریان اصولگرا نزدیکی بیشتری دارند و بههمین خاطر در جریان اعتراضات اخیر نیز نسبتا ساکت بودند. گرچه چند سال قبل شورای صنفی توسط دانشجویان منتقد اداره میشد و اتفاقا «زهره جم»، دبیر پیشین شورای صنفی دانشگاه تربیت مدرس در جریان اعتراضات اخیر دانشگاه تربیت مدرس بازداشت شده است.
کشمکشهای 1401
در ناآرامیهای سال 1401، دانشگاه تربیتمدرس شاهد اعتراضات متعددی بود. یکی از دانشجویان این دانشگاه به هممیهن میگوید:«در جریان این اتفاقات، بهخصوص در 30روز اول، اعتراضات تربیتمدرس حالت مسالمتآمیز داشت و بهصورت حرکت رفت و برگشت از مقابل ساختمان ریاست و سردر بود و فقط حالت اعتراضی داشت و شعارهای ساختارشکنانه نیز سرداده نمیشد.»
یکی دیگر از دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس نیز معتقد است:«نیروهای حراست دانشگاه در این ایام برخورد محترمانهای با دانشجویان داشتند تا جایی که شایعه عزل رئیس حراست دانشگاه، باعث نگرانی بعضی از دانشجویان شده است.»
یک شاهد عینی دیگر هم به هممیهن میگوید: «اما بعد از آن آرامش اولیه، درگیر شدن بعضی از دانشجویان بسیجی با معترضان، دانشگاه وضعیت ملتهبی را تجربه کرد. اعتراضات زمانی ملتهب شد که در مقابل سلف مرکزی دانشگاه، درگیری شدیدی پیش آمد و کتککاری شدیدی بین دانشجویان معترض و مدافع اتفاق افتاد. در این درگیریها، حتی درگیریهایی بین نیروهای حراستی و دانشجویان اصولگرا اتفاق افتاد. دانشجویان اصولگرا نیز که در دانشگاه تربیتمدرس در اقلیت هستند، در این ایام با استفاده از بلندگو، شعارهایی دادند که فضا را متشنجتر کرد. در این درگیری بعضی دانشجویان معترض آسیبهای منتهی به جراحت داشتند و یکی از اساتید دانشگاه که ظاهرا به بسیج اساتید نزدیک بود، با ادبیات زشتی دختران را خطاب کرد.»
ظاهرا بعد از این سه روز، بار دیگر التهابات دانشگاه فروکش میکند، اما نهادهای امنیتی و بهخصوص کمیته انضباطی با برخی دانشجویان معترض تماس گرفته بودند. گفته میشود «با 270 نفر از دانشجویان معترض تماس گرفته شده و 80 نفر نیز به کمیته انضباطی احضار شدهاند که برای این دانشجویان مسائلی مثل ممنوعیت ورود به دانشگاه و... پیش آمد. بهجز آن، بعد از 16 آذر تعدادی از دانشجویان امکان وورد به دانشگاه را پیدا نکردند و بعضی از دانشجویان از خوابگاه اخراج شدند و برخوردهای دیگری که باعث محدودیت استفاده از سلف و... شده است. این درحالی است که ریاست دانشگاه گفته است کسی را اخراج و تعلیق نکردهاند.»
دانشجویان معترض و فرهاد دانشجو
برخی معترضان دانشگاه تربیتمدرس اعتقاد دارند، اتفاقاتی مثل تشکیل کانال گاندو، توسط نزدیکان رئیس دانشگاه صورت گرفته است، در مقابل فرهاد دانشجو تلاش زیادی کرده است تا نقشی میانهرو در میان چهرههای دانشگاهی از خود ترسیم کند. او در این مدت بارها و بارها با رسانههای اصولگرا مصاحبه کرده است و تلاش کرده اخباری را که معترضان از برخورد در دانشگاه منتشر میکنند کماثر جلوه دهد. دانشجو در یک نوبت که انتقادات از حضور لباسشخصیها در دانشگاه افزایش یافته بود، به خبرگزاری ایسنا گفته بود:«تا این لحظه، هیچگونه گزارش مستندی از حضور افراد با لباس شخصی در داخل دانشگاه تربیتمدرس اعلام نشده است و بهنظر من هیچ نیازی نیست که افرادی از خارج دانشگاه وارد محیط دانشگاه شوند. تا به امروز گزارشی در این زمینه نداشتهایم.» این در حالی است که دانشجویان دانشگاه معتقدند در زمانی که جو دانشگاه ملتهب میشد یا در برنامههایی مثل زمان حضور قالیباف در دانشگاه، افرادی با لباس شخصی که محیط دانشگاه را نمیشناختند، به این دانشگاه رفتوآمد داشتند.
در زمان بازداشت دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس نیز فرهاد دانشجو گفته بود: «پیگیریهای مستمری از چند روز پیش برای آزادی دو تن از دانشجویان بازداشتی داشتهایم و براساس صحبت و قول مقامات مربوطه، بهزودی یکی از دانشجویان بازداشتشده و سپس نفر دوم، آزاد خواهند شد.» در حال حاضر این دانشگاه از معدود دانشگاههایی است که هیچکدام از دانشجویان آن در بازداشت به سر نمیبرند، هرچند یکی از دانشجویان سابق این دانشگاه به نام فرید مرادی، در حال حاضر در زندان است و ظاهرا دلیل بازداشت او، بیارتباط با مسائل دانشگاه تربیت مدرس نیست. کانال گاندو برای بازداشت او و مرتبط کردن اعتراضات دانشگاه به فعالیتهای او، مطالب متعددی را منتشر کرده بود.
همچنین درحالیکه در بسیاری از دانشگاههای کشور، موضوع مختلط شدن سلف، به یکی از خواستههای بعضی گروههای معترض تبدیل شده بود، فرهاد دانشجو ادعا کرده بود که «این مسئله در دانشگاه تربیتمدرس حل شده است و آنها سلف مختلط دارند. از 5 ماه قبل رستوران شکرانه دانشگاه که برای صرف غذای اساتید و خرید غذا به صورت آزاد در نظر گرفته شده است برای استفاده مشترک خانمها و آقایانی که حتی غذا را از سلف دانشجویی نیز تهیه کرده بودند، در نظر گرفته شد و حتی فضایی بیشتر نیز برای این منظور اختصاص یافت. ما به دانشجویان اعتماد کامل داریم و حتی این فضا نیز از ماهها قبل مهیا گردیده بود و در حال حاضر نیز برای استفاده دانشگاهیان مهیا میباشد و سلف مجزای دانشجویان نیز به روال قبل سرویسدهی خواهد داشت.» اگرچه یکی از دانشجویان معترض دانشگاه میگوید اشاره دانشجو به سلف اساتید، تلاشی برای عادیسازی شرایط دانشگاه بوده و برخورد با دانشجویان در این دانشگاه نیز هیچ تفاوتی با سایر دانشگاههای ناآرام این ایام ندارد.
ظاهر و باطن
اعتراضات دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس هم با سرد شدن هوا و رسیدن ایام امتحانات، تا حد زیادی فروکش کرده است. فقط کانال گاندو است که همچنان برای برخی دانشجویان خط و نشان میکشد، تعدادی از دانشجویان هم با احکام قضایی و انضباطی مواجه شدهاند و سایه حراست را همچنان بر سر خود حس میکنند و حتی معتقدند وضعیت نسبت به بهار امسال بدتر شده است. یک نفر میگوید، پیش از این، دانشجویان دانشگاه در آلاچیقهایی که در انتهای دانشگاه قرار دارند، عموما به راحتی تردد میکردند، اما حالا بعضی دانشجویان میگویند که افرادی از دانشجویان عکس میگیرند. یکی از دانشجویان معتقد است، برخوردهای دانشگاه زیرپوستی است و احضارها و محدودیتها ادامه دارد اما چون سروصدای بچههای تربیتمدرس کمتر است، صدای اعتراض آنها کمتر شنیده میشود. دانشجویان معترض دانشگاه تربیتمدرس، قربانی راسوها و گاندوها شدهاند...
احزاب؛ تشکلهای مهم دانشگاه تشکلساز
دانشگاه تربیتمدرس محل تشکیل بعضی از مهمترین تشکلهای سیاسی ایران است. «جمعیت توحید و تعاون» که مهمترین حزب حامی میرحسین موسوی محسوب میشد و بعد از ماجراهای 88، ایده تاسیس آن به حاشیه رفت، از جمله تشکیلاتی بود که ریشهای جدی در دانشگاه تربیتمدرس داشت. سال 87 گفته شد سیدعلیرضا بهشتی، قربان بهزادیاننژاد، غلامرضا ظریفیان، جمشید انصاری، حمزه غالبی، مجتبی امیری، عباس منوچهری، محمدرضا تاجیک و محمد باقریان، اعضای شورای مرکزی ۹نفره این تشکل هستند که تعدادی از آنها از اعضای هیئت علمی دانشگاه تربیتمدرس بودند و حمزه غالبی نیز که امروز در پاریس حضور دارد، از دانشجویان تحصیلات تکمیلی این دانشگاه بود.
بهجز آن، «انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه» نیز ارتباطی ناگسستنی با دانشگاه تربیتمدرس دارد و بعید نیست انتخاب واژه مدرسین دانشگاه بهجای اساتید دانشگاه، متاثر از نام این دانشگاه باشد. انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه از احزاب اصلاحطلب ایران است که سال 84 از نامزدی مصطفی معین و سال 88 از نامزدی میرحسین موسوی حمایت کرده بود. غلامرضا ظریفیان، داود سلیمانی و الهه کولایی (هر سه از اساتید دانشگاه تهران) از دیگر چهرههای شناختهشده این حزب سیاسی بهشمار میروند. این حزب براساس مجوزی که دارد، نهادی صنفی- سیاسی است و بهجز دفاتر استانی، اجازه تاسیس دفتر در دانشگاههای کشور را هم دارد.
این حزب تا امروز چهار دبیرکل داشته که همگی ارتباط مستقیمی با دانشگاه تربیتمدرس داشتهاند. نجفقلی حبیبی، دومین رئیس دانشگاه تربیت مدرس بود. علیمحمد حاضری و محمود صادقی، اعضای هیئت علمی جامعهشناسی و حقوق دانشگاه تربیتمدرس هستند و محسن رهامی نیز مدرک فوقلیسانس و دکترای خود را از این دانشگاه دریافت کرده است. این تشکیلات سیاسی-دانشگاهی، در جریان اعتراضات اخیر نیز بیانیههای صریحی منتشر کرده و بارهاوبارها سیاستهای اجراشده را به چالش کشیده است. با وجود اینکه انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه در بسیاری از دانشگاههای دیگر نیز دفاتری دارد، اما تشکیلات دانشگاه تربیتمدرس با هیچ جای دیگری قابل مقایسه نیست.
استاد؛ هاشم آقاجری
سیدهاشم آقاجری یکی از چهرههای مشهور روشنفکری دینی ایران است و از چهرههایی است که قرابت فکری زیادی با علی شریعتی دارد. او مدرک کارشناسی ارشد و دکترای تاریخ خود را از دانشگاه تربیتمدرس اخذ کرده است و در همین دانشگاه بهتدریس تاریخ مشغول است. آقاجری از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران بود که سال 81 بعد از ایراد یک سخنرانی در دانشگاه همدان، بازداشت شد و در دادگاه به اتهام ارتداد به اعدام محکوم شد. صدور حکم اعدام برای آقاجری با واکنش تند چهرههای سیاسی مواجه شد و در بسیاری از دانشگاهها، دانشجویان دست به تحصن و اعتصاب زدند. سرانجام با ورود رهبری و خاتمی، این حکم متوقف شد و چند سال بعد هم آقاجری به کرسی استادی در دانشگاه بازگشت. با این حال ایامی که حکم اولیه هاشم آقاجری صادر شده بود، دانشگاههای کشور روزهای ملتهبی را تجربه کردند.
اصلاحطلب؛ محمود صادقی
در انتخابات سال 94 که اصلاحطلبان با چراغ قوه دنبال فردی میگشتند که از سد شورای نگهبان عبور کرده باشد، محمود صادقی، بهعنوان یکی از اساتید حقوق دانشگاه تربیتمدرس، وارد لیست انتخاباتی شد و خیلی زود به یکی از چهرههای موثر مجلس و جریان اصلاحطلب تبدیل شد. موضعگیریهای صادقی علیه قوه قضائیه تا جایی پیش رفت که حکم جلب او همزمان با عضویت او در مجلس از طرف قوه قضائیه صادر شد که با دخالت برخی چهرههای موثر مثل علی لاریجانی و حضور مردم مقابل منزل او، متوقف شد. همزمان محمود صادقی، عضو شورای مرکزی و بعدا دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه شد و حتی سال 1400 برای نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کرد. او در ایام ناآرامیهای اخیر نیز توئیتهای انتقادی زیادی در فضای مجازی منتشر کرد و چند نوبت برای توضیح به نهادهای امنیتی احضار شد.
هنرمند؛ اصغر فرهادی
دانشکده هنر دانشگاه تربیتمدرس نیز پرورشدهنده چهرههای زیادی بوده است. یکی از آنها اصغر فرهادی است که بهخاطر تعدد جوایزی که دریافت کرده، شاید مشهورترین چهره سینمای ایران باشد. اصغر فرهادی بعد از آغاز ناآرامیها، بارها و بارها مطالبی در دفاع از برخی معترضان منتشر کرد. مهمترین مورد آن اظهارات او بعد از بازداشت ترانه علیدوستی بود که با واکنش روزنامه ایران هم مواجه شد. روزنامه ایران نوشته بود، فرهادی بدون محکوم کردن اعمال جنایتکاران در به شهادت رساندن نیروهای حافظ امنیت کشور مدعی شد که «جرم این افراد بازداشتی و سایر حامیان آنها نظیر ترانه علیدوستی، چیزی جز «تلاش انسانی» برای داشتن یک زندگی بهتر نبوده است.» رویکرد روزنامه ایران البته در سایر رسانههای این جریان هم به شکلهای دیگر تکرار شده بود.
اصولگرا؛ صادق خلیلیان
صادق خلیلیان، وزیر کشاورزی دولت احمدینژاد بود که از دانشگاه تربیت مدرس به کابینه راه یافته بود. او بعد از دوران وزارت، یکی دو باری برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری نامزد شد، اما پشت سد شورای نگهبان قرار گرفت. با آغاز به کار دولت رئیسی، خلیلیان با تبلیغات ویژه و کلیدواژههایی مثل استاندار ویژه، بهخوزستان رفت اما یکی از استاندارانی بود که با نظر ابراهیم رئیسی و وحیدی، با فروکش کردن ناآرامیها از کار برکنار شد و احتمالا بهزودی به کرسی استادی دانشگاه بازخواهد گشت. خلیلیان دانشآموخته کارشناسی مهندسی خاکشناسی از دانشگاه چمران اهواز و دکترای اقتصاد منابع طبیعی از دانشگاه تربیتمدرس است و بیشتر یک چهره دانشگاهی به شمار میرود. جایگزینی او با یک چهره امنیتی در استانداری خوزستان، باعث طرح بعضی انتقادات در رسانههای محلی شده است.