افشاگری های انتقادبرانگیز پرنس هری علیه خاندان سلطنتی بریتانیا
به گزارش اقتصادنیوز، مدتهاست که به طور دورهای داستانهایی از زندگی پرنس هری و همسرش مگان مارکل در رسانهها منتشر میشود، عموماً با مضمون سختیهایی که این دو به عنوان اعضای خانواده سلطنتی انگلستان تحمل کردهاند. گرچه در ابتدا این داستانها سروصدای زیادی میکردند امّا آیا هری در کتاب خاطراتش از حد فراتر رفته است؟
شاهزاده در کتاب خاطراتش از حد فراتر رفته است؟
در کارزاری طولانی برای تعریف داستان زندگی و نشان دادن خود به عنوان قربانیان خانواده سلطنتی بریتانیا، مطبوعات، منتقدان و دشمنان، شاهزاده هری و همسرش مگان، دوشس ساسکس در دو سال گذشته اسرارشان را در برنامه اپرا وینفری و چندین مصاحبه دیگر تلویزیونی فاش کردند و یک سریال شش قسمتی در نتفلیکس تولید و در آن بازی کردند.
حمله شدید مقام ترکیه به شاهزاده انگلیس/ بچه سفیدپوست اروپایی! تو که هستی؟
و حالا نوبت به کتاب خاطرات شاهزاده به نام «اسپر» رسیده است. بنا به گزارشی از نیویورکتایمز، در چند روز گذشته، یکی پس از دیگری جزییات شوکهکنندهای از این کتاب به بیرون درز کرده است. (چند نسخه از این کتاب به اشتباه زودتر از موعد در اسپانیا وارد فروشگاهها شد و رسانههای بریتانیا در این مدت بخشهایی از آن را منتشر میکردند.)
هری و مگان هنوز هم هواداران زیادی دارند، به ویژه آنهایی که نارضایتی این زوج را از دریچه نژادپرستی میبینند که مگان در بریتانیا با آن مواجه شد و میگویند که او و هری هیچگاه برای بقا در نهاد ارتجاعی سلطنت شانسی نداشتهاند.
اما با توجه به بازخوردها تاکنون، چیزی در این میان تغییر کرده است. حتی در ایالات متحده، که جایگاه آسودهای برای خانوادههای سلطنتی در تبعید است و به طور کلی نسبت به انگلستان، توجه و همدلی بیشتری با داستانهای غلبه بر آسیبهای روحی و اختلالات خانوادگی دارد، این حس وجود دارد که این افشاگریها از حد فراتر رفتهاند.
بی ملاحظگی های پرنس هری
دان لمون مجری برنامه «صبح امروز با سیانان» گفت: «ببینید، همه خانواده دارند. من هم در خانوادهام بحث و جدل دارم. آیا قرار است آن را همه جا بیان کنم تا همه دنیا بدانند؟ من نمیدانم چرا او میخواهد این چیزها را همه جا تعریف کند. میدانم که او میخواهد کتابش را بفروشد، اما به نظر من این بیملاحظگی است.»
به عنوان مثال آیا این بیملاحظگی بود که هری، شاهزاده ویلیام را متهم کند که در حالی که آن دو در مورد مگان با هم بحث میکردند، او را به زمین هل داده است و گردنبند هری را پاره کرده است؟ یا این که تعریف کرد که چطور دو برادر پس از تشییع جنازه شاهزاده فیلیپ در مقابل پدرشان دعوا میکردند و چارلز به آنها گفته است: «لطفا بچهها، سالهای پایانی زندگی را برای من جهنم نکنید». یا اینکه زمانی که مگان از کیت، همسر ویلیام، خواسته که رژ لبش را به او قرض بدهد با هم بحثشان شده است؟
مورد انتقاد قرار گرفتن یک چیز است و مسخره شدن چیز دیگر.
هفته گذشته در برنامه «صبح امروز» در تلویزیون انگلستان، چهار فرد حاضر در برنامه، درحالی که نمیتوانستند خندههایشان را کنترل کنند، درباره روایت هری از اولین رابطه جنسیاش که داستان آن در کتاب آمده است صحبت میکردند.
کتابی که به سرعت پرفروش شد
نسخههای پیشفروششده همین حالا هم این کتاب را به صدر فهرست کتابهای پرفروش رساندهاند و بعید است که این بازخوردهای منفی به فروش آسیب برسانند، چه بسا آن را افزایش هم خواهند داد.
جفری اشنایدر، مدیر یک شرکت روابط عمومی درباره ناشر کتاب، انتشارات پنگوئن میگوید: «مطمئنم که آنها از این همه تبلیغات ناراحت نیستند. همچنین این نیز درست است که آنچه برای ناشر خوب است لزوماً برای شخصی که کتاب را منتشر کرده خوب نیست.»
موضوع نگرانکنندهتر برای هری و مگان این است که شاید ادامه روایت مشکلات و داستانهایشان آنقدر تکراری یا حتی خستهکننده شود که برند شخصی آنها را از بین برده و به درآمدهای احتمالی آیندهشان آسیب بزند.
زمانی که همهی این داستانها را تعریف کردند دیگر چه چیزی برایشان باقیمیماند که دربارهاش صحبت کنند؟