دیوار کوتاه مردم؛ همیشه مردم مقصرند
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه شرق، کمبود گاز بسیاری از استانهای ایران را تعطیل کرد و حالا نهتنها فعالیت برخی شهرکهای صنعتی و کارخانهها را نیمهتعطیل کرده بلکه ماجرا به کاهش ساعات پخت نانواییها و تعطیلی جایگاههای سوخت CNG هم رسیده است. در این میان، به جای آسیبشناسی چالش انرژی در ایران بهعنوان یکی از بزرگترین مالکان ذخایر نفتی و گازی جهان، بازار انتشار دادههای نادرست و ناقص داغ شده تا مصرفکنندگان خانگی بهعنوان عامل ایجاد بحران انرژی در ایران معرفی شوند. مصرفکنندگانی که تابستانها هم مقصر جیرهبندی برق و بحران آب معرفی میشوند تا ناکارآمدی مدیریتی با کمهزینهترین روش ممکن، یعنی قصور مصرفکنندگان خانگی، لاپوشانی شود.
مشترکان خانگی ایرانی اسرافکار هستند؟
هفتههاست کمبود گاز تأمین انرژی صنایع را دچار مشکل کرده و در روزهای اخیر کار به جایی رسیده که گاز کشور کفاف تأمین نیاز ادارات و جایگاههای سوخت CNG را هم نمیدهد. حالا دیگر حتی کمبود گاز فعالیت نانواییها را هم به چالش کشیده و شیفت پخت آنان در چندین شهر محدود شده است. در این میان، دوباره بازار آمارهای دستکاریشده و ناقص، داغ شده تا مصرفکنندگان خانگی بهعنوان متهمان کسری گاز معرفی شوند. آمارهایی که میگویند مصرف گاز مردم ایران معادل چین پرجمعیت یا آن را با مقدار مصرف مردم ترکیه مقایسه میکنند. این در حالی است که پیش از این در ۲۴ آذر امسال جواد اوجی، وزیر نفت، اعلام کرده بود ۷۰ درصد مشترکان خانگی گاز مطابق با الگوی مصرف رفتار میکنند. در آمارهای ناقص اما به تنوع سبد انرژی کشورها هیچ اشارهای نمیشود. برای مثال اینکه انرژی گاز در سبد مصرف مردم ترکیه یا چین با چه نوع انرژیهای دیگری جایگزین شده است و اگر در ترکیه نصف ایران گاز مصرف میشود، چندبرابر انرژی خورشیدی تولید و استفاده میشود؟ برای دریافت این موضوع، خوب است به سبد مصرف انرژی ایران و ترکیه نگاهی بیندازیم. درحالحاضر ترکیه در حال ثبت رکوردهای جدیدی در زمینه تولید برق از انرژیهای تجدیدپذیر و منابع داخلی زغالسنگ است. بر اساس گزارشی که دو سال پیش وزارت انرژی ترکیه ارائه داد، حدود ۹۰ درصد از برق تولیدی این کشور از انرژیهای تجدیدپذیر تأمین میشود؛ بهطوریکه ۴۴ درصد نیروگاههای این کشور برقآبی، 14.5 درصد از انرژی باد، 7.2 درصد از انرژی خورشیدی، 5.3 درصد از انرژی زمین گرمایی و 2.6 درصد از طریق زیست توده تأمین میشود. در ایران اما بر اساس اعلام شرکت ملی گاز، بیش از 95 درصد از سبد انرژی اولیه کشور مرکب از گاز طبیعی و فراوردههای نفتی است؛ چراکه حدود ۹۰ درصد برق تولیدی کشور هم بر مبنای سوختهای فسیلی تولید میشود. بنابراین وقتی مدلهای عرضه انرژی در ایران متنوع نیست، طبیعی است که آمار مصرف سوختهای فسیلی در آن بیشتر میشود.
توهم انرژی سیاستگذاران
تا همین چندی پیش اطلاعات غیرکارشناسی از وضعیت تولید و سرمایهگذاری انرژی در ایران منجر به انتشار گزارشهای نادرستی از وضعیت گاز ایران و توان صادراتی آن شده بود؛ گزارشهایی که بحران انرژی را به اروپا نزدیک و از ایران بسیار دور تصور میکرد.
فریدون برکشلی، رئیس گروه مطالعات انرژی وین، با اشاره به این موضوع به «شرق» توضیح میدهد: سیاستگذاران ایران درباره عظمت و قدرت پارس جنوبی دچار توهم بودند و هشدارهای کارشناسی را مبنی بر لزوم جذب سرمایه جدی نگرفتند. حالا هم آن کسانی که باید تأثیرشان در بحران فعلی مرکز توجه قرار بگیرد، در وهله اول نمایندگان ادوار مجلس هستند نه مردم. برکشلی میگوید: باید گفت نمایندگان مجلس در تغییر و معیوبسازی استراتژی گازی ایران نقش مهمی داشتند. نمایندگان مجلس در حوزههای انتخابی خود، نیازمند دستاوردسازی بودند. در دورانی، آمدوشد نمایندگان مجلس به طبقات ۱۴ و ۱۵ ساختمان طالقانی برای لابی و رایزنی بهمنظور ایجاد خط لوله گاز به مناطق مختلف کشور کاملا جلب توجه میکرد. بنابراین استراتژی گازی که در سطوح بالای کشور مورد توجه قرار داشت و از سوی کارشناسان تنظیم شده بود، عملا از مسیر منحرف شد. همچنین به گفته این کارشناس، اینکه در بیشتر کشورهای کممصرف، استفاده از برق را بر گاز ترجیح دادهاند، نکته مهمی است که باید مرکز توجه قرار بگیرد. طبق اظهارات برکشلی، در تدوین برنامههای انرژی بین صادرات گاز طبیعی و برق، شعاع رشد بازار مصرف و قیمت گاز بیشتر تشخیص داده شده بود، بااینحال علاقهمندی به لولهگذاری و توسعه شبکه انتقال گاز، به اولویت مهم دولت تبدیل شده و توسعه شبکه برقرسانی در حد شبکه گازرسانی، انگیزه سرمایهگذاری نداشت.
اشتباه توسعه صنایع انرژی بر در ایران
رئیس گروه مطالعات انرژی وین همچنین باور دارد نقش سیاستهای منسوخ دولتی در توسعه صنایع را هم نباید دستکم گرفت: «همین حالا که ما داریم صحبت میکنیم، قریب به ۴۵۰ مجوز فولادسازی در دست سرمایهگذاران است. در عصری که کشورها بهطور سیستماتیک از حوزه صنایع انرژیطلب دور میشوند، در ایران با الگوی توسعه منسوخشده اواسط دهه ۱۹۵۰ میلادی صنایع انرژیبر مورد توجه قرار گرفتهاند. درعینحال، این بخش گاز ایران است که هزینه صنایع مستعمل و از رده خارج کشور را میپردازد. صنایع قدیمی، نوسازینشده و دور از تکنولوژی روز، به یمن انرژی فراوان میتوانند به حیات خود ادامه دهند. اینکه شدت انرژی در اقتصاد ایران سهبرابر متوسط جهانی است، یعنی اقتصاد باید عقبماندگی تکنولوژیک خود را با گاز، برق و انواع انرژیهای فسیلی قابل دسترس جبران کند». صالح رحیمی، دیگر کارشناس انرژی نیز به مهر گفته است: «علت کمبود گاز، مبنا قرارگرفتن گاز در سبد انرژی کشور و عدم تنوع کافی در این سبد است و مصرف بالای گاز خانگی لزوما به دلیل بدمصرفی مردم نیست بلکه باید این نکته را در نظر گرفت که گاز بهطور مستقیم و از طریق لولهکشی به مصرفکننده نهایی میرسد و این موضوع خود تلفاتی دارد. از طرفی نبود رشد بهرهوری نسبت به میزان مصرف، سبب افزایش مصرف گاز شده است. درواقع ساختمانسازی نامتناسب با برچسب انرژی و استانداردنبودن وسایل گرمایشی سبب هدررفت بالای انرژی میشود».
بیشترین اتلاف گاز در نیروگاههای برق
وحید گودرزی، کارشناس شرکت ملی گاز نیز در گفتوگویی توضیح داده بود که بر اساس آخرین آمار مصرف گاز ایرانیان 5.5 برابر دنیا برآورد میشود و چنین رقم نامتعارفی نمیتواند منحصر به بخش خانگی باشد. گودرزی توضیح داده بود: بر اساس سبد مصرفی انرژی 28 درصد گاز در بخش خانگی، 33 درصد صنعت، 33 درصد نیروگاهها و باقی آن در بخش عمومی مصرف میشود و بیشترین میزان مصرف و اتلاف گاز سالانه مربوط به نیروگاههاست. این در حالی است که راندمان چشمگیری در این زمینه وجود ندارد. بررسیها نشان میدهد میانگین راندمان نیروگاهها در جهان بیش از 60 درصد است، درحالیکه با اعلام وزارت نیرو این رقم در ایران تنها 39 درصد برآورد میشود.
سهم مشترکان خانگی از بحران آب چقدر است؟
سناریوی مقصرخواندن مردم به کسری گاز ختم نمیشود و حالا سالهاست در بحران آب هم انگشت مسئولان و تیمهای تبلیغاتی و رسانهایشان، مردم را نشانه گرفته است. این در حالی است که مطابق اعلام وزارت نیرو، آب شرب تنها حدود هفت تا هشت درصد مصرف آب کشور را تشکیل میدهد و از این میان هم مطابق گزارش وزارت نیرو بیشتر از نیمی از مشترکان آب یعنی حدود 54 درصد مردم، کاملا مطابق با الگوی مصرف رفتار میکنند.
حالا سالهاست کارشناسان میگویند حکمرانی آب و تخصیص بهینه آب در ایران اصولا مانند اکثر بخشهای اقتصاد کشور، نه مبتنی بر تئوریهای اقتصادی بلکه مبتنی بر تئوریهای رفاقت، رابطه، لابیگری، نقض قانون، آزمون و خطا، تقلیدی و مافیا انجام میشود. از انتقال بینحوضهای آب بدون ابزارهای اقتصادی و با فشارها، رابطهها و رانتهای سیاسی، تأسیس غیرعلمی سدها و فروش آن به متقاضیان غیرقانونی، نقض حقابهها و انتشار حقابههای غیرقانونی و عرضه آب با قیمت کمتر از هزینه نهایی به بخشهای خاص گرفته تا عدم مقابله با چاههای غیرقانونی، تصویب پروژههای ذخیره، انحراف و انتقال آب، بهویژه سدسازی و کانال انتقال آب در وزارت نیرو و شرکتهای آب منطقهای بدون توجیه اقتصادی و ناسازگار با زیستبوم، همه این موارد با امضای دولتها اتفاق میافتد اما درنهایت مردم مقصر بحران آب معرفی میشوند. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، در سال گذشته میزان آب مصرفی در بخش شرب فقط 8.2 میلیارد مترمکعب و بخش کشاورزی و صنعت به ترتیب 82 و 2.4 میلیارد مترمکعب بوده است؛ یعنی حدود 88 درصد کل آب مصرفی در بخش کشاورزی مصرف میشود. در این میان و بر اساس اعلام اتاق بازرگانی ایران، ضایعات کشاورزی سهم بزرگی در اتلاف آب دارند؛ ضایعاتی که حاصل نبود صنایع تبدیلی و تکمیلی، انبار، سردخانه و حملونقل مناسب است. همچنین باید اشاره کرد که علاوه بر برداشت بیرویه از منابع آبهای زیرزمینی در ایران، کارشناسان به پروژههای عمرانی غیرکارشناسی در حوزه آب ازجمله ساخت افراطی و بدون مطالعه کافی سدها و انتقال آب از خلیج فارس اشاره کرده و آن را بهعنوان عوامل اصلی تشدید بحران آب در ایران معرفی میکنند.
عباس محمدی، مدیر گروه دیدهبان کوهستان، در گفتوگو با ایسنا ضمن اشاره به اینکه اکنون بیش از ۷۰۰ سد بزرگ در کشور وجود دارد، گفته است تداوم روند فعلی سدسازی در کشور باعث از بین رفتن منابع جبرانناپذیر و باارزش آب، مصب رودخانهها و زیر آب رفتن صدها روستا، مرتع، مزارع و... میشود.
۸۰ درصد مشترکان برق کممصرف هستند
این وضعیت درباره برق هم تکرار میشود. در تابستان که کسری انرژی گاهی به سهمیهبندی برق و قطع برق صنایع و کارخانهها منجر شده است، دوباره پای مصرفکنندگان خانگی در رسانهها به میان میآید. این در حالی است که مصطفی رجبیمشهدی، سخنگوی صنعت برق در دوم تیر امسال به شبکه مدیریت برق ایران اعلام کرد که حدود ۸۰ درصد مشترکان برق کمتر از الگوی مصرف، برق مصرف میکنند و در این میان ۷۲ درصد تهرانیها هم جزء مشترکانی هستند که الگوی مصرف برق را رعایت میکنند.
بااینحال بنا بر اعلام وزارت نیرو قریب به ۸۵ تا ۹۰ درصد نیروگاههای برق ایران حرارتی هستند و با سوخت گاز فعالیت میکنند و مابقی آن برقآبی هستند. بهاینترتیب بحران آب و کسری گاز تولید برق در ایران را بهشدت تحت تأثیر قرار داده است و در ایران برخلاف بسیاری از کشورهای جهان و حتی منطقه توجهی به توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و نیروگاههای خورشیدی نشده است و کسری برق هم اغلب پای مشترکان خانگی نوشته میشود.