چه اتفاقی می افتاد اگر قبل از هر برخوردی وزیر ورزش با علی دایی جلسه می گذاشت و وزیر ارشاد با خانم علیدوستی؟
به گزارش اقتصادنیوز در این مطلب آمده است: خانواده آقای دایی همانطور که خود دایی گفت ممنوع الخروج نبودند و به نظر من هم نبوده است، چون نمیشود که ایشان به فرودگاه برود و از گیت عبور کند و ممنوعالخروج باشد. خیلی بد و زشت است که یک آدم ممنوعالخروج در سیستم ثبت نشده باشد. حتی یک تعدادی که ممنوعالخروج شدند و به آنها هم ابلاغ نشده است حداقل در فرودگاه پاسپورتشان را گرفتند و اجازه ندادند از گیت عبور کنند. اما اینها از گیت رد شدند، سوار پرواز شدند و رفتند، روی هوا آنها را گرفتند. این کار زشت است. حتی قدرتنمایی هم نیست. بلکه بیتدبیری است و شکی در آن نیست.
در آخر این است که خانم آقای دایی و دختر ده سالهاش از کشور خارج شوند. حال چه اتفاقی میخواهد در این ماجرا بیفتد؟ از مرز قانونی هم رفتند و شما هم رسما اعلام نکرده بودید. حتی گیت گذرنامه داخل فرودگاه هم مطلع نبوده است.
این چه کاری است؟ چه کسی تصمیم میگیرد و چگونه این کار را انجام میدهید؟ تصور من این است که قطعا با فردی که این تصمیم را گرفته و چنین دستوری داده حتما برخورد لازم شده است، چون اگر اینطور نباشد که خیلی زشت و بد است. اما میخواهم بگویم ماحصل عدم وجود نظام ارزشیابی مناسب و عدم وجود یک سیستم اداری ـ مدیریتی منسجم، اتفاقاتی مانند اتفاقات موضوع آقای دایی را پیش میآورد که اگر پیش نیامده بود حتی اگر در مغازه او چیزی مینوشتند کسی آن را به حاکمیت ربط نمیداد. میگفتند بالاخره عدهای معترض به اتفاقات و مسائل کشور طرفدار علی دایی هستند و یک عده هم مخالفش بودند و همانطور که روی دیوارها چیزهای دیگر هم مینویسند اینجا هم چیزی نوشتهاند. یعنی میشد مطالب و مواضع افراد جامعه و نه یک بخشی از طرف حاکمیت در مقابل افرادی بدون سلاح و به نوعی از دل جامعه.
نتیجهاش هم یک بازتاب جهانی غیرمتعارف است که ما در هیچجای دنیا چنین چیزی را نشنیدیم و در خیلی جاها اگر با یک قهرمان یا هنرمند برخوردی میشود عمدتا شاهد این هستیم که مردم به آن تمکین میکنند که مثلا اگر با فلانی بد رفتار شد یا حتی گاهی اشاره میشود که فرد را به خاطر اینکه حالت طبیعی نداشته به دلیل رانندگی او را گرفتند، دیگر کسی نمیگوید که خواستند این را خراب کنند و... اما اینجا ما به آن سطح از بیاعتمادی در سطح جامعه رسیدیم که تعدادی گفتند عدهای را در برنامه پارتی و... گرفتند مردم میگویند به خاطر اینکه آن یک نفر چنین حرفی زده او را دستگیر کردند و این خیلی جدی است.
خادم در بخش دیگری از اظهارات خود در باره برخورد با سلبریتی ها می گوید: 2 شورای اساسی در کشور داریم تحت عناوین شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی امنیت ملی؛ به نظر من ایراد در همانجاهاست که ماحصلش چنین اتفاقاتی رخ میدهد. در صورتی که کاملا داستان میتوانست برعکس باشد.
شما بایستی وزرای علوم، ارشاد و ورزش را مجاب میکردید، برای آنها مسوولیت مشخص تعیین میکردید که بروند با آدمهای مرتبط ارتباط برقرار کند. مثلا بگویید آقای وزیر ارشاد جلسهای با خانم علیدوستی گذاشته است، آیا به نظرتان وزیر ارشاد خراب میشود؟ خب مسلم است که خیر. البته در زمان خودش، الان که احتمالا اینها وقت نمیدهند که جلسهای برقرار شود. وزیر ورزش که خودش یک ورزشکار و قهرمان است با علی دایی صحبت کند، مگر ایرادی دارد؟ مسلما در این شرایط اعتبار وزیر بالا میرود حتی اگر آن خانم یا آقا به او وقت ندهند چون آنها ورود کردند و... ولی حالا برعکس است، شما مدام نسبت به اینها جبهه گرفتید، صحبت و انتقاد کردید.