تلاش اژدهای سرخ برای تضعیف هژمونی آمریکا-۲

بازی پنهانی آمریکا با چین

کدخبر: ۵۵۷۲۷۶
اقتصادنیوز: وانگ لینکونگ، فعال در موسسه غرب آسیا و آفریقا، بر این باور است که ایالات متحده، متحدانش در خاورمیانه را تحت فشار قرار می‌دهد تا یک طرف را انتخاب کنند. به باور او تحولات خلیج فارس بخشی از بازی استراتژیک ایالات متحده است که با توسل بدان پیوستن خاورمیانه به چین مهار شود.
بازی پنهانی آمریکا با چین

به گزارش اقتصادنیوز، تحولات خلیج فارس بخشی از بازی استراتژیک ایالات متحده است که با توسل به آن، پیوستن خاورمیانه به چین مهار شود. با این همه، کشورهای خاورمیانه به‌واسطه ناامیدی از آمریکا، ضمن تاکید بر این‌که خلاء قدرتی در خاورمیانه وجود ندارد و نیازی به مداخله پدرسالار خارجی نیست، به خِرد و راه‌حل‌های چینی برای جبران کاستی‌ها متوسل می‌شوند.

آمریکا و چین؛ گرفتار چرخه بدبینی /دیپلماسی گرگ جنگجو جواب نداد

تعاملات غیراقتصادی چین با اعراب

تعامل چین با خاورمیانه و شمال آفریقا در پرتو دو مقوله قابل تبین است. در حالی که فرض بر آن است که منافع پکن در منطقه به امنیت انرژی و روابط اقتصادی محدود می‌شود، گزارشی به قلم توویا گرینگ -تحلیلگر مسائل چین در شورای آتلانتیک - نشان می‌دهد که چگونه همکاری چین با سراسر کشورهای منطقه در حوزه‌هایی فراتر از اقتصاد و انرژی گسترش یافته است. از همین منظر باید فارغ از تعامل‌های اقتصادی، تلاش‌ها و خیز پکن برای همکاری‌های نظامی و سیاسی با  بازیگرانی که ظاهرا متحدان این کشور هستند را نیز لحاظ کرد.

گزارش شورای آتلانتیک که در جریان آن به تعامل‌های غیر اقتصادی پکن با کشورهای عرب خاورمیانه و منطقه منا و پیامدهای آن برای کشورهای شمال و جنوب اشاره دارد، در سه قسمت منتشر می شود. بخش نخست آن تحت عنوان «چین اعراب را گروگان گرفته است؟» منتشر شد و بخش دوم آن را در ادامه می‌خوانید.

اهرم‌سازی برای مقابله با رادیکالیسم

چین و کشورهای خاورمیانه بیش از همه در حوزه امنیت غیر سنتی تعامل دارند و همزمان برای مبارزه با کووید 19، تغییرات آب و هوایی، مقابله با تروریسم و همکاری در حوزه‌های سایبری و دیجیتال همکاری می‌کنند؛ در همین راستا امضای سند ابتکار امنیت داده‌های چین و اتحادیه کشورهای عرب قابل استناد است. در این میان فن‌آوری‌های دومنظوره نیز ممکن است در حوزه همکاری‌های امنیتی تعریف شوند. جنگ علیه تروریسم به حزب کونیست چین این فرصت را داده که رویکرد وحشیانه اش را با اقلیت‌های مسلمان اویغور را تشدید و در عین حال توجیه کند.

منابع چینی مدعی‌اند که از دهه 1990 هزاران حمله تروریستی در مناطقی که در اختیار اقلیت های قومی قرار دارد رخ داده و منابع خارجی حضور رادیکال‌های مبارز چینی در آسیای مرکزی، عراق و سوریه را مستند کرده‌اند. رهبری چین ظاهرا نگران است که افراط‌گرایی و جدایی‌طلبی از آسیای مرکزی و خاورمیانه به خاک این کشور رخنه کرده یا شهروندان چینی و پروژه‌های فراتر از مرزهای این بازیگر را به خطر بیاندازد؛ این مقوله موجب می‌شود که این کشور همکاری‌اش را با کشورهای عرب در مبارزه با تروریسم و در راستای ضرورت ملی توجیه کند.

تلاش چین برای ایفای نقش پلیس جهان

مقوله دیگر که باید مورد توجه قرار بگیرد؛ نقش رهبری چین در سازمان همکاری شانگهای است. نهادی که پکن و مسکو ریاست مشترک آن را بر عهده دارند و بازیگرانی چون هند و آسیای مرکزی نیز عضو آن هستند. اگرچه فعالیت‌های سازمان همکاری شانگهای به واسطه منافع متضاد کشورهای عضو آن به شدت محدود شده، با این همه چین برای اولین‌بار متعهد شد که طی پنج سال آینده دو هزار پرسنل امنیتی کشورهای عضو این نهاد را آموزش دهد. چنین تعهدی نشان از آن دارد که پکن در طول چند سال قدرتی کوچک نیست بلکه بازیگری کلیدی در خاورمیانه قلمداد می‌شود که مایل به مشارکت در همه جبهه‌ها برای پیگیری منافعش است.

در همین راستا گروهی از کارشناسان در چین و خاورمیانه این استدلال را دارند که میزان مشارکت در برخی از جبهه‌ها ناکافی است و از همین رو از پکن می‌خواهند تا قدرت فراملی تازه‌یافته‌اش را با حضور سیاسی و امنیتی بیشتر تطبیق دهد. تا امروز سیاست خاورمیانه‌ای چین صرفا بر توسعه و همکاری برد- برد متمرکز بوده و همزمان در حوزه‌های امنیتی و سیاسی به مقوله‌هایی چون مبارزه با دزدی دریایی، عملیات حفظ صلح و میانجیگری در مناقشه با اجماع گسترده بین‌المللی پایبند بوده است. حال کارشناسان ارشد نظامی چین استدلال می‌کنند که چین نمی‌خواهد پلیس جهان باشد. با این همه شواهد گویای حقیقت دیگری است. به نظر می‌رسد که پکن قصد دارد به عنوان هژمون منطقه جانشین واشنگتن شود.

آمریکا و چین

آمادگی «شی» برای عصر تازه رقابت‌ها

اولویت‌های چین تغییر کرده است. شی بر این باور است که جهان در مسیر تغییرات بزرگی قرار دارد که در یک قرن دیده نشده، بدین معنا که شرق که روند صعودی را طی می‌کند و غرب رو به زوال است؛ پس زمان و شتاب در اختیار این کشور است. شی برای مدت‌زمانی نامشخص با تکیه بر تفکری دیپلماتیک برای یک عصر جدید، قدرت را در اختیار دارد و هدفش تغییر نظم جهانی با توسل بر روح مبارزه است؛ مبارزه از طریق جاه‌طلبی‌هایی چون جوان‌سازی ملی و افزایش منافع اختصاصی در جنوب جهانی.

یانگ چنگ - دیپلمات سابق و کارشناس چین و روسیه - گفت در درازمدت چین ممکن است بتواند با کشورهای خاورمیانه در باب مسائل امنیتی همکاری کرده و حتی به تامین‌کننده اصلی کالاهای عمومی مرتبط با امنیت تبدیل شود.

به باور این تحلیلگر، جریان اصلی در چین از دخالت های بیشتر در امور منطقه حمایت می کند.در  شرایط کنونی کشورهای منطقه به شکلی جدی انتظار دارند که پکن هویت پذیرفته اش یعنی قدرت بزرگ مسئول را باور کرده و بدان عمل کند. امروز شاهین‌های ارتش خلق چین از خطوط ارتباطی دریای استفاده می‌کنند تا آسیب‌پذیری استراتژیک خلق چین در خاورمیانه و شمال آفریقا را برجسته و رهبرانشان را برای مشارکت امنیتی بیشتر تحت فشار قرار دهند. به ادعای آنها زمانی که تراشه‌ها روابط چین و آمریکا را در هم شکست، نیروی دریایی ایالات متحده مطمئنا چندین گلوگاه دریایی خاورمیانه، کانال سوئز، باب المندب و تنگه هرمز را که از طریق آن دو سوم تجارت نفت جهان انجام می‌شود، خواهد بست.

بازی در خفا آمریکا با پکن!

رقابت قدرت‌های بزرگ موضوعی تکراری است. وانگ لینکونگ، فعال در موسسه غرب آسیا و آفریقا، بر این باور است که ایالات متحده، متحدانش در خاورمیانه را تحت فشار قرار می‌دهد تا یک طرف را انتخاب کنند. به باور او تحولات خلیج  فارس  بخشی از بازی استراتژیک ایالات متحده است که با توسل بدان پیوستن خاورمیانه به چین مهار شود.

با این همه کشورهای خاورمیانه به واسطه ناامیدی از آمریکا ضمن تاکید بر این که خلاء قدرتی در خاورمیانه وجود ندارد و نیازی به مداخله پدرسالار خارجی نیست، به خرد و راه‌حل‌های چینی برای جبران کاستی‌ها متوسل می‌شوند و توجیه‌شان این است که خاورمیانه یکی از مناطقی است که درگیر بیشترین کسری امنیت و توسعه است؛ دو مقوله‌ای که دلیل جدی افراط‌گرایی در منطقه محسوب می‌شود.

21 سپتامبر، وانگ یی، وزیر خارجه چین به شکل مجازی در مراسم مجمع امنیت خاورمیانه با محوریت ترویج معماری امنیتی جدید در خاورمیانه حضور یافت، او از این مجمع برای رونمایی از پیشنهاد چهار ماده ای برای اجرای مقوله‌هایی چون مفهوم امنیتی جدید مبتنی بر امنیت مشترک، جامع و پایدار استفاده کرد و بر موقعیت کشورهای خاورمیانه، پایبندی به اهداف و اصول منشور ملل متحد و تقویت گفت‌وگوها در باب امنیت منطقه‌ای تاکید داشت.

طرح وانگ را نباید صرفا در محدوده یک پیشنهاد برآورد کرد؛ چراکه در سال‌های اخیر پکن تلاش داشته تا برای تحقق امنیت و ثبات خاورمیانه برای تنش در فلسطین و سرزمین های اشغالی نیز فعلی انجام دهد.در همین زمینه ابتکار امنیت جهانی شی که ماه آوریل اندکی بعد از حمله روسیه به اوکراین از آن رونمایی شد نیز باید مورد توجه قرار بگیرد.

وانگ یی می‌گوید که این ابتکار عمل در راستای حفظ صلح جهانی، جلوگیری از تشدید درگیری‌ها و حمایت از چندجانبه‌گرایی و همبستگی بین‌المللی و ساختن جهانی فراتر از همه‌گیری‌ها ارائه شد. با این همه باید اذعان کرد که ابتکار امنیت جهانی ارتباط نزدیکی با ابتکار توسعه جهانی «شی» دارد؛ رویکردی که سال 2021 اعلام شد. این طرح بر پایه اعتقاد دیرینه رهبر چین است که بر مبنایش توسعه کلید اصلی همه مشکلات است، از جمله درگیری‌های ریشه‌دار در باب قلمرو، مذهب، سیاست و قومیت.

در همین راستا و آنگونه که رهبران چین می‌گویند، سفر «شی» به عربستان در راستای تعریف مسیری برای ایجاد جامعه چین و عرب با آینده مشترک تبین شد؛ رخدادی که وزیر خارجه پکن آن را طرحی برای توسعه چین و کشورهای عربی قلمداد می‌کند؛ طرحی که مقدمه‌ای است برای آنچه در آینده قرار است رخ دهد.

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید