آقای میرسلیم! نماینده مردم بودن و عضو تشخیص مصلحت نظام بودن حرمت دارد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایسنا، جوانترها اگر مصطفی میرسلیم را از کت و شلوارهای متفاوتش در انتخابات سال ۹۶ میشناسند. مو سفیدکردهها او را با عضویت در حزب موتلفه و سمتهای مختلفش از اوایل انقلاب میشناسند. از پیشنهاد شدن وی برای پست نخست وزیری از سوی بنی صدر که البته مجلس آن را نپذیرفت تا فعالیتهایش در حوزه مهندسی و وزارتش در حوزه فرهنگ در دوران سازندگی. اما آقای مهندس که در انتخابات ۹۶ در عرصه سیاست بعد از ۲۰سال دوباره طلوع کرد بعد از امتحان شانسش برای تصدی پست ریاست جمهوری، با حضور در لیست اصولگرایان به مجلس یازدهم راه یافت. از همان روزهای نخست نمایندگی حاشیههای آقای میرسلیم از درگیری هایش با رئیس مجلس و یا اظهارنظرهای سیاسیاش در صفحه توییترش آغاز شد که معمولا هم پر واکنش بود. با این حال در طول این سه سال نمایندگی میرسلیم نه تنها دست به عصاتر نشد بلکه همچنان رک و بیپرده و بدون در نظر گرفتن حساسیتهای مردم درباره آنچه که در پس ذهنش میگذرد صحبت میکند و مینویسد از همین آخرین مصاحبه آقای نماینده درباره اوضاع فیلترینگ در کشور حسابی هم حسابی حاشیه ساز شد. او در این گفتگو جملهای گفت که باعث شد منتقدانش آن را گواه بر این بگیرند که میرسلیم درست است که در سمت نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی نشسته است اما نظر مردم برایش مهم نیست.
آقای میرسلیم! تا وقتی شما خود را برتر می دانید، رنج بر رنج است که بر گرده ملت افزوده می شود
من به پدیده میرسلیم رأی می دهم نه یک آدم لاف و گزاف /فعلاً که آش کشک خاله است!
بخشی از این گفتگو به این شرح است:
«مجری: شما با فیلترینگ موافقید؟ میرسلیم: صد درصد! اصلا باید قطع بشه؛ اینستاگرام فاجعه است! بدترین شبکهای است که در دنیا با اون کار میکنیم و مضمحلِ! اصلا قابل دفاع نیست. مجری: به نظر شما نظر مردم هم همینه؟ میرسلیم: من کاری به نظر مردم ندارم... مجری: اگر اکثریت مردم بخوان چی؟ میرسلیم: ما که نمیتونیم به خاطر اکثریت این کارو کنیم! مجری: این اشتباه رو کی تعیین میکنه؟ میرسلیم: اونایی که اهل تشخیص هستن...»
مصطفی میرسلیم که در حال حاضر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده مردم تهران در مجلس یازدهم است در روال این گفتگو که در فضای مجازی ترند شده است، میگوید: «من کاری به نظر مردم ندارم...» و آنچه مردم را ناراحت کرده این است که چرا نظر مردم نباید برای نمایندهشان در مجلس مهم نباشد؟
آقای میرسلیم! هم نماینده مردم بودن حرمت دارد هم عضو تشخیص مصلحت نظام بودن
مصطفی میرسلیم در حال حاضر دو شغل دارد. او هم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و هم نماینده مردم در مجلس یازدهم شورای اسلامی محسوب میشود. وظیفه عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ایجاب میکند که بدون درنظر گرفتن فشارها و نظرات بیرونی آنچه که مصلحت میداند اعلام و اعمال کند. مصلحت اندیشی وظیفه اصلی است که بر دوش اعضای این مجمع قرار گرفته است. هرچند که این مصلحت اندیشی قرار است محدود به تدوین و نظارت سیاست های کلی نظام و ورود به اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان باشد و فعلا ماجرای دسترسی به اینترنت در هیچ کدام از این مراحل نیست.
اما اگر مصطفی میرسلیم را در قامت یک نماینده مجلس در نظر بگیریم ماجرا به کلی متفاوت میشود. او به نمایندگی از مردم راهی خانه ملت شده تا بتواند نظرات و مطالبات مردم را دنبال کند. در چنین جایگاهی یک نماینده نمیتواند تا اینگونه عیان و بیپروا علیه افکارعمومی و نظرات آنچه اکثریت مردم نامیده می شود مخالفت کند. در سالهای اخیر شفافیت یکی از مطالبات اصلی مردم بوده و این مجلس نیز از ابتدا وعده پیگیری آن را داده است. یکی از مزایای شفافیت پیگیری عملکرد و آرای نمایندگان از سوی مردم است. مردم باید بدانند افرادی را که به خانه ملت فرستاده اند تا چه میزان به تعهداتشان پایبند بوده و چقدر با نمایندگانشان قرابت فکری دارند تا بتوانند در دوره های آتی با شناخت کاملتری نمایندگان خود را انتخاب کنند.
جناب میرسلیم قبل از تصویب شفافیت خود دست به شفاف سازی زده و نظر خود را اعلام کرده است که این از صداقت ایشان نشات می گیرد اما آنچه مشکل آفرین است بی توجهی به نظرات اکثریت مردم است که قرار بود ولینعمت مسئولین باشند اما تبدیل به جماعتی شدند که یک نماینده آسوده میگوید: «من کاری به نظر مردم ندارم...»
اما این فقط نگاه شکلی به اظهارات جنجال برانگیز مصطفی میرسلیم است. در حوزه محتوایی هم به نظر میرسد انتقاداتی به این اظهارات وارد است. اگر فرض را بر این بگیریم که ایشان به عنوان یک طبیب دلسوز به دنبال انجام کاری است که به صلاح مردم است اما مردم ناآگاهانه با آن مخالف هستند؛ باید این نکته را مدنظر قرار دهیم که انجام اموری همچون مسدودسازی اینترنت نیازمند همراه سازی و اقناع افکارعمومی است و هیچ فعل اجتماعی بدون همراه سازی جامعه به درستی محقق نمی شود. پس باز هم بجای آنکه بگوییم «من کاری به نظر مردم ندارم...» باید همت کنیم تا اگر نظراتمان منطقی است آن را با مردم در میان بگذاریم و مسیر اقناع را در پیش بگیریم.