روایت آیت الله هاشمی از داراییهای امام خمینی/ ایشان یک منزل بزرگ داشتند که یک قسمت آن را به اقا مصطفی دادند
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از جماران، بدون تردید پرداختن به همه ابعاد شخصیت آیت الله هاشمی رفسنجانی کاری سترگ و دشوار است که می طلبد سال ها مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
کنکاش در زندگی و زمانه آیت الله مجموعه ای از مبانی ایدئولوژیک، سیاسی و فرهنگی را شامل می شود که در یک مسیر باید به صورت توامان مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. بر همین اساس در طی سال ۱۳۸۶ راه مصاحبه با ایشان در دستور کار تیمی هماهنگ و منسجم شروع شد که اینجانب به نمایندگی، مسئول برگزاری جلسات مصاحبه شدم و اولین مصاحبه در تابستان ۱۳۸۷ انجام پذیرفت. اما پس از چند جلسه مصاحبه با آیت الله متوجه خلاء های موجود قرار گرفته و در یک بازبینی، مصاحبه با یارانش نیز در دستور کار قرار گرفت. این پروژه زمان بر و بسیار دشوار بود، اما وقتی به نتایج آن می اندیشیدیم شیرینی و حلاوت آن بر سختی ها مستولی یافته و برتری می نمود.
در طی یک روند علمی و پژوهشی، وزرا و نیروهای نزدیک با آیت الله نیز مورد مصاحبه قرار گرفته و مجموعه ای تنظیم و آماده شد. پس از اتمام این پروژه سنگین روند بارگذاری و انتقال از فایل های صوتی و تصویری بر صفحات سفید کاغذ آغاز شد. ساعت ها وقت بر این راه صرف شد و مصاحبه ها به صورت فایل های نوشتاری آماده گشت، اما حوادث و مشکلاتی که در راه چاپ این پروژه عظیم به وجود آمد سبب شد که چاپ این اثر ماندگار سال ها با وقفه روبه رو شده تا آنکه طی روزهای اخیر قرار بر انتشار آن از سوی پایگاه خبری جماران شد.
لازم می دانم که از پایگاه خبری جماران سپاسگزاری کنم که در این راه من را یاری نمودند. هم چنین لازم می دانم از همه عزیزانی که اینجانب را در این مسیر همراهی کرده اند صمیمانه تشکر و قدردانی نمایم .
و من الله توفیق
محمد امین طویر سیاری
زمستان ۱۴۰۱
در ادامه، جماران بخشی از این گفت و گوی طولانی با آیت الله هاشمی رفسنجانی را به مناسبت سالروز یکی از سخنان امام خمینی در نوروز ۱۳۶۲ منتشر می کند:
امام در یک سخنرانی در عید سال ۶۲ فرمودند: «سعادتمند آنهایی بودند که در کوخ ها بودند، آنهایی که در کاخها هستند، سعادتمند نیستند. وقتی خوی زمین خواری، باغداری و کاخ داری در بین مردم باشد، این اسباب میشود که انحطاط اخلاقی حاصل شود. آن اشخاصی که این فلسفه و فقه ما را به غنا رساندند، کاخ نشینها نبودند، کوخ نشینها بودند».
حال پرسش این است که این سخن امام با رشد سرمایهداری و اینکه سرمایه پایه اصلی و اولیه رشد آزادی و تکنولوژی و صنعت است، متفاوت و اساساً در تضاد است. یعنی سرمایه داری و مالکیت کلان خوب نیست و اساساً مردم نباید به دنبال آن باشند. اینگونه برداشتها در درازمدت به نفع نظام است یا به ضرر نظام؟
واقعاً امام در تفکرات خویش اینگونه نبودند. شاید در شرایط خاصی در یک سخنرانی چنین مطلبی را گفته باشد که الان گروهی همین حرف را بزرگ میکنم. اولاً همه زندگی امام را از جوانی تا مرگ میدانند. هیچ وقت انسان مرتاضی نبود. وقتی خیلی از آقایان در بیرونیهای خویش زیلو و حصیر میانداختند، امام قالی پهن میکردند. امام در یخچال قاضی منزل بزرگی داشتند. همان منزل را بعدها دو قسمت کرد و یک قسمت را به آقا مصطفی دادند و در یک قسمت دیگر خودشان زندگی میکردند.
واقعاً امام اینگونه نبود و زندگی معقولی داشت و یک زاهد واقعی بود. غذایشان معتدل بود. اهل افراط و تفریط و مرتاضی نبودند.
منزل پدری ایشان هنوز هم پابرجاست. خودم رفتم و دیدم که منزل وسیعی است. این از زندگی شخصی ایشان بود.
در حرفهایشان هم خیلی جا وقتی بعضیها میخواستند بعضی از افراد را به بهانه سرمایه داری سرکوب کنند، جلوگیری میکردند. بخش خصوصی اول انقلاب خیلی سرکوب شد که ایشان سعی میکرد بخش خصوصی را دوباره احیا کنند. آن موقع سخن گفتن از دانشگاه آزاد اسلامی کفر تلقی میشد که میگفتند نباید غیردولتی باشد. امام با حمایت معنوی و با کمک مادی راه را برای تأسیس این دانشگاه باز کردند.
این مسائل مربوط به دوران جنگ بود که شرایط خاصی داشتیم. بعد از پذیرش قطعنامه سیاست سازندگی را تصویب کردند که ما براساس آن عمل کردیم. آیتالله خامنهای نامهای به امام نوشتند و ایشان هم جواب دادند و ما براساس سیاست ایشان کلیات سیاستهای سازندگی را تصویب کردیم که وارد فاز برنامهنویسی شد.
تفکر ایشان تأکید بر فقیر ماندن نبود. البته در قرآن هم تعاریف زیادی از فقراست. سرزنش اشراف هم در قرآن آمده است. در صورتی که اشرافیگری با توسعه کار تفاوت دارد. هر انسانی میتواند مالک باشد و خوی اشرافیگری نداشته باشد. قرآن این را میخواهد.
از منابع اسلامی این را میفهمیم. من این مسائل را در خطبههای نماز جمعه توضیح دادم. اسلام از لحاظ مقدار دارایی هیچ محدودیتی برای انسانها قرار نداد. حتی قرآن در مورد طلاق زنها میگوید: «اگر گنجی را هم مهریه زنانتان کرده باشید، حق ندارید پس بگیرید.» البته از لحاظ مصرف باید توجه داشت که اسراف حرام است و اشرافیگری بد است.
حالاتی را صوفیان در زندگی مسلمانان درست کردند که با روح اسلام سازگار نیست. میتوانید مباحثه امام صادق(ع) با صوفیان زمان خودشان را بخوانید که در اصول کافی و خیلی از کتابها آمده است. آن منطق اسلام است. وقتی حضرت علی(ع) از دنیا رفتند، قرضهایی داشتند که امام حسن(ع) یکی از مزارع ایشان را برای پرداخت قرضهایشان ۵۰۰ هزار دینار فروختند. توجه داشته باشید که هر دینار به اندازه یک مثقال طلای الان است. وقتی دید باز هم قرض پرداخت نشد، مزرعه دیگری را به قیمت ۲۰۰ هزار دینار فروخت.
یا منزل امام علی(ع) در مدینه را تقسیم کردند که سه منزل شد که بین وراث ایشان تقسیم شد. اینگونه نیست که اسلام با دارایی مخالف باشد. حضرت علی(ع) یک زاهد واقعی بود که هیچ عشقی به دنیا و ثروت نداشت، ولی کار میکرد.
می خواهم بگویم نباید یک سخن امام را ملاک عمل مسلمانان قرار دهیم. اگر اینگونه باشد، پس دنیای اسلام همیشه باید فقیر بماند. در روایات ما آمده است که ابوذر خیلی فقیر بود. همین ابوذر میگوید: «اذا اقبل الفقر الی بلد قال له الکفر خذنی معک، هر جا فقر رفت، کفر هم همراهش میرود.» من این بحثها را در نماز جمعه باز کردم.
منظور من این است که مردم وقتی به این مجموعه مراجعه میکنند، مجموعهای از مطالب را در موضوعات متنوع بخوانند. چون آنقدر کتابخوان نیستند که برای هر موضوع، یک کتاب بخوانند.
خوب است، ولی مطمئن باشید مردم ما اگر بتوانند، میروند سرمایه جمع میکنند. چون در ذات خود سرمایه داری را متضاد اسلام نمیدانند.