عدم قطعیتهای انتخابات دور دوم در ترکیه
اردوغان در بیست سال گذشته ترکیه را از یک کشور حاشیهای در سیاست جهانی که درگیر بیثباتی سیاسی داخلی و بحران اقتصادی بود، به یک بازیگر مهم در سیاست جهانی تبدیل کرد.
کشوری که امروزه نهتنها در بحرانهای مناطق پیرامون خود، بلکه در آسیای مرکزی، شمال آفریقا، شبهجزیره عربی و آفریقا هم حضور جدی دارد. موقعیت ژئوپلیتیک ترکیه در اتصال مدیترانه و یال جنوبی ناتو به دریای سیاه تاثیر بسزایی در آینده معادلات امنیتی در قفقاز و آسیای مرکزی و طرح یک جاده یک کمربند چین دارد.
برخی مخالفان و منتقدان خود را ذیل اتهام اقدامات تروریستی و حمایت از PKK از صحنه سیاست خارج کرد، به برخی متحدان سیاسی سابق خود نظیر داوود اوغلو، علی باباجان و بولنت آرنیچ پشت کرد و در ائتلاف با حزب ملیگرای (MHP) از مسیر گذشته سیاسی خود تا حد قابلتوجهی دور شد. در نتیجه ضمن ایجاد یک شبکه حامیپرور سیاسی در سالهای گذشته، زمینه را برای ظهور بلوکی از مخالفان خود فراهم کرد. عرصه بازیگری سیاسی بر این مخالفان چنان تنگ شد که آنها با وجود اختلافاتی که داشتند ائتلافی ششگانه برای شکست دادن اردوغان شکل دادند و کمال کلیچداراوغلو را بهعنوان نامزد مورد نظر خود در انتخابات ریاستجمهوری معرفی کردند. در مقام مقایسه کمال فاقد کاریزمای لازم برای هدایت ترکیه بود؛ اما حمایت همهجانبه مخالفان اردوغان از وی باعث شد تا در کارزار انتخاباتی فراتر از حد انتظار ظاهر شود و اردوغان را بهصورت جدی تهدید کند. باید توجه کرد که در حالت کلی شکست دادن رئیسجمهور مستقر همواره کاری دشوار است. مخصوصا اگر خطای فاحشی مرتکب نشده و پایگاه رای محکمی داشته باشد.
اردوغان در مقام رئیسجمهور مستقر و بعد از بیست سال زمامداری یک پایگاه رای یا محبوبیت ۴۰درصدی داشت که رقابت را برای او آسانتر میکرد. از سوی دیگر او مقصر اصلی تورم و گرانی نبود و آن را ناشی از جنگ اوکراین میدانست. در کنار اینها شبکه حامیپروری گستردهای را در ترکیه شکل داده بود که میتوانست بهنفع وی وارد عمل شود.
در طرف مقابل کمال کلیچداراوغلو قرار داشت که سابقه اجرایی در سطح کلان سیاسی نداشت و رایدهنده مردد نمیدانست در صورت پیروزی وی، کشور چگونه توسط شش حزب اداره خواهد شد. با این وجود کمال توانست کارزار انتخاباتی قدرتمندی راه بیندازد و انتخابات ریاستجمهوری را به مرحله دوم بکشاند.
اکنون سوال مهم این است که در دور دوم چه اتفاقی میافتد؟ اگر این فرض را بپذیریم که سرنوشت انتخابات باز هم توسط آرای مردد تعیین خواهد شد، در آن صورت باید بدانیم این رایدهنده مردد چگونه به صحنه رقابت اردوغان و کمال مینگرد؟ چرا او به یکی از این دو نامزد باید رای بدهد؟
بخشی از این آرای مردد به این جمعبندی خواهند رسید که شکست دادن اردوغان ناممکن است و لذا در دور دوم به او رای خواهند داد. بخش دیگر درست در نقطه مقابل نتیجه خواهند گرفت که اردوغان شکستدادنی است و لذا به کمال کلیچداراوغلو رای خواهند داد. گروه سوم از این رایدهندگان مردد منتظر کارزار انتخاباتی در دو هفته آینده خواهند بود تا تصمیم بگیرند به چه کسی رای دهند.
سرانجام گروه چهارم که در دور اول به سینان اوغان یا محرم اینجه رای داده بودند و جزو آرای مردد نبودند، بسته به گرایشهای سیاسی خود طرف اردوغان یا کمال را خواهند گرفت.
طرفداران سینان اوغان بهدلیل آنکه عموما گرایش ملیگرایانه دارند به سمت رای دادن به اردوغان خواهند رفت و رایدهندگان به محرم اینجه تمایل بیشتری برای رای دادن به کمال کلیچداراوغلو خواهند داشت.
اما مجموعه همه این اتفاقات نمیتواند باعث برتری ۶درصدی کمال کلیچداراوغلو بر اردوغان شود؛ زیرا همه آرای مردد یکپارچه به کمال رای نخواهند داد. در نتیجه براساس اصول کمپین انتخاباتی برتری اولیه در دور دوم با اردوغان است. کمال برای پیروزی شدن راه سختی در پیش دارد و باید چند کار را همزمان انجام دهد:
۱- از ریزش آرای خود در دور اول جلوگیری کند.
۲- باعث ریزش بخشی از آرای اردوغان در دور اول شود.
۳- کسانی را که در دور اول رای ندادهاند تشویق کند که در دوم رای بدهند.
۴- در مقایسه با اردوغان سهم زیادی از آرای مردد را از آن خود کند.
این در حالی است که مسیر اردوغان برای پیروز شدن به مراتب کوتاهتر است. یعنی کافیاست او ضمن حفظ آرای خود در مرحله اول که کار دشواری نیست، حدود دو درصد یا حتی یک درصد از آرای مردد را قانع کند که به او رای بدهند تا بتواند برنده انتخابات شود. باید توجه کرد که آرای قطعی منفی اردوغان چندان زیاد نیست. یعنی تعداد افرادی که تحت هیچشرایطی به او رای نمیدهند، خیلی زیاد نیستند؛ ضمن اینکه وزنکشی در دور اول انجامشده و وزن و محبوبیت هر یک از دو نامزد معلوم شده است.
آنچه گفتیم بهمعنای قطعی و حتمی بودن پیروزی اردوغان در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری نیست. هنوز عدم قطعیتهایی در انتخابات و کمپین انتخاباتی وجود دارد. عدمقطعیت نخست وضعیت سلامت جسمانی آقای اردوغان است که متغیر مهمی از نظر رایدهنده است. اگر وضع سلامت وی وخیمتر و این موضوع علنی شود، میتواند هم در روی برگرداندن آرای مردد از وی و هم در ریزش آرای اردوغان در مرحله اول اثرگذار باشد. عدمقطعیت دوم در مشارکت کسانی است که به هر دلیل در دور اول رای ندادهاند. تغییر قانون انتخابات در سال۲۰۲۲ باعث شد تا جمعیتی تقریبا سیصد هزار نفری از ترکهای مقیم خارج بهدلیل مسائل امنیتی، آدرس خود را ثبت نکنند و از حق رای دادن محروم شوند. ممکن است بخشی از این افراد در دور دوم رای بدهند. همینطور ممکن است در داخل ترکیه هم عدهای که فکر میکردند اردوغان در انتخابات و نتایج آن دست خواهد برد، با مشاهده نتایج دور اول انگیزه بیشتری برای رای دادن در مرحله دوم پیدا کنند.
عدمقطعیت سوم به رفتار رایدهندگان طرفدار حزب خوب برمیگردد؛ یعنی آن عدهای که با وجود درخواست رهبر حزب خود (یعنی خانم مرال آکشنر) به کمال رای ندادند؛ زیرا از نزدیکی وی به احزاب کردی عصبانی بودند. ممکن است حزب خوب که در انتخابات ریاستجمهوری متحد آقای کمال است این تعداد را قانع کند که از رای خود به اردوغان برگردند و به کمال کلیچداراوغلو رای بدهند.
به این ترتیب با فرض اینکه رجب طیباردوغان در انتخابات ریاستجمهوری در ترکیه در دور دوم در موقعیت بهتری برای برنده شدن قرار دارد، باید منتظر کارزار انتخاباتی او و رقیبش کمال کلیچداراوغلو در دو هفته آینده باشیم و ببینیم که آیا کمال و متحدان سیاسی او میتوانند نقشه راه بهتری از آنچه در اینجا گفته شد، برای پیروزی طراحی و اجرا کنند یا نه؟
منبع: دنیای اقتصاد