راهکار حل تنش بین ایران و طالبان از نگاه روحی صفت /سفارت نباید اینگونه به دست طالبان می افتاد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، یک کارشناس مسائل افغانستان میگوید عقل حکم می کند وقتی موضوع حیات و ممات مردمی از سرزمین کشورمان گرو مساله آب هست، ما نبایستی حیات آنها را در گرو تصمیمات یک کشور بیگانه قرار دهیم. دولتها باید برای بدترین سناریو که آن هم نیامدن آب از سوی کشور همسایه به طرف ایران است، آماده شوند.
تنش بر سر حقابه هیرمند
پرداخت حقآبه هیرمند تبدیل به اصلی ترین تنش و مناقشه بین ایران و طالبان شده است. این گروه درخواست ایران برای حقآبه را با گفتن این دروغ که آبی پشت سد کجکی وجود ندارد، رد کرد و بعد با انتشار تصاویر ماهوارهای، اعلام کرد که میخواهد ماجرا را به دور از هیاهوی رسانهای با ایران حل کند. مساله حقآبه سالهاست که میان ایران و افغانستان وجود دارد و دولت قبل در این کشور هم تمایلی به حل مشکل از خود نشان نمیداد. برخی از کارشناسان معتقدند ایران باید کابل را بر سر این ماجرا تحت فشار قرار دهد. تابستان نزدیک است و خشکسالی شدید سیستان و بلوچستان را تهدید میکند. برای تهران خشک شدن هامون بر اثر بدعهدی طالبان میتواند منجر به وضعیت خطرناکی شود که ابعاد گسترده اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی دارد.
در خبرآنلاین با محسن روحیصفت کارشناس مسائل افغانستان در مورد موضوع حقآبه و برخورد با طالبان به گفتگو نشستیم.
محسن روحی صفت کارشناس مسائل افغانستان در مورد راه حل مساله حقآبه میگوید: موضوع حقآبه موضوعی فنی و حقوقی است و لذا این نباید تبدیل به یک موضوع سیاسی و امنیتی شود. من تاکید میکنم که این مساله فنی است و نباید مناقشه بین دو کشور ایجاد کند. خوشبختانه قرارداد دارای چارچوب حقوقی محکمی است و جزئیات همگی درج شده و پیشبینی شده حتی برای موقعی که اختلافی وجود دارد، چه راهکارهایی وجود دارد. توصیه من این است که برای حل این مشکل بایستی گفتگو کرد و از طریق رسانهها به ماجرا دامن نزد.
مساله دیگر این است که عقل حکم می کند وقتی موضوع حیات و ممات مردمی از سرزمین کشورمان گرو مساله آب هست، ما نبایستی حیات آنها را در گرو تصمیمات یک کشور بیگانه قرار دهیم. دولتها باید برای بدترین سناریو که آن هم نیامدن آب از سوی کشور همسایه به طرف ایران است، آماده شوند و پیشبینی کنند تا تدبیری بیاندیشند و برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت داشته باشند. اگر آب از سمت افغانستان آمد از آن استفاده شود. اما اگر آب نیامد که مردم کشور نباید آواره شوند یا از بین بروند. ما شاهد کوچهای دستجمعی مردم از این منطقه در سال های قبل بودهایم. یکی از پیشبینی ها میتواند این باشد که ممکن است در شرایطی آب به ایران نرسد و مردم باید بالاخره بتوانند زندگی کنند. این وظیفه دولت است که تدبیری داشته باشد. مردم دولت را انتخاب میکنند تا بتواند از منافعشان دفاع کند.
او در ادامه توضیح داد: پنج سال قبل در زمان آقای ظریف اداره حقوقی وزارت امورخارجه طرحی را تهیه کرد با نام طرح روئین تن سازی سیستان و بلوچستان که بر اساس آن پیش بینی می شد ممکن است به دلایلی آب به این منطقه نرسد و ما باید مدل توسعه این استان را عوض کنیم و مدلی بگذاریم که به کمترین آب برای توسعه نیاز داشته باشد و دوم اینکه منابع آبی که موجود است را اضافه کنیم. مثلا از دریای عمان از طریق آب شیرین کن های صنعتی آب شرب مردم سیستان را تامین کنیم. دیگر اینکه تغییر مدل مصرف از نظر فرهنگ سازی و تغییر در تاسیسات انجام شود. مثلا تدبیری اندیشیده شود که آب با نو شدن تاسیسات کمتر هدر برود و از نظر فرهنگ سازی هم نحوه رفتار مردم در این استان متفاوت از مردم در استانهای پر آب باشد. آنها معتقد بودند لوله های آب خوردن باید از لولههای شستشو و حمام جدا شوند و ما در این استان سه لوله داشته باشیم. همچنین صحبت می شد که کشاورزی از حالت غرقاب خارج شود و گلخانهای باشد. اما متاسفانه این طرح با اینکه در دولت تصویب هم شد هنوز اجرا نشده است. راحت ترین کار این است که به افغانستان بگوییم برای ما آب بفرست. اما کارهای دیگر نیاز به هماهنگی و بودجه و... دارد. الان از موضوع آب نمایندگان میتوانند به عنوان موضوع تبلیغاتی استفاده کنند. اما منافع مردم در یک رویکرد دیگر است.
روحی صفت در مورد اینکه آیا ایران در شناسایی طالبان به عنوان دولت عجله کردیم یا نه و این امر تاثیری بر رفتار آنها گذاشته میگوید: نه تنها ایران که حتی پاکستان هم طالبان را به رسمیت نشناخته است. اما مساله این است که یک گروهی در کشور همسایه دارد کار می کند که می شود با آنها در عین اینکه به رسمیت شناخته نمی شوند با آنها کار کرد. من هم موافق این نبودم که سفارت به این شکل به دست طالبان بیفتد. اما این مغایرتی با عدم شناسایی ندارد. ما در زمان جنگ نماینده در عراق داشتیم و دولت صدام هم نماینده در ایران داشت. از نظر اجرایی من هم با این سرعت موافق نبود. در حقیقت ۱۳ کشور در حال حاضر سفارت را به طالبان واگذار کردهاند.
او در مورد اینکه بهتر است ایران چه روشی برای برخورد انتخاب کند توضیح می دهد: کسانی که در کابل وجود دارند، یک گروه هستند و نماینده همه مردم نیستند. جمهوری چهارم که سقوط کرد مشروعیت داشت و مبنای این مشروعیت داخلی و خارجی بود. در داخل انتخابات انجام می شد و در خارج هم دولت بر اساس کنفرانس بن جلو می رفت. دولت طالبان انتخاب امریکاست و این نه از داخل افغانستان مورد قبول است و نه در خارج از آن. طالبان نمایندگی از همه اقوام افغانستان ندارد. ما رفتار خودمان را بر اساس برخوردی که طالبان دارد می سنجیم و باید ببینیم که چطور می شود این بحران را حل کرد.