چرا اصولگرایان نمی توانند افکار عمومی را قانع کنند؟
به گزارش اقتصادنیوز در این مطلب آمده است:دولت آقای رئیسی، با وجود برخورداری از پشتوانه بزرگ رسانهای، حتی برای موارد سادهای مانند برنامه تغییر ساعات کار اداری، با بحران افکار عمومی مواجه میشود و هر برنامه رسانهای آن، مثل همین توافقات پشت پرده ایران و آمریکا، نتیجه معکوس نزد افکار عمومی پیدا میکند.
سیاستگذاران رسانههای اصولگرا، چارچوب اصلی فعالیت خود را براساس حذف حداکثری صدای رقیب و تسلط حداکثری بر سنگرهای رسانهای برنهادهاند. آنها با مبنا قراردادن نظریه جنگ روایتها، مدام سعی دارند یک روایت مشخص از هر رویداد را برجسته کنند و از طریق پلتفرمها و عناصر متعدد، آن روایت را غالب سازند. در برابر این ارتش رسانهای حجیم و منسجم اصولگرا، پارتیزانهای رسانهای هستند که توجه خود را به میل مخاطب معطوف میکنند و براساسآن راهبردشان را با موفقیت تمام پیش میبرند.
اشکال اصلی نهادهای رسانهای اصولگرا در آن است که به مقوله رسانهداری، نگاه ایدئولوژیک دارند و محدودیتهای کلیشهای و ذهنی، مانع از فضای مانور رسانهای عواملشان میشود. برای مثال رسانه ملی، با طیف گسترده و مخاطب در اقصانقاط کشور، به جای نگاه حرفهای و استفاده از عوامل متخصص رسانه، در چارچوب مبانی فکری خاص و از طریق افراد غیرحرفهای اداره میشود. گروهی خاص در سازمان صداوسیما ذینفوذ است و جریان خبری را با یک روش منسوخ و قدیمی پیش میبرد. این روش مبتنی بر فرض خطای منفعلبودن مخاطب است که در اوان ظهور رسانههای جمعی، به جهت دسترسینداشتن مخاطب به رسانههای دیگر، روش تأثیرگذاری بود و اغلب از طریق مستبشران مسیحی در سفرهای تبشیری به جوامع عقبافتاده استفاده میشد. شاکله اصلی این روش، هدایت مخاطب است؛ شبیه روشی که سعید جلیلی در دوران مذاکرات هستهای با غرب داشت و سعی میکرد آنها را با موعظه احسن، به راه راست هدایت کند.
اصولگرایان، رسانههای خود را براساس هژمونی مدیریت میکنند. بههمینخاطر مدام دنبال فیلترکردن صدای رقیب و بیاعتبارکردن آن هستند. اصولگرایان، بهتر است از خود بپرسند نتیجه اینهمه سال تأکید و تمرکز بر حمله به رقیب سیاسی، چه دستاوردی نزد افکار عمومی داشته است؟
کسانی که سیاستهای راهبردی کشور در مصاف رسانهای را تنظیم میکنند، آیا از اینکه با وجود برقراری فیلترینگ و محدودیتهای روزافزون، ۴۷ درصد از شبکه را کاربران برانداز و مخالف جمهوری اسلامی شکل دادهاند، احساس خطر و گناه نمیکنند و خود را تقصیرکار نمیدانند؟ آیا خبر دارند دو سال پیش و پنج سال پیش، این آمار چگونه بوده است؟
اصولگرایان توان اقناع افکار عمومی را ندارند؛ بهاینخاطر که راهبرد درستی ندارند و بر روش خطا پافشاری میکنند. عناصر حرفهای، تمایلی به همکاری با آنها ندارند؛ بهایندلیل که نگاه غیرحرفهای در رسانهداری حاکم است. اصولگرایان، به دلیل ضعف رسانهای، مجبور به واگذاری جبهههای فتحشده به رقیب هستند؛ چون مخاطب را باختهاند. دود این ضعفها و شکستها، به دلایل معلوم، در چشم مردم میرود و کاش بتوانند شکست را نردبان پیروزی کنند.