جمهوری اسلامی:
توسعه اقتصادی و جلب اعتماد عمومی مهمتر از اقتدار نظامی است
اقتصادنیوز: اقتدار ملی یک مجموعه مرکب است که حداقل از سه مؤلفه ترکیب و تشکیل شده باشد. این سه مؤلفه عبارتند از توسعه اقتصادی، اعتماد مردمی و قدرت نظامی.
به گزارش اقتصادنیوز جمهوری اسلامی در ادامه این مطلب نوشت:هرچند تا این سه مؤلفه در کنار همدیگر قرار نگیرند، اقتدار ملی پدید نمیآید ولی توجه به ترتیبِ قرار گرفتن آنها در مجموعهای که این ترکیب از آنها تشکیل میشود اهمیت زیادی دارد، زیرا اگر ترتیب مورد نظر رعایت نشود، شکلگیری این مجموعه با اختلال مواجه خواهد شد.
توسعه اقتصادی، مقدمه به وجود آمدن اعتماد مردمی به حاکمیت است و هنگامی که این دو مؤلفه در کنار همدیگر قرار میگیرند برای حفاظت از منافع ملی از دستبرد تهاجمی دشمنان، به قدرت نظامی نیاز پیدا میکنند. قدرت نظامی قطعاً باید یکی از ابعاد اقتدار ملی دانسته شود و کسانی که آن را نادیده میگیرند یا اصولاً اعتقادی به آن ندارند، کشور را در معرض آسیب قرار میدهند و اضلاع دیگر اقتدار ملی را نیز دچار خطر میکند.
با اینحال، قدرت نظامی را نباید محور منحصر به فرد اقتدار ملی دانست. اگر کشوری با تکیه بر قدرت نظامی اداره شود و از مؤلفههای دیگر غفلت کند، قطعاً به اقتدار ملی دست نخواهد یافت. مهمتر اینکه عوارض نظامیگری گریبانگیر جامعه خواهد شد و مدنیت تحتالشعاع آن قرار خواهد گرفت. بنابراین، نه نظریهای که قدرت نظامی را نفی میکند قابل اعتناست و نه نظریهای که قدرت نظامی را تنها مؤلفه اقتدار ملی میداند.
بهترین راه برای رسیدن به اقتدار ملی تأمین اعتماد مردمی از طریق حل مشکلات اقتصادی و تضمین آزادیهای مشروع به ویژه حق انتخاب شهروندان است. این، پایه اقتدار ملی است که با داشتن آن میتوان در تعامل با کشورها دست بالا را داشت و از آن به عنوان مؤثرترین عامل بازدارندگی در برابر دشمنان بهره برد.
در مورد ترتیب مؤلفههای اقتدار ملی باید بیش از خود مؤلفهها کنکاش شود. متأسفانه دولتها به این موضوع توجه چندانی ندارند و یا شرایط بگونهایست که امکان رعایت ترتیب واقعی برای دولتها وجود ندارد. قطعاً دولتهائی موفقتر خواهند بود که زمینه رعایت کردن ترتیب مؤلفههای اقتدار ملی برای آنها فراهم باشد و یا تلاش قابل قبولی برای به وجود آوردن چنین شرایطی به عمل آورند.
اولویت در چیده شدن مؤلفههای اقتدار ملی با توسعه اقتصادی است. هر کشوری که از توسعه اقتصادی برخوردار باشد میتواند با سایر کشورها مقتدرانه و یا حداقل از موضع برابر صحبت کند و وارد تعامل شود. در داخل کشور نیز مردم فقط زمانی به دولت و حکمرانی موجود اعتماد خواهند کرد که کارائی آن دولت و متولیان حکمرانی را در عمل لمس کنند. بنابراین، بطور طبیعی توسعه اقتصادی و اعتماد مردمی در کنار هم قرار میگیرند.
فلسفه وجودی قدرت نظامی دقیقاً زمانی نمایان میشود که دو مؤلفه توسعه اقتصادی و اعتماد مردمی وجود داشته باشند، زیرا در فقدان این دو مؤلفه اصولاً چیزی برای مواظبت کردن و حفاظت از آنها در برابر تهاجم دشمن وجود ندارد. مهمتر اینکه قدرت نظامی اگر به اعتماد مردمی متکی نباشد، نمیتواند کاری از پیش ببرد.
نکته پایانی که مهمترین نکته در مبحث مؤلفههای قدرت است اینست که آنچه موجب پایدار ماندن و قدرتمند بودن ملتها و کشورهاست، ترکیب مؤلفههای قدرت و همراهی آنها با همدیگر است. حکمرانان، نباید هیچیک از مؤلفهها را نادیده بگیرند و یا در تأمین آنها کوچکترین غفلتی نمایند. در میان این مؤلفهها، تأمین اعتماد مردمی از جایگاه حساستری برخوردار است. مردم، پشتوانه نظام سیاسی و حکمرانی هستند و اعتماد آنها سرمایه اصلی حکمرانی است که در هر شرایطی میتواند تأثیر اساسی را در تأمین اقتدار ملی بگذارد و در نقش عامل منسجم کننده سایر مؤلفهها عمل کند.