در آستانه دیدار شی و بایدن بررسی شد

شناسایی مسیرهای چندگانه آغاز جنگ آمریکا و چین!

کدخبر: ۶۱۰۰۶۰
اقتصادنیوز: «هال برندز» - ستون‌نویس بلومبرگ و استاد دانشکده مطالعات بین‌المللی پیشرفته دانشگاه جانز هاپکینز در یادداشتی به به رابطه پرفراز و فرود آمریکا و چین پرداخته است.
شناسایی مسیرهای چندگانه آغاز جنگ آمریکا و چین!

به گزارش اقتصادنیوز مسیرهای بسیاری هستند که به آغاز جنگ در غرب اقیانوس آرام منتهی می‌شوند.

به نوشته هال برندز در بلومبرگ، به نظر می‌رسد چین می‌تواند با سخت‌گیری‌های بیشتر علیه تایوان، به تسریع وقوع جنگ کمک کند. زمانی که جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، و شی جین‌پینگ، رهبر چین، طی روزهای آینده در سان‌فرانسیسکو دیدار[دو رئیس جمهور ساعاتی پیش وارد سانفرانسیسکو شدند] کنند، این مشکل مطمئنا در اولویت صحبت‌ آن‌ها خواهد بود.

پشت پرده دیدار روسای چین و آمریکا در میانه بحران‌ غزه و اوکراین

اما تایوان تنها نقطه‌ای نیست که با خطر فروپاشی صلح روبه‌روست. دو خطر دیگر در رویدادهای اخیر برجسته شده است؛ رویارویی چین و فیلیپین بر سر یک صخره مبهم به نام «سِکند توماس شول» (Second Thomas Shoal) واقع در دریایی جنوبی چین و افزایش رفتارهای نظامی خطرناک پکن که با هدف دور نگه داشتن نیروهای آمریکایی انجام می‌شود.

اکوایران در ادامه ترجمه این تحلیل آورده است: مشکل مربوط به صخره یادشده یک فلاش‎بَک به دوره‌ای است که دریای جنوبی چین در مرکز تنش‌‎های آمریکا و چین قرار داشت. طی سال‌‌هایی که با دوره ریاست‌جمهوری باراک اوباما همزمان بوده است، پکن توانست نفوذ خود در منطقه را افزایش دهد. پکن با زورگویی به همسایگان دریایی خود و ساخت غیرقانونی پایگاه‌های نظامی در بالای صخره‌های مرجانی مورد مناقشه، تسلط خود را در این منطقه - به رغم اعتراضات ایالات متحده - تقویت کرده است.

اما یک نقطه‌ای که چین به آن تسلط ندارد، سکند توماس شول است که در حدود 100 کیلومتری غرب جزیره پالاوان فیلیپین واقع شده است. فیلیپین از حدود 25 سال پیش با به گل نشاندن عامدانه یک کشتی جنگی در سکند توماس شول،‌ یک پایگاه نظامی برای خود ایجاد کرد تا ادعای مالکیت این کشور بر این منطقه را تحکیم کند. از سوی دیگر، موقعیت جغرافیایی این پایگاه نظامی که در منطقه‎ای دورافتاده قرار گرفته، آن را به متزلزل‌ترین پایگاه نظامی جهان تبدیل کرده است.

به علاوه، نیروهای مستقر در اطراف کشتی جنگی به گِل نشسته باید به شکل دوره‌ای تجهیز شوند و پکن قصد دارد با جلوگیری از رسیدن تجهیزات ضروری به آن‌‌ها، نیروهای فیلیپینی را از اطراف صخره شول دور کند. یک ژنرال چینی در سال 2013 اعلام کرده بود: «اگر نیروهای فیلیپینی به مدت یک تا دو هفته هیچ تجهیزات و تدارکاتی دریافت نکنند، خودشان مجبور می‌شوند جزایر را ترک کنند. زمانی که آن‌ها منطقه را ترک کنند، دیگر به هیچ وجه قادر به بازگشت نخواهند بود.»؛ این روزها پکن به شدت در تلاش است به نهایی شدن این فرایند سرعت ببخشد.

در ماه فوریه،‌ چین از یک لیزر بسیار قدرتمند برای کور کردن گارد ساحلی فیلیپین که در نزدیکی سِکند توماس شول استقرار داشتند، استفاده کرد. در ماه گذشته میلادی و پس از چندین مرتبه درگیری،‌ کشتی‌‎های چینی به کشتی‌های فیلیپینی که حامل تجهیزات بودند، حمله بردند. در واقع پکن در حال محاصره دریایی قلمرویی است که توسط یکی از متحدان آمریکا کنترل می‌شود. مناقشه بر سر یک جزیره مرجانی خالی از سکنه به نظر پیش پا افتاده می‌آید، اما از نظر ژئوپولیتیکی و روابط بین‎الملل، این اتفاق پیمادهای قابل توجهی دارد.

برای چین، سِکند توماس شول برابر است با یک هدف محقق‌نشده در مسیر هژمونی این کشور. برای آمریکا، این صخره مرجانی یک تعهد استراتژیک محسوب می‌شود. شول یک صخره کوچک است،‌ اما در ذهن کسانی که امنیت این صخره را به تعهد آمریکا در قبال آن وابسته می‌دانند، این صخره مرجانی یک مسئله بزرگ و با اهمیت است. مقامات آمریکایی اظهار کرده‌اند که حمله به نیروهای مسلح فیلیپین در دریای جنوبی چین، معاهده دفاعی دوجانبه میان واشنگتن و مانیلا (پایتخت فیلیپین) را فعال خواهد کرد؛ به همین علت،‌ چین خواهان یک رویارویی تمام‌عیار نیست.

در گذشته و در زمانی که نیروهای آمریکایی به مناقشه بر سر این صخره مرجانی وارد شدند، چین به طور موقت از ادعاهای خود کوتاه آمد؛ اما صخره شول یک اهرم فشار ارزشمند برای پکن ‌محسوب می‎‌شود چراکه می‌تواند با استفاده از این اهرم، ضعف آمریکا در تعهد به دفاع از متحدانش در منطقه را برجسته کند. چین در تلاش است با ایجاد بحران و به چالش کشیدن ضمانت‌های امنیتی آمریکا، کشورهای منطقه را نسبت به تعهدات امنیتی ایالات متحده دچار تردید کند. هدف این تاکتیک، تضعیف اعتماد و اتکای کشورهای منطقه به آمریکا است.

پکن همچنین از طریق رهگیری ناایمن هواپیماها و کشتی‌های خارجی،‌ در حال اعمال فشار بیشتر است. بدترین بحران میان آمریکا و چین در سال‌های اخیر به سال 2001 بازمی‌گردد؛ یعنی زمانی که یک جنگنده چینی به یک هواپیمای نظارتی آمریکا برخورد کرد. اینگونه رفتارهای مخاطره‎آمیز چین،‌ امروزه به یک رخداد متداول تبدیل شده است.

برخورد قریب‌الوقوع یک ناو جنگی چینی با کشتی‌های آمریکایی و کانادایی، پرتاب ضایعات فلز توسط خلبان جنگنده چینی به موتور یک هواپیمای گشتی استرالیا و نزدیک شدن بیش از اندازه یک هواپیمای جنگنده چین به یک بمب‌افکن آمریکایی B-52، بخشی از این رفتارهای پکن بوده‌اند. فراوانی و شدت این اتفاقات در حال افزایش است، به طوری که پنتاگون از سپتامبر 2021 میلادی 180 رهگیری «اجباری و مخاطره‌آمیز» از سوی چین را گزارش داده است. این موضوع منعکس‌کننده تشدید تنش‌ها و تهدیدهای بالقوه در منطقه است.

اگر حادثه‌ای بین نیروهای نظامی چین و کشورهای دیگر رخ دهد، بعید است که پکن به سرعت وضعیت را از طریق کانال‎های ارتباطی نظامی که برای این مواقع طراحی شده، حل کند.

این رویدادها نتیجه اقدام خودسرانه خلبانان یا کاپیتان‌های کشتی نیست، بلکه یک استراتژی عمدی از سوی پکن برای افزایش خطرات برای نیروهای خارجی فعال در غرب اقیانوس آرام است. چین شاید به دنبال یک درگیری نظامی گسترده نباشد، اما هدفش جلوگیری از حضور نظامی خارجی در منطقه است. هرگونه اشتباه محاسباتی می‌تواند باعث ایجاد بحرانی شود که به طور بالقوه مشکلات دیگر جهان را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.

 این رفتار به عنوان بخشی از رقابت مداوم بین کشورها، شبیه به «دیپلماسی خشونت» است که در دوران جنگ سرد مشاهده شد. اما رفتارهای پکن که پتانسیل ایجاد یک بحران بزرگ در آسیا را دارد، نمی‌توانست در زمان بدتری برای آمریکا رخ دهد زیرا واشنگتن در زمانی که اروپای شرقی و خاورمیانه در آتش جنگ می‌سوزند، به هیچ عنوان مایل به آغاز یک جنگ دیگر در آسیا نیست. این یک هشدار است و نشان می‌دهد گفت‌وگوهای مقامات عالی‌رتبه کشورها با یکدیگر ممکن است از تعاملات خطرناک جلوگیری نکند.

شی جین‌پینگ و جو بایدن به زودی ملاقات خواهند کرد، اما دیپلماسی واقعی - دیپلماسی خشونت - در غرب اقیانوس آرام، هزاران کیلومتر دورتر اتفاق می‌افتد.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید