جماعت افراطی از بچه 7ساله انتظار حضور در جبهه دارند و با فرد47ساله ای که جبهه نرفته کاری ندارند!
به گزارش اقتصادنیوز این روزنامه در مطلب خود به جماعت افراطی حمله کرد و انتظار آنها از جبهه رفتن بچه7ساله( آذری جهرمی) و جبهه نرفتن مرد47ساله( مرحوم مصباح یزدی) را مذمت کرد.
رگ گردنشان مثل هم بالا میزند. دستشان را مثل هم به شدت تکان میدهند. هیئت و هیکلشان انگار روی ویبره تند قرار گرفته است. مثل هم داد میرنند، مثل هم فرد مقابلشان را میکوبند. کلماتشان شاید متفاوت باشد اما کارکردشان تفاوتی ندارد. عجیب جماعتی هستند اینها.
خود را صد درصدی قبول دارند و غیر خود را حتی یک درصد هم بهرهمند از حق نمیدانند. حتی اگر بدانند، چنین نمیخوانند. برای خود این حق را قائلند که در حق هر که نمیپسندند "ناحق" بگویند.
بن مایه رفتاری همهشان از جنسِ "مباهته" است. همان شبه منطقی که به بیمنطقترین روش سلامت حوزه فکری - رسانهای – روانی جامعه را به هم میزند.
دیگر به خبرهای این جماعت نمیشود اعتماد کرد حتی اگر نتیجه یک مسابقه ورزشی باشد. به تحلیلشان که اصلاً نمیتوان تکیه کرد چون براساس مقدمات فاسد شکل میگیرد. نتیجه هم جز فسادافزایی نخواهد بود.
این البته چیزی نیست که خود ندانند بلکه برای دفاع از آنچه برای شان عزیز است به خود حق میدهند به این روش، راه خود را هموار کنند. شاید این را به زبان نیاورند اما رفتار شان داد میزند که باورمندانِ رسم ماکیاولی هستند و همیشه برایشان "هدف، وسیله را توجیه میکند." برای همین است که مدام به توجیه قلم میزنند و زبان میگردانند. دستاورد سازی میکنند برای کسی که بخواهند، غبار برمی افروزند تا کسی دستاوردهای شخصی را که نمیپسندند، نبینند.
حرف هاشان را از بس تکرار میکنند به عنوان باور عمومی پنداشته و مستند میشمارند. آدرس را هم به جیب بغلی خودشان میدهند به محل کارشان! "خودنوشته"ها را سند میانگارند و با آن دیگران را ملکوک میکنند.
آنان گرفتار استانداردهای دو گانهاند آن هم به آشکارترین وجه. یک عمل و رفتار را از الف به عنوانِ حق مطلق جار میزنند و همان را از دیگری، به کفر ابلیس ترجمه میکنند. از بچه 7 ساله مردم، توقع حضور در جبهه دارندولی از مردان 47 ساله خود نه! دقیقا همان کاری را میکنند که در رفتار غربیها به عنوان دوگانگی استانداردها مذمت میکنند.
جماعت افراطی ما علاوه بر اینها، خیلی "طلبکار"ند. همه چیز را حق خود میدانند بدون این که جواب بدهند چه وظیفهای را برای خود قائلند و با کدام "کارمزد" خود را در موضع طلب میبینند.
این جماعت به کوبیدن دیگران مشغولند و هزینه میتراشند. اگر خرمن کوب میشدند کلی کار میکردند و بهره کارشان هم به مردم میرسید اما دریغ که اینان در عمل "حق کوب"ند. گردن کلفتهای حق کوب....