پشت پرده مانور تبلیغاتی پوتین در خلیج فارس!
به گزارش اقتصادنیوز دیپلماسی مسکو در خاورمیانه نشانگر ناتوانی غرب در منزوی ساختن روسیه و همچنین نشانه واضحی از ظهور قدرتهای میانی است که به طور فزایندهای در بازی میان بازیگران بزرگ ژئوپلیتیک برای کسب اهرم فشار موفق هستند.
در یک هفته، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در سفری نادر به خارج از کشور از زمان حمله به اوکراین در سال 2022، از امارات متحده عربی و عربستان سعودی بازدید کرد. او همچنین میزبان نشستی در کرملین با رئیسجمهور ایران، ابراهیم رئیسی بود.
به نوشته پایگاه اندیشکده استیمسون، دیپلماسی مسکو در خاورمیانه نشانگر ناتوانی غرب در منزوی ساختن روسیه و همچنین نشانه واضحی از ظهور قدرتهای میانی است که به طور فزایندهای در بازی میان بازیگران بزرگ ژئوپلیتیک برای کسب اهرم فشار موفق هستند.
اکو ایران در ادامه ترجمه این گزارش آورده است: هیأت ایرانی مجموعهای از مسائل برای گفتگو با مقامات روسی داشت که از جنگ غزه شروع شد. برای تهران که مدتهاست تحت تحریم قرار دارد، جلب همبستگی روسیه در مسائل بینالمللی ضروری است. تهران به ویژه به دنبال ایجاد شکاف بزرگتر بین روسیه و اسرائیل است که تا همین اواخر روابط صمیمانه خود را حفظ کرده بودند.
با وجود نارضایتیهای تاریخی و عدم اعتماد متقابل، روسیه و ایران از سال 2022 به هم نزدیکتر شدهاند که عمدتاً ناشی از خصومت با غرب بوده است. ایران و روسیه اکنون به طور فزایندهای یکدیگر را به عنوان شرکای مهم در زمینههای نظامی، تجاری و پروژههای زیربنایی میبینند. ابراهیم رئیسی در مسکو درباره کریدور بین المللی حمل و نقل شمال-جنوب (INSTC) که از بنادر روسیه تا سواحل جنوبی ایران امتداد دارد، صحبت کرد. بر اساس گزارشها، طرفین در نهایت بر سر خرید جنگندههای SU-35 روسی و همچنین بالگردهای تهاجمی Mi-28 و هواپیماهای آموزشی خلبانی در ازای پهپادهای ایرانی به توافق رسیدهاند.
پوتین قبل از نشست با رئیسی به امارات و عربستان سعودی رفت. پوتین با رهبران دو کشور درباره سرمایهگذاریها، اوپک و راههای افزایش قیمت نفت صحبت کرد که برای تلاشهای جنگی مسکو در اوکراین بسیار حیاتی است. او همچنین به دنبال یک ضدحمله دیپلماتیک علیه تلاشهای کیف و غرب برای جلب حمایت جنوب جهانی بود. این ممکن است تا حدی واکنشی به میزبانی عربستان از مذاکرات اوکراین در ماه اوت باشد که ولادیمیر زلنسکی، رهبر اوکراین به آن دعوت بود ولی پوتین خیر.
راهبرد موفق ریاض و ابوظبی
برای عربستان سعودی و امارات متحده عربی، دیدار پوتین باعث افزایش وجهه بین المللی آنها به عنوان دلالان قدرت و تسهیلکننده مذاکرات بالقوه صلح شد. با افزایش اختلافات در ایالات متحده در مورد ادامه کمکهای نظامی به اوکراین و افزایش خشم در جهان عرب از آنچه که به عنوان چک سفید آمریکا به اسرائیل در جنگ غزه تلقی میشود، بادهای ژئوپلیتیکی در حال هدایت امارات متحده عربی و عربستان سعودی به سمت پذیرش بیشتر یک سیاست خارجی متنوع و چند محوری است.
عربستان سعودی و امارات متحده عربی به عنوان قدرتهای متوسط واقعی، درباره درگیر شدن در رقابت شدید بین چین و ایالات متحده، یا جنگ بین غرب و روسیه، محتاط هستند. با دوری از این درگیریها، آنها میتوانند با هدف تقویت قدرت ژئوپلیتیکی خود، با ترسیم مسیرهای به ظاهر مستقل، در میان شکاف شرق و غرب شکوفا شوند.
راهبرد مشترک دو کشور خلیج فارس پرهیز از وابستگی بیش از حد به قدرتهای بزرگ است. این امر در نزدیکی عربستان سعودی با ایران مشهود است، در حالی که ریاض به دنبال کاهش وابستگی کلی خود به ایالات متحده و به دست آوردن یک بیمه نامه در برابر اقدامات تخاصمی حوثیهای یمن و ایران است. محاسبات مشابهی نیز در امارات در جریان است.
قدرتهای میانی در چارچوب رقابت غرب و روسیه، هم چالشها و هم فرصتها را درک میکنند. به عنوان مثال، روابط نزدیک عربستان و امارات با روسیه بخشی از یک استراتژی گستردهتر برای کسب امتیازات بیشتر از غرب است. هرچه جنگ در اوکراین طولانیتر شود، اقدامات متعادلکننده و فرصتهای متعاقب آن برای قدرتهای خاورمیانه بیشتر میشود تا جایگاه خود را به عنوان بازیگران کلیدی منطقه ارتقا دهند. حتی ایران که منزویتر است، رویکرد مشابهی را با تلاش برای تنوع بخشیدن به روابط خود با چین، روسیه، هند و عربستان سعودی اتخاذ کرده است و در برخی مواقع همچنان با غرب از جمله ایالات متحده گفتگو میکند.
اولویت اول کشورهای خلیج فارس
قدرتهای متوسط خاورمیانه در درجه اول توسط منافع ملی خود هدایت میشوند. با افزایش قدرت نسبیشان، آنها برای ایالات متحده، چین و روسیه جذابتر میشوند. در واقع، عربستان سعودی و امارات با هیچ طرف خاصی در مناقشه بین قدرتهای بزرگ همسو نیستند. آنها اهداف و آرمانهای منطقهای خود را دارند. برای آنها، عدم تعهد و سیاست خارجی چند وجهی پاسخی مؤثر به پیچیدگیهای محیط جهانی کنونی تلقی میشود.
بنابراین، محاسبات عربستان و امارات در مورد روسیه، نتیجه مستقیم تغییر نظم جهانی است که به طور فزایندهای چند قطبی میشود. قدرتهای بزرگ همچنین میدانند که هر کسی که بتواند جنوب جهانی را جذب کند، کلید شکلدهی نظم جهانی آینده را در دست خواهد داشت. اما از آنجایی که هیچ قدرت بزرگی اهرم کافی برای دستیابی به این هدف را ندارد، مجموعه فرصتها برای عربستان سعودی و امارات تنها چند برابر خواهد شد.
از این منظر جهانی، روسیه ممکن است متوجه شده باشد که لحظه حساسی را در سیاست خارجی خود پشت سر گذاشته است. اگر تهاجم به اوکراین در ابتدا آنطور که برنامه ریزی شده بود پیش نرفت و غرب با تقویت مواضع در برابر تجاوزات مسکو ابتکار عمل را به دست گرفت، تا پایان سال 2023 مشخص شد که پوتین و همکارانش ممکن است شرط درستی روی خستگی غرب از طولانی شدن جنگ اوکراین بسته باشند.
دیپلماسی روسیه در حالت تهاجمی است و یک عنصر حیاتی آن در خاورمیانه در جریان است. سفر پوتین به کشورهای حوزه خلیج فارس و دیدار با رئیسی در همین راستا بود. در حالی که رسانهها عمدتاً به عملکرد دیپلماسی روسیه توجه میکنند، این اجلاسها همچنین بر افزایش اهرم قدرتهای خاورمیانه در توزیع مجدد قدرت جهانی تاکید دارند.