پشت پرده یارگیری ها علیه چین/ چرا هند با آمریکا هم صدا شد؟
به گزارش اقتصادنیوز،در سپتامبر، زمانی که هند ریاست اجلاس گروه بیست را برعهده داشت، شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، از حضور دراین نشست صرف نظر کرد و لی کیانگ، نخست وزیر این کشور را به جای خود فرستاد. دولت چین تصمیم شی برای غیبت در چنین رویدادی پرمخاطب را به حساب نیاورد، اما برخی ناظران گمان میکنند که این مکان نشست بود که شی تمایلی به شرکت در آن نداشت. به هر حال، دولت نارندرا مودی، نخست وزیر هند، ازگروه بیست به عنوان فرصتی برای معرفی هند به عنوان قهرمان و رهبر بالقوه جنوب جهانی استفاده کرد. شی نگران چنین پیامی بود. اما هند بدون نگرانی، نشست «صدای جنوب جهانی» را در نوامبر برگزار کرد، دومین گردهمایی مشابه در سال، که چین به آن دعوت نشد.فارن افرز در این باره یادداشتی را منتشر کرده است.اقتصادنیوز، این یادداشت را در سه بخش ترجمه کرده که بخش نخست در ادامه آمده است.
یارگیری چین و هند
بسیاری از سیاستگذاران ایالات متحده، هند را به عنوان سنگری احتمالی در برابر چین بلندپرواز و تهاجمی می دانند. در سالهای اخیر، نیروهای چینی و هندی بر سر مرزهای مورد مناقشه دو کشور با هم جنگیدهاند و مردم هند به طور فزایندهای رویکردی خصمانه نسبت به همسایه شمالی شان دارند. مقامات دهلی نو نگران حملات اقتصادی و نظامی پکن به حیاط خلوت جنوب آسیای هند از جمله به مواضع میانمار، پاکستان و سریلانکا هستند. در نتیجه، ایالات متحده امیدوار است که هند، کشوری که به طور سنتی از اتحادهای رسمی دوری میکرده و به خودمختاری خود اهمیت میداد، با این بازیگر همسو شود.
اما اصطکاک بین هند و چین فراتر از مرز مشترک آنها و منطقه به عرصه بسیار بزرگتری گسترش می یابد. رقابت فزاینده بین دو کشور شامل رقابت برای نفوذ و حتی رهبری در میان کشورهای دوردست جنوب جهانی است. تعیین اینکه دقیقاً چه چیزی جنوب جهانی را تشکیل می دهد دشوار است، اما این اصطلاح به طور معمول به اکثر کشورهای خارج از اقتصادهای صنعتی سنتی (و اغلب قدرت های استعماری سابق) اشاره دارد - کشورهای آمریکای شمالی و اروپای غربی و استرالیا، ژاپن، نیوزلند، و کره جنوبی بخشی از این گروه قلمداد می شوند، گروهی که عمدتاً از آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین و همچنین هفت کشور از اروپای شرقی هستند. چین مزایای قابل توجهی در کشمکش برای نفوذ در میان این کشورها دارد. پکن به طور پیوسته امپراتوری نفوذ خود را از طریق زیرساخت ها و معاملات سرمایه گذاری و ابتکارات دیپلماتیک و فرهنگی، افزایش داده است. از منظر چین، جنوب جهانی به لحاظ ابزاری با اهمیت است، وفاداری یا حسن نیت ژئوپلیتیکی بیش از 100 کشور از سراسر جهان میتواند به طور موثری در راستای جاهطلبیهای جهانی این کشور تعریف شود.
رویارویی برای رهبری جهان جنوب
دهلی نو به خوبی اهداف جاه طلبانه پکن را دریافته. در دو دهه گذشته، هند به ایالات متحده و دیگر قدرتهای غربی نزدیک تر شده و اینگونه زمینه را برای افزایش همبستگی اش با جنوب جهانی هموار می کند. با این حال، اکنون دهلی نو از جنوب جهانی استفاده می کند که تا حد زیادی توسط تلاش های چین تحریک شده است. هند بهعنوان رئیس گروه بیست در سال جاری، بارها به این گروه اشاره کرد و نگرانیهای بسیاری از کشورهای در حال توسعه، مانند بحران بدهیهای دولتی را برجسته نمود. دو اجلاس جهانی جنوب که توسط دهلی نو در سال 2023 برگزار شد، همچنین مکان هایی بودند که در آن هند می توانست خود را به عنوان یک رهبر کشورهای در حال توسعه معرفی کند.
نبرد بین دو قدرت آسیایی پیامدهای گسترده تری برای ایالات متحده و متحدانش دارد. چین به دنبال این است که جنوب جهانی را در برابر نظم تحت رهبری ایالات متحده قرار دهد و این کشورها را زیر لوای رهبری اش تعریف کرده و جنوب جهانی را به پایگاهی برای ظهور چین تبدیل نماید. در مقابل، هند نسبت به نظم حاکم تحت رهبری ایالات متحده نگران نیست، اما می خواهد نظم حاکم از طریق تعامل دیپلماتیک و اقتصادی اصلاح شود، ایالات متحده می تواند به هند کمک کند تا نقش بزرگ تری در جنوب جهانی ایفا کرده و پیشرفت های چین در این روند را متوقف کند. جدیتر گرفتن نارضایتیهای بیان شده توسط هند و سایر کشورهای جنوبی جهانی در مورد نابرابریهای نهادهای جهانی مانند شورای امنیت سازمان ملل، بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول نیز جذابیت چینیها را تضعیف خواهد کرد. تمایل به رهبری بدون چنین تعامل پیشگیرانه ای، می تواند جنوب جهانی را به حیاط خلوت ژئوپلیتیک چین تبدیل کند.
ظهور "جنوب جهانی جدید"
در پی جنگ سرد، به نظر می رسید که جنوب جهانی از نقشه ژئوپلیتیکی حذف شده است. نهادهایی که زمانی این گروه بندی گسترده را تعریف و متحد می کردند، مانند جنبش غیرمتعهدها ، به حاشیه رفتند. اما اکنون جنوب جهانی بازگشته است. واکنشهای متفاوت به جنگ جاری اوکراین و جنگ اسرائیل علیه غزه، بحران رو به رشد بدهیهای دولتی، و ناکارآمدی عمومی نظم بینالملل، همگی روشن میکنند که چگونه کشورهای جنوبی جهانی در حال ترسیم مسیرهای ژئوپلیتیک خود هستند، اغلب با توسل به روشهایی که ناامیدکننده است.
با این حال، جنوب جهانی جدید با آواتار دوران جنگ سرد خود متفاوت است. کشورهای جنوب جهانی امروز به خوبی آگاه هستند که لفاظی تجدیدنظرطلبانه دوران غیرمتعهد دستاورد چندانی نداشت. این کشورها به جای چسبیدن به ایدئولوژی و همبستگی ضداستعماری، از یک واقع گرایی پسااستعماری و تمایل به انطباق با واقعیت های ژئوپلیتیکی در حال آشکار شدن استقبال کرده اند. کشورهای جهانی جنوب در برقراری روابط با قدرتهای بزرگ چابکتر هستند و حتی تردید قدیمی خود را برای جانبداری در رقابتهای ژئوپلیتیک بزرگتر کنار میگذارند.
این کشورها در حال حاضر عمدتاً ادراک خود را از منافع ملی شان از طریق زبان غیر ایدئولوژیک بیان می کنند. آنها به ائتلافها و ابتکارات مقطعی میپیوندند و همبستگی ایدئولوژیک را از اولویت خارج میکنند (که تعداد کمی از آنها باقی مانده است). آنها هنوز هم حوزههایی از نظام بینالملل را برجسته میکنند که نیاز به سازگاری بهتر با منافع اکثریت عظیم جمعیت جهان دارد. کشورهای در حال توسعه خواستار اصلاحات در حکمرانی جهانی هستند و به دنبال توانمندسازی و نمایندگی بیشتر در مجامع جهانی. کشورها این اهداف را به صورت یکجانبه و چندجانبه، با یا بدون همکاری با سایر شرکای جنوبی جهانی دنبال می کنند. این ترتیبات می تواند سیال باشد و به پذیرش پیگیری منافع ملی محدود شود. بنابراین، هند و چین در زمین های جدیدی در حال مانور هستند و هر دو به دنبال بهره بردن از ظهور جنوب جهانی جدید.