ناراحتی روزنامه اصولگرا از ادامه دادن بحثها و نظرات مرحوم هاشمی توسط افراد و رسانه ها
به گزارش اقتصادنیوز روزنامه جوان نوشت: مرعشی در پاسخ به این سؤال که اگر آقای هاشمی امروز در قید حیات بودند برای بحران ایجاد شده بر سر مسئله حجاب در جامعه چه راهکاری داشتند، مدعی شده: «در آخرین صحبتهایی که من از مرحوم آقای هاشمی شنیدم این بود که ایشان گفتند: "ما از ابتدا در دهه اول انقلاب اشتباه کردیم که حجاب اجباری را یک وظیفه برای حکومت تلقی کردیم. باید اجازه میدادیم که مردم و خانمها با راهکارهای فرهنگی خودشان به انتخاب حجاب علاقهمند شوند. " به نظر من آقای هاشمی در این موضوع دیدگاهها و تکلیف روشنی داشتند.»
پیش از پرداختن به این ادعا ذکر این نکته ضروری است که هاشمی رفسنجانی همواره و در طول حیات خود هیچ گاه سخنی علیه حجاب نگفته و آنگونه که فاطمه هاشمی رفسنجانی، فرزند او سال ۹۷ در مصاحبه با خبرگزاری آناتولی ترکیه عنوان کرده به رعایت قانون حجاب اصرار داشته است: «پدرم به اجباری بودن حجاب اعتقادی نداشت، اما معتقد بود قانون است و باید رعایت شود.»
سایت مرکز اسناد خاطرات آیتالله هاشمی رفسنجانی در نقل روایتی از واکنش او به تظاهرات ۱۴ تیر ۵۹ زنان نوشته «.. در مورد ضرورت حجاب خانمها هم حکم اولی روشن بود که این واجب شرعی است و باید رعایت شود...». مرحوم هاشمی همچنین در خطبههای نماز جمعه ۲۵ آبان سال ۶۳ انتقادات صریحتری را نسبت به حجاب موجود و زنان بیحجاب مطرح میکند: «آقایانی که به کشورهای غربی رفتهاند، میبینند که نسل آنجا به چه بلایی دچار هستند. خانمهایی که فکر میکنند به نام آزادی و…، این حرفها زده میشود، چه میکنند؟ وقتیکه غرب، جنس زن را بهصورت مانکن در ویترین فروشگاهها میگذارد... آیا این ارزش و آزادی زن است؟! اگر زنها یکذره شعور داشتند، همین نقطه کافی بود که علیه این آزادی شورش کنند.» رفسنجانی در خطبههای نماز جمعه ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ هم بخشی از خطبهها را به تأکید بر نهاد خانواده و ارزشهای اسلامی و فضیلت ازدواج و همچنین انتقاد از رواج ارزشهای غربی در جامعه و بدحجابی و حتی تهدید تبعید زنان بیحجاب و همسرانشان به اردوگاه کار اجباری اختصاص داد.
حال برگردیم به ادعاهای حسین مرعشی در گفتوگو با اعتماد. با توجه به نقل قولهایی که اشاره شد، اکنون چرا باید به مرعشی اعتماد کنیم که او راست میگوید؟ به ویژه آنکه پیشتر او مطلبی را به نقل از هاشمی مطرح کرده بود که پس از هجمه حزب مشارکت به او، عقبنشینی کرد و حرفش را پس گرفت.
به فرض اینکه هاشمی نظرش درباره حجاب تغییر کرده باشد، وقتی که او به هردلیل نخواسته تغییر نظرش را علنی بیان کند و لابد توجیه و استدلال قانعکنندهای برای علنی نکردن دیدگاهش داشته، اکنون چرا پس از مرگش موکل خودخوانده او آن نظر پنهان را علنی میکند؟! آیا این نقض اغراض هاشمی و خیانت به او نیست؟!
فراتر از اینها به فرض که مرعشی درست بگوید، چرا باید دیدگاههای هاشمی امروز برای کشور مهم باشد؟ کما اینکه چنانکه گفته شد، او گفته: «حجاب، چون قانون است باید به آن تمکین کرد». کشور قانون دارد، متولی دارد، دستگاه قضایی دارد، قانونگذار دارد، اکنون چرا باید به نظر هاشمی بر فرض صحت که در زمان حیاتش حاضر به علنی کردن آن نبوده بازگردیم؟ و نکته پایانی اینکه چرا آقای مرعشی فکر میکند باید تا ابد همه چیز را در هاشمی خلاصه کرد و این کیش شخصیت را ادامه داد، حال آنکه حتی حاضر نیست در همین مقوله به نظر امام هم مراجعه کند؟!