تشدید همهجانبه تنش در خاورمیانه؛ کابوس جهان در آستانه وقوع؟
به گزارش اقتصادنیوز، «تشدید» یک معنای منفرد ندارد. برای برخی، تشدید به معنای این است که حداقل یکی از طرفهای متخاصم شروع به استفاده از سلاحهایی کند که بسیار قویتر از آن چیزی است که قبلاً استفاده میکرد. برای دیگران، تشدید به زمانی اشاره دارد که کشورها یا گروههای مسلح دیگر تصمیم میگیرند به جنگ بپیوندند.
جنگ اسرائیل در غزه تاکنون از هر دو جنبه تشدید شده است، البته به میزان محدود.
وسعت و مقیاس قدرت آتشی که ارتش اسرائیل در غزه استفاده کرده است، حتی قبل از شروع تهاجم زمینی آن در پایان اکتبر، به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. عظمت ویرانی منجر مقایسه جنگ غزه با بمباران درسدن و هامبورگ توسط متفقین در طول جنگ جهانی دوم شده است.
جنگ اسرائیل و حماس به جاهای دیگر نیز گسترش یافته است. درگیریهای روزانه در امتداد مرز اسرائیل و لبنان ادامه دارد و تقریباً 150،000 نفر از شمال اسرائیل و جنوب لبنان گریختهاند.
علاوه بر این، ارتش اسرائیل به قلمرو تحت کنترل دولت سوریه حمله کرده و سامانههای دفاع هوایی، انبارهای تسلیحات و حتی فرماندهان ارشد را هدف قرار داده است. در یمن، حوثیها (انصارالله) بیش از 20 بار به کشتیها در دریای سرخ حمله کردهاند که باعث شد آمریکا با 11 کشور دیگر یک ائتلاف دریایی بینالمللی ایجاد کند.
با این حال، قدرتهای اصلی منطقه وارد نبرد نشدهاند. اما سناریوهای قابل توجهی وجود دارد که ممکن است این اتفاق بیافتد.
سناریوهای ممکن
یکی از آنها حمله ایران به اسرائیل است؛ شاید در پاسخ به تشدید حملات ارتش اسرائیل علیه حزب الله یا حمله نظامی اسرائیل در سوریه که منجر به کشته شدن تعداد زیادی از مستشاران یا افسران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شود.
یکی دیگر از راههای تشدید تنش، انتقامجویی ایران از حمله آمریکا به حوثیهای یمن است. حمله به یمن گزینهای است که دولت بایدن طبق گزارشها در نظر گرفته است. در واقع، در 31 دسامبر، یک ناوشکن آمریکایی موشکهای یمنی را که یک کشتی باری را در دریای سرخ هدف قرار دادند، سرنگون کرد و سپس به سمت قایقهایی که به همان کشتی حمله کردند شلیک کرد و جنگجویان حوثی را کشت.
با این حال، حوادثی مانند این احتمالاً ایران را وادار به هدف قرار دادن مستقیم اسرائیل یا ناوهای جنگی آمریکایی نخواهد کرد.
جنگ همچنین در صورتی ممکن است گسترش یابد که اسرائیل به ایران حمله کند، تا حمایت آن از حزبالله را متوقف کند، بهویژه اگر حزبالله مجموعهای از راکتها و موشکها را به سمت شهرها و شهرکهای اسرائیلی شلیک کند. اما در عمل، حزبالله یک استراتژی میانه را انتخاب کرده است، حملات موضعی علیه مواضع نظامی اسرائیل در امتداد مرز. اما با این وجود این گروه از حملات در مقیاسی که میتواند تلفات قابل توجهی به اسرائیل وارد کند و به جنگی تمام عیار منجر شود اجتناب میکند.
دورنمای ورود کشورهای عربی به جنگ نیز ضعیف است. تلفات عظیم ناشی از حملات بیامان اسرائیل به غزه باعث خشم و تظاهرات در سراسر جهان عرب و همچنین افزایش مخالفت در بحرین، عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای عادی سازی روابط (در گذشته یا آینده) با اسرائیل شده است.
با این حال هیچ نشانهای وجود ندارد که فشار «خیابان»، یک کشور بزرگ عربی را مجبور به مداخله نظامی برای حمایت از غزه کند. کشورهای عربی خواهان پایان هر چه سریعتر جنگ در غزه هستند که مشارکت مستقیم اعراب احتمالاً مانع از آن میشود. علاوه بر این، برخی از این کشورها، به ویژه مصر، حس همدردی کمی با حماس دارند.
جنگ غزه یقیناً وحشتناک است، اما خطرات تشدید آن کم است، حتی اگر نتوان آنها را به طور کامل رد کرد.