تحلیل سایت نزدیک به محسن رضایی: آیا میتوان با روسیه رابطه سودمند داشت؟
به گزارش اقتصادنیوز، سایت تابناک نزدیک به محسن رضایی نوشت:کارشناسان معتقدند حملات انصارالله یک تغییر ژئوپلیتیکی در منطقه ایجاد کرده و تبعات سیاسی و اقتصادی آن، کشورها را به نحوی تحت تاثیر قرار داده است همچنین این احتمال مطرح است که به دلیل عدم تغییر موضع ایران در قبال حملات انصارالله، روسیه در پاسخ به شکایت کشورهای عرب منطقه نارضایتی خود را به این شیوه به ایران نشان داده است.
پس از واکنش صریح ایران نسبت به مواضع روسیه و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس درباره جزایر ایرانی چندی بعد وزیر خارجه روسیه در موضع گیری جدیدی اظهار داشت:️ روابط مسکو و تهران راهبردی است و روسیه بدون قید و شرط به حاکمیت و تمامیت ارضی ایران از جمله در خصوص جزایر ایرانی در خلیج فارس قویا پایبند است.
موقعیت ممتاز جغرافیایی ایران در نظام بین الملل بیش از آنکه برای ایران قدرت آفرین باشد اغلب تهدیدآفرین بوده است. نگرش کاسب کارانه دولتهای اروپایی به ایران، رقابت قدرتهای استعماری، اشغال ایران در جنگ جهانی اول و دوم باوجود اعلان رسمی بی طرفی، بحران آذربایجان ، نگرش ابزاری امریکا به ایران پس از خروج انگلستان از خلیج فارس، مصادیقی برای این معنا هستند. این شواهد نشان میدهند جغرافیای ممتاز یک کشور به تنهایی برای آن قدرت نمی آفریند.
منافعی که قدرتهای بزرگ در روابط با ایران دنبال میکردند، در اکثر موارد با اهدافی که ایران از این روابط دنبال می کرده، همسو و یا متقارب نبوده است.
و دیگر آنکه قدرتهای بزرگ در ایران فاقد منافع درونی وذاتی بودند. اشتراکات راهبردی اقتصادی ِنظامی و سیاسی میتواند باعث هم بستگی بیشتر کشورها شود.عضویت ترکیه در ناتو یا تأسیسات آرامکو در عربستان را میتوان در همین دسته گنجاند.
شیرین هانتر در کتاب "سیاست خارجی ایران در دوران بعد از فروپاشی شوروی" استدلال میکند که امریکا هیچگاه در ایران منافع ذاتی و درونی نداشته است. او به مطالعه تطبیقی روابط امریکا با ترکیه، عربستان، مصر و ایران می پردازد و نشان میدهد، امریکا به دلیل منافع ذاتی و درونی در ترکیه، عربستان و مصر، با آنها سیاست مدارا و مساعدت را در پیش گرفت درحالیکه در مورد ایران بنا بر شرایط منطقه ای و منافع خود، سیاستی دائماً در نوسان داشته است. شواهد تاریخی نشان میدهد که نگرش سایر قدرتهای بزرگ به ایران نیز مانند امریکا بوده است.ضعف اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی و ایدئولوژیک دولتهای ایرانی و نیز فقدان مشروعیت و مقبولیت آنها باعث میشده، دولت ایرانی به شدت متأثر از الزامات ساختار نظام بین الملل باشد.
احمد میرفندرسکی آخرین وزیر امورخارجه و معمار روابط ایران و شوروی قبل از انقلاب در مصاحبهای بیان داشته : ما بین دو بلوک قرار گرفتیم، از لحاظ ژئوپولیتیک ما مرز بسیار طولانی و سوابق تاریخی خیلی مفصلی با یکی از این دو ابرقدرت داریم. اگر دل ما طرف غرب باشد عقلمان باید تا حدود زیادی طرف شرق باشد، برای اینکه ما در شرق زندگی میکنیم نه در غرب. فن سیاست یعنی همین. فن سیاست مقدار زیادی یعنی جمع تضاد.
همین جاست که دانش سیاست و سیاست مدار به کمک کشورها میآیند. درواقع روس ها به درستی در پی منافع ملی خود هستند.آن ها با ایجاد توازن در روابط خود با ایران و کشور های عرب منطقه حداکثر بهره وری را بدست می آورند.تنها راه علاج مقابله با سوء استفاده برخی کشورها، بازگرداندن توازن به روابط خارجی است.
موازنه سازی در سیاست خارجی همیشه راهکاری برای ارتقاء امنیت ملی و بسط و گسترش قدرت ملی، استفاده از فرصتها و کاهش تهدیدات محسوب میشود. بر اساس سیاست خارجی واقعگرا و معطوف به حداکثر منافع ملی، ایران نمیتواند بدون موازنهسازی بین این متغیرها و توجه به سایر بازیگران جهان منافع ملی خود را کسب کند.
ایجاد گرههای سیاسی و اقتصادی
گره سیاسی و اقتصادی با تنظیم قرارداد ها و تأسیسات بر اساس منافع مشترک ایجاد می شود.در واقع هر دو طرف از یک مسیر مشترک بهره میبرند و این باعث ایجاد هم بستگی بین کشورها خواهد بود.
امروز با نگاهی به سیاستهای تشکیل اتحادها و اتحادیه ها در سطح دهها کشور میتوان به لزوم ایجاد زنجیره های در هم تنیده و مستحکم با دیگر ملتها پی برد.در واقع یکی از اساسیترین مولفه های رشد اقتصادی ورود سرمایه های خارجی به صنایع هر کشور است.ایران با عضویت در مجامع، اتحاد های سیاسی و اقتصادی و همچنین ایجاد گرههای اقتصادی با کشورهای دیگر میتواند تعادل را به روابط برگرداند و حداکثر منافع را محقق سازد.