رقابت ریاض و تهران در خفا/ چگونه جنگ در غزه بازی آمریکا، عربستان و اسرائیل را برهم زد؟
به گزارش اقتصادنیوز، در طول دهه گذشته، رقابت ایران و عربستان سعودی برای افزایش نفوذ و قدرتشان در خاورمیانه، فعل و انفعالهای منطقهای را تحت تاثیر قرار داده و اتحادهای بین المللی را تضعیف کرده است. این رقابت تا جایی پیش رفت که گروهی در باب رویارویی ادعایی دو بازیگر می گفتند؛ نزاعی ادعایی که می توانست پای آمریکا را به معرکه باز کند. اما حالا شرایط فرق کرده و به واسطه توافق ماه مارس، ریاض و تهران در صدد راهی برای کاهش اختلاف های خود هستند.
جبهه هایی که آرام گرفتند
سال 2017 با به قدرت رسیدن محمد بن سلمان در قامت ولیعهد، تنش ها میان تهران و ریاض از سوریه تا یمن افزایش یافت. به ادعای ناظران دو کشور درگیر نبردی نیابتی با هم بودند. در سال 2019 حمله پهپادی و موشکی انصار الله یمن به آرامکو، معادلات حاکم را تغییر داد؛ ریاض در ابتدا با استناد به گزارههایی ادعایی انگشت اتهام را به سمت تهران نشانه گرفت اما با رویکرد انفعالی دولت وقت آمریکا به رهبری ترامپ روبرو شد و همین مقوله موجب شد تا پادشاهی در برابر تهران به عنوان رقیب، رویکردش را تغییر دهد. با پیروزی بایدن و تلاش دولت تحت رهبری اش برای احیای توافق هسته ای برجام که ترامپ از آن خارج شده بود، تلاشهای ریاض برای بازتعریف روابطش با تهران شتاب بیشتری گرفت. در همین راستا «ورد پالیتیکس ریویو» مدعی است، از آنجایی که مقابله با نقض حقوق بشر یکی از برنامه های اعلامی دولت بایدن بود؛ برنامهای که پسلرزههای ناشی از اجرای آن میتوانست برای بازیگرانی چون عربستان هزینه بسیاری داشته باشد، بن سلمان به دنبال راهی رفت برای کاستن از دامنه بحران هایی که ایجاد کرده بود.
با این همه متغیرهای مختلفی بالاخص آغاز جنگ در اوکراین موجب شد تا بایدن رویکرد منتقدانهاش در ارتباط با عربستان را کنار بگذارد. در سال 2022، رئیس جمهوری آمریکا حتی از پادشاهی دیدن کرد و با بن سلمان دیدار داشت، علیرغم اینکه پیشتر از آن گفته بود که عربستان سعودی را به کشوری منفور تبدیل خواهد کرد. این سفر تلاش آمریکا بود برای همصدا کردن شرکای خود در خلیج فارس در میانه بنبست حاصله از جنگ در اوکراین. اما تنشها میان واشنگتن و ریاض بر سر همسویی پادشاهی با مسکو برای بالا نگه داشتن قیمت جهانی نفت، به رغم فشار واشنگتن برای افزایش تولید، شدت گرفت. امروزجنگ داخلی یمن در برزخ (نه صلح و نه جنگ) است؛ هرچند بحران انسانی در این کشور کم رنگ شده است.
از طرفی دیگر جنگ داخلی 13 ساله سوریه وارد یک بازی پایانی طولانی شده؛ دیگر چندان خونین نیست اما بی ثبات است. لیبی نیز از زمان اجرای آتش بس در اکتبر 2020 و نامگذاری دولت انتقالی در مارس 2021، اندکی آرام گرفته اما انتقال قدرت سیاسی در این بازیگر به بن بست خورده است. پس ثبات نسبی برقرار شده، اما این به معنای برقراری صلح نیست.
با حمله حماس به اسرائیل، بار دیگر پروژه عادی سازی روابط میان اعراب و اسرائیل برجسته شد؛ پروژهای که در زمان دونالد ترامپ کلید خورد و در جریانش بازیگرانی چون بحرین و امارات روابط خود را با اسرائیل عادی سازی کردند. با آغاز جنگ در غزه ریاض که در آستانه عادی سازی روابطش با اسرائیل قرار داشت درگیر چالشی جدی شد، تلفات جنگ غزه، رویکرد او در این باب را غیر موجه جلوه می داد. پیشتر و در دوران ریاست دونالد ترامپ مناقشه اسرائیل و فلسطین در واشنگتن و خلیج فارس اولویت نداشت. در عوض، مشارکت راهبردی اسرائیل با کشورهای عربی خلیج فارس برای مقابله ادعایی با ایران برجسته بود. دولت بایدن برای گسترش دامنه توافقنامه ابراهیم خیز برداشت و عربستان را برای عادی سازی رابطه دیپلماتیک با اسرائیل ترغیب کرد. اما آغاز جنگ موجب شد تا بار دیگر اولویتها تغییر کرده و حل مسئله فلسطین برجسته شود. پس از یک دوره درگیری و تشدید تنشها، قدرتهای رقیب منطقه با یکدیگر تعامل کردند. به بیانی دیگر عربستان سعودی و ایران طی توافقی روابط دیپلماتیک خود را احیا کرده، پس از آن امارات متحده عربی با هدف کاهش تنشها با تهران وارد مذاکره شد. با این همه گروهی از ناظران مدعی.اند که پادشاهی فارغ از تلاشش برای کاستن از تنش ها با ایران در صدد است تا توان بازدارندگی اش را در برابر تهران افزایش دهد. بالاخص در شرایط کنونی و در میانه جنگ اسرائیل در غزه که نفوذ و قدرت ایران و محور مقاومت برجسته تر شده است.