دلیل تازه ایران و آمریکا برای احیای دیپلماسی هستهای/ روایت تریتا پارسی از شمارش معکوس برای بازگشت به برجام؛ آغاز دیپلماسی پزشکیان از این نقطه حساس؟
به گزارش اقتصادنیوز، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور منتخب ایران، آمادگی خود را برای از سرگیری گفتوگو با واشنگتن در باب موضوعات هستهای نشان داده و چهره های ارشد دولتش آمادگی خود را برای مذاکره حتی با رئیسجمهور آینده، دونالد ترامپ -همانی که مستقیماً مسئول گره.اندازی در توافق هسته ای 2015 (برجام) بوده است- را اعلام کرده اند.
در همین حال با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر، دولت بایدن نمیتواند به ایران در مورد موضوعات باقیمانده مورد اختلاف، تضمین هایی ارائه دهد؛ تضمین هایی فراتر از توافقی که سال 2015 حاصل شد بالاخص آن که شبح بازگشت ترامپ نوعی عدم قطعیت را در باب آینده توافق ایجاد کرده است.
بهانه ای برای تعامل
تریتا پارسی، مدیر اجرایی مؤسسه کوئینسی با انتشار یادداشتی در فارین پالسی نوشت: چنین فعل و انفعالهایی به آن معناست که تمایلها برای توسل به دیپلماسی هستهای حداقل تا سه ماه و نیم آینده اندک است، با این حال پیروزی پزشکیان ممکن است برای یک موضوع فوری فرصت ساز شود. بالاخص آنکه منافع مشترک واشنگتن و تهران حول محور جلوگیری از یک جنگ تمام عیار بین اسرائیل و حزبالله در لبنان تعریف شده است. به نوشته تریتا پارسی بعید است پزشکیان در عرصه سیاست خارجی ایران تغییرات یکباره ایجاد کند. اما با توجه به وعدههای انتخاباتی اش مبنی بر بهبود اقتصاد از طریق رفع تحریمها و گفتگوهای مستقیم با ایالات متحده، دولت تحت هدایتش شاید فرصت ساز باشد، چرا که سیاست هایش در تضاد با استراتژی دولت پیشین قرار دارد؛ استراتژی که بر «خنثیسازی تحریمها» از طریق افزایش تجارت غیر دلاری با همسایگان ایران تعریف شده بود.با این حال، در کوتاه مدت، سوال اصلی در درجه اول اراده سیاسی است، دولت بایدن تاکنون به مقوله گشایش دیپلماتیک با ایران روی خوش نشان نداده است. جان کربی، سخنگوی کاخ سفید در واکنش به انتخاب پزشکیان، ایده تعامل دیپلماتیک با دولت جدید تهران را رد کرد و به حمایت ایران از حماس، حزبالله، انصارالله و روسیه در اوکراین اشاره کرد.
اما منطقه در آستانه بحرانی قریب الوقوع قرار دارد؛ یک رویداد ژئوپلیتیکی فاجعهبار که میتواند کل خاورمیانه را به آشوب بکشد. اصابت ترکش های جنگ غزه به لبنان و رویارویی اسرائیل و حزب الله. به گفته مرکز تحقیقات و آموزش آلما، هرگونه رویارویی میان این دو بازیگر فاجعه آمیز خواهد بود و احتمالاً با توجه به توانایی برجسته موشکی حزب الله هزاران نفر در طرف اسرائیلی زخمی یا کشته می شوند.
در اینجا، پیروزی پزشکیان فرصتی غیرمنتظره برای نزدیکی ایران و ایالات متحده فراهم می کند. جنگی با چنین مقیاسی، عدم مداخله نظامی در حمایت از اسرائیل را برای ایالات متحده بسیار دشوار خواهد کرد. در واقع، چند روز پس از حمله حماس در 7 اکتبر، بایدن یک ناو هواپیمابر و کشتی های دیگر را به شرق مدیترانه منتقل کرد تا مانع از حمله (احتمالی) حزب الله به اسرائیل شود. عملیات نظامی اسرائیل در غزه نشان داده که نیروهای مسلح این بازیگر بدون دخالت مستقیم ایالات متحده ، آماده نبرد با نیروی جنگی قدرتمندی مانند حزبالله نیستند که تقریباً در قیاس با حماس توانایی نظامی بالایی دارد. اما دخالت مستقیم نظامی ایالات متحده در جنگ حزب الله و اسرائیل به طور اجتناب ناپذیری دارایی های نظامی آمریکا بالاخص نظامیانش را در کانون رویارویی اسرائیل با حزب الله و سایر اعضای محور مقاومت مورد حمایت ایران قرار خواهد داد.
نقاب از چهره اسرائیل افتاد
رویدادهای اخیر به وضوح آسیب پذیری واشنگتن برای ورود به جنگ را نشان داده؛ حتی زمانی که تمایلی به انجام این کار ندارد. این گزاره ماه آوریل و در جریان رویارویی نظامی کوتاه اما پرتنش ایران و اسرائیل آشکار شد؛ رویارویی که در جریان ایران برای تلافی حمله اسرائیل به کنسولگری اهداف این بازیگر را هدف حملات موشکی و پهپادی اش قرار داد. اگرچه اسرائیل سیستم دفاع هوایی پیچیده، چند لایه و چند میلیارد دلاری دارد، اما برای رهگیری رگبار پهپادها، موشکهای بالستیک و موشکهای کروز ایران، نیروهای اسرائیلی به تلاش های هرکولی نظامیان فرانسوی، اردن، بریتانیایی و ایالات متحده متوسل شدند. این تلاش میلیاردها دلار هزینه داشت و با وجود چند روز هشدار قبلی از سوی تهران، برخی موشکهای ایرانی به حریم هوایی اسرائیل نفوذ کرده و به مناطق جنوبی این بازیگر از جمله یک پایگاه هوایی اصابت کرد. این نمایش محدودیتهای دفاعی اسرائیل و میزان وابستگی اش به کمک ایالات متحده را آشکار کرد.
ماه ها پس از این رویارویی، حزبالله با موفقیت شکافهای بیشتری را در سیستم دفاع موشکی گنبد آهنین اسرائیل عریان کرد و دخالت مستقیم ایالات متحده برای جبران ریزشهای زرهی اسرائیل در اولین مرحله از جنگ احتمالی با حزبالله را افزایش داد.
تهران نیز به شدت با جنگ تمام عیار میان حزب الله و اسرائیل مخالف است، جنگی که ایالات متحده را از نظر نظامی به خاورمیانه بازمی گرداند. ایران به درستی به این نتیجه رسیده که در حال حاضر در رقابت خود با اسرائیل دست برتر را دارد و زمان به نفع اوست.
وقتی فرماندهان ایرانی به اسرائیل امروز نگاه میکنند، ماشین جنگی وحشتناکی را نمی بینند که به میل خود جنگ به راه اندازد، بلکه دشمنی تحقیر شده و منزوی بینالمللی را شاهد هستند که بیش از 9 ماه است که در اجرای وعدهاش برای نابودی حماس شکست خورده است. نیروی نظامی پیچیده و نسبتاً کوچک.
از منظر تهران، درگیری منطقهای تمام عیار که زمینه را برای رویارویی ایران وحزب الله با ایالات متحده و اسرائیل را هموار می کند، در شرایطی رخ خواهد داد که حزب الله در موقعیت مطلوبی قرار دارد. در حالی که ایران و ایالات متحده ترجیح می دهند از وقوع چنین سناریویی اجتناب کنند، به نظر می رسد رهبران اسرائیل عقیده دیگری دارند.
روایت حاکم در اسرائیل این است که با توجه به ظرفیت حزب الله برای انجام یک حمله بسیار مرگبارتر از آنچه حماس در 7 اکتبر انجام داد، حیات (ادعایی) اسرائیل با حزب الله در مرز شمالی غیرقابل تحمل شده است. پس اسرائیل راهی جز حمله پیشگیرانه به این گروه مورد حمایت ایران را ندارد. پروژه « Armed Conflict Location & Event Data Project » تاکید دارد که اسرائیل مسئول 83 درصد از موشکهایی است که از مرز اسرائیل و لبنان عبور میکنند.
چرایی تمایل تل آویو به تداوم جنگ
از منظر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، طولانی کردن جنگ - هر جنگی - می تواند به او کمک کند تا با تمدید دوره نخست وزیری اش از رویارویی با خشم مردم اسرائیل ممانعت کند. علاوه بر این، برخی از سران اسرائیل، تضعیف توان حزبالله ، حتی اگر تحققش نیاز به کمک های ایالات متحده داشته باشد را به عنوان آخرین راههای مؤثر باقیمانده برای بازگرداندن بازدارندگی می دانند. بهویژه با توجه به عملکرد ضعیف نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) در غزه علیه حماس.
اما عملیات نظامی احتمالی اسرائیل با محدودیت هایی مواجه است. ایالات متحده اهرم های بسیار زیادی برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل در اختیار دارد، اهرم هایی که دولت بایدن تاکنون از آن در غزه برای اعمال فشار برای برقراری آتش بس عادلانه و بادوام استفاده نکرده است. بی میلی به اعمال فشار باعث شده که مرگ، رنج و ویرانی عظیمی بر فلسطینیان غزه وارد شده و همچنین اسرائیل را در سطح جهان منزوی کرده است.
یافته های هفته گذشته دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) نشان داد که اشغال سرزمینهای فلسطینی توسط اسرائیل غیرقانونی است و این رژیم موظف به تخلیه همه شهرکها و پرداخت غرامت است، همچنین، همانطور که تشدید تداوم خصومت ها بین حزب الله و ارتش اسرائیل در 9 ماه گذشته نشان ثابت کرده پایان دادن به وضعیت ناآرام در امتداد مرز اسرائیل و لبنان به واسطه حملات مداوم اسرائیل به غزه ناممکن شده است.
تا کنون، عمده تلاشهای غرب برای کاهش تنش در امتداد مرز اسرائیل و لبنان، تقریبا در حد یک انتقال پیام (ادعایی) تل آویو برای لبنان تنزل یافته است. در واقع، ایالات متحده نقش پیام رسانی را ایفا می کند که وظیفه اصلی اش کمک دیپلماتیک به اسرائیل برای دستیابی به چیزی است که از لحاظ نظامی نتوانسته به دست آورد: تحت فشار قرار دادن حزب الله بر فراز رودخانه لیتانی مطابق با قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل متحد.
واشنگتن این فرصت را دارد که برای تحقق منافع حیاتی اش موثرتر عمل کرده و اجازه ندهد آمریکا و نظامیانش درگیر جنگی دیگر در خاورمیانه شوند. دولت بایدن به جای برخورد غیرمستقیم با حزب الله، باید مستقیماً با حامی اصلی حزب الله، تهران، رایزنی داشته باشد.
مانورهای دیپلماتیک برای جلوگیری از یک جنگ منطقه ای ویرانگر و بالقوه قریب الوقوع، در نهایت با دیپلماسی هسته ای متفاوت است. اما مذاکرات موفق با دولت جدید پزشکیان در مورد لبنان می تواند به ایجاد شرایط بهتر برای دیپلماسی هسته ای در آینده کمک کند.
هیچکس نمیداند که پزشکیان تا چه حد میتواند به وعدههای مبارزات انتخاباتی خود درباره مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا عمل کند اما دولت بایدن با توجه به تهدیدها، اگر در این زمینه منفعل عمل کند، به عنوان چهره ای مسئولیت پذیر شناخته نخواهد شد.