روزنامه جمهوری اسلامی:
مدیران ارشد صداوسیما باید برای این اشتباه بازخواست شوند
رسانه ملی در ایران چون منحصراً در اختیار حاکمیت قرار دارد و بخش خصوصی از داشتن رادیو تلویزیون ممنوع است، نقشی را برعهده دارد که میتوان آن را اثرگذارترین رسانه داخلی دانست. به همین دلیل است که حاکمیت برای رسانه ملی جایگاه ویژهای قائل است و از جنبههای مختلف ازجمله تأمین بودجه از آن حمایت میکند.
به گزارش اقتصادنیوز روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: روی دیگر این سکه، تعلق داشتن رسانه ملی به ملت است. کلمه «ملی» که در عنوان این رسانه بکار میرود، رساندن همین مفهوم را عهدهدار است. اقتضای ملی بودن اینست که منافع ملی یعنی آنچه به نفع کشور و ملت است رعایت شود. در بسیاری موارد، میان منافع حاکمیت و منافع ملت تضاد و تباینی وجود ندارد. در اینصورت، مشکلی هم به وجود نخواهد آمد، اما مواردی وجود دارند که مردم به تصمیمات و اقدامات حکمرانان ایراد و اعتراض دارند.
در چنین مواردی رسانه ملی باید عنوان «ملی» بودن خود را به درستی تفسیر کند و براساس آن تصمیم بگیرد و عمل کند. این تصمیم و عملکرد است که مستقیماً اعتبار رسانه ملی را حفظ میکند یا بر باد میدهد.
نمیتوان گفت حکمرانان هرگز دچار اشتباه نمیشوند و تمام تصمیمات و اقداماتشان صحیح و منطبق بر مصالح جامعه است. آنها هم مثل سایر مردم ممکن است اشتباه کنند و یا حتی به طمع حفظ قدرت و جلب منافع شخصی یا جناحی خود، تصمیمی بگیرند یا اقدامی کنند که به ضرر کشور و مردم باشد. در چنین مواردی، رسانه ملی باید زبان مردم باشد، خطاها را گوشزد کند و با انتقاد منصفانه و عالمانه، حکمرانان را به مسیر صواب رهنمون شود.
اینکه در اسلام امر بمعروف و نهی از منکر در دو بخش اصلی و مهم مقرر شده که عبارتند از آنچه حاکمان نسبت به مردم انجام میدهند و آنچه مردم باید نسبت به حاکمان انجام بدهند، همین مسیر دوطرفه را ترسیم میکند. بنابراین، رسانه ملی اگر زبان مردم باشد، زبان حکمرانان هم خواهد بود کمااینکه باید وسیلهای برای مهار کردن حکمرانان هم باشد.
حکمرانان به این دلیل که قدرت را در اختیار دارند و قدرت همواره انسانها را مست و مسحور میکند و به ارتکاب خلاف و کشیده شدن به خودکامگی سوق میدهد، بیش از دیگران نیازمند مهار شدن هستند. یکی از مهمترین و قویترین ابزارهای مهار کردن حکمرانان، رسانه ملی است در صورتی که زبان مردم باشد.
رسانه ملی، علاوه بر حکمرانان حتی دستاندرکاران خود را نیز مست و مسحور میکند. آن مجری که احساس میکند هماکنون میلیونها نفر در حال دیدن او و شنیدن حرفهای او هستند، فقط در صورتی که کاملاً مهذب باشد مسحور قدرت نخواهد شد. آن مدیر شبکه که با درخواستهای زیادی برای پخش این و عدم پخش آن، مواجه است و برای آنکه به این خواستهها توجه کند با احترام و تکریم و بالانشینی مواجه میشود طبعاً اگر دارای تهذیب نفس نباشد گرفتار هوای نفس خواهد شد. این قاعده در مورد مدیران ارشد رسانه ملی با ضریب بیشتری جریان مییابد. بنابراین، کسانی که مدیریت رسانه ملی به آنها سپرده میشود، بیش از دیگران به کنترل نیازمند هستند تا دچار طغیان نشوند و مشکلات جبرانناپذیری برای کشور به وجود نیاورند. این نیاز هنگامی بیشتر احساس میشود که بعضی از مجریان مرتکب تخلفاتی خطرآفرین میشوند و متأسفانه هیچ برخورد انضباطی نیز با آنها نمیشود. این تخلفات تاکنون در زمینههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و بازی با آبروی افراد صورت گرفته و حتی گاهی تا بخشهای امنیتی نیز پیش رفته است.
اینکه یک مجری در شرایط حساس بعد از ترور اسماعیل هنیه بگوید تا ساعاتی دیگر اتفاق بسیار مهمی خواهد افتاد، چیزی است که با هیچ معیاری سازگاری ندارد و نهتنها گوینده آن بلکه مدیر شبکه و حتی مدیران ارشد سازمان باید به خاطر چنین بیانضباطی امنیتی عجیبی بازخواست سنگینی شوند. در رسانه ملی ما متأسفانه چنین تخلفاتی در زمینههای مختلف صورت میگیرد و در عین حال، افراد متخلف محکمتر بر روی صندلیهایشان مینشینند و به اعتبار این رسانه لطمه وارد میکنند.
برای حفاظت از اعتبار رسانه ملی، در مدیریت این رسانه باید تجدید نظر اساسی به عمل آید. استقلال فکری، تهذیب نفس، اهل فرهنگ بودن، بیاعتنا به پست و مقام بودن و ترجیح دادن منافع ملی بر هر چیز دیگر، باید معیارهای اصلی انتصاب مدیران رسانه ملی باشند.