ترفند پوتین برای یارکشی در قاره سیاه/ آمریکا بازی را به روسیه باخت؟
به گزارش اقتصادنیوز، کرملین در بخشهای وسیعی از آفریقا مانور می دهد. در ماه آوریل، پنتاگون خروج نیروهای نظامی آمریکا از چاد و نیجر را اعلام کرد، از همین رو دو شریک اصلی ایالات متحده برای داشتن کمکهای امنیتی جهت تداوم عملیات ضد تروریستی در ساحل به روسیه روی آوردهاند. در مورد نیجر، یکی از چهره های نظامی که سال گذشته با کودتا قدرت را به دست گرفت، به پرسنل آمریکایی دستور داد پایگاه هواپیماهای بدون سرنشین 100 میلیون دلاری را ترک کنند. در همین حال، کرملین در شش ماه گذشته مزدوران، نیروهای نیابتی و تجهیزات را به لیبی سرازیر و حضورش را در این کشور تقویت کرده است. لیبی اکنون به نقطه اتصال مهم روسیه در دریای مدیترانه و یک سکوی پرتاب برای عملیات در سایر نقاط آفریقا تبدیل شده است.درهمین راستا نشریه فارن افرز یادداشتی را منتشر کرده، اقتصادنیوز این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست با عنوان «معمای مانور پوتین در قاره سیاه/ چگونه آمریکا قاره سیاه را از دست داد؟» منتشر شد و در ادامه بخش دوم و نهایی آمده است.
مزیت هم صدایی با دیکتاتورها
روسیه در لیبی درس هایی آموخت که امروز با توسل بدان توانسته جای پایش را در قاره سیاه مستحکم کند. مداخلات محدود، منعطف و اسماً قابل انکار - اغلب به نمایندگی از شرکای ناپسندی که غرب تمایلی به آنها ندارد - می تواند نفوذ روسیه را بر جریان های درآمد پرسود ارزان و مطمئن، مانند استخراج طلا، افزایش دهد. روسیه با تلاش نسبتا کمی، خود را به عنوان شریکی معرفی کرده که می تواند کمک نظامی و حمایت از رژیم را بدون درخواست امتیاز در مورد حقوق بشر یا دموکراسی ارائه دهد.مسکو البته میداند که نمیتواند در زمینه تامین رفاه اقتصادی یا امنیت انسانی از دولتهای غربی پیشی بگیرد. اما از آنجایی که بسیاری در منطقه همچنان از پدرسالاری پاریس خشمگین هستند – و تا حدی نسبت به نیات واشنگتن شک دارند – سیاست گذاران روسی دریافته اند که بزرگترین مزیت آنها این است که روسیه نه فرانسه است و نه ایالات متحده. بر اساس نظرسنجی گالوپ در سال 2024، اگرچه ایالات متحده در سراسر آفریقا محبوبتر از روسیه است، اما شکاف محبوبیت بین این دو کشور در میان آفریقاییها در دهه گذشته کاهش یافته است. مقامات غربی نباید تصور کنند که اعتبار روسیه در آفریقا به میزان اعتبارش در کشورهای غربی سمی است.
سیاست گذاران ایالات متحده باید بیاموزند که نمی توانند همیشه در مکان هایی مانند مالی یا نیجر از مسکو پیشی بگیرند. ایالات متحده اغلب در تلاشهای خود برای تسلیم کردن دولتهای خارجی در برابر اراده خود شکست خورده و رهبران در بازی با قدرتهای بزرگ برای رسیدن به آنچه میخواهند مهارت دارند. فارغ از این ها، واشنگتن باید روابط خود را با کشورهای آفریقایی تقویت کند و در عین حال شرکایش را در سطح بالایی حفظ نماید. پذیرش کنیا توسط بایدن به عنوان کشور غیر عضو ناتو گام مثبتی بود که توسط دولت وقت واشنگتن برداشته شد. البته، سرکوب خشونتآمیز معترضان توسط دولت کنیا، تنها چند هفته پس از بازدید ویلیام روتو، رئیسجمهور کنیا از واشنگتن، بر نیاز ایالات متحده جهت بررسی مداوم شرکای خود تأکید میکند.
این کشور نباید به هیچ دولتی – حتی دولتی که به صورت دموکراتیک منتخب شده باشد – تنها به این دلیل که به جای مسکو با واشنگتن همسو شده، مجوز بدهد. ایالات متحده باید به گنجاندن شرایط سیاستی در بسته های کمکی خود ادامه داده تا به رهبران آفریقا کمک کند به طور مؤثرتری شرایط را اداره کرده، فساد را کاهش دهند، تجارت را گسترش داده، رقابت را بهبود بخشند و بدهی های بالا را کاهش دهند. کنار گذاشتن این شروط صرفاً برای جلب نظر کشورهایی حامی روسیه، کوته فکرانه خواهد بود. به موازات آن، ایالات متحده باید همچنان با انتشار اطلاعات نفرینآمیز جمعآوریشده توسط فعالان، روزنامهنگاران مستقل و دولتهای غربی، بر اعمال نادرست روسیه، رفتار غارتگرانه، نقض حقوق بشر و حمایت از فساد در مقیاس بزرگ تمرکز کند.
نفوذ مخرب کرملین
در برخی موارد، مانند زمانی که منافع حیاتی واشنگتن در خطر است، ایالات متحده باید روسیه را از طریق تحریم، دیپلماسی، کمپین های فشار یا عملیات اطلاعاتی تحت فشار قرار داده و به عقب نشینی وادارد. با این حال، در بیشتر موارد، واشنگتن باید این واقعیت را لحاظ کند که مسکو بدترین دشمنش است. معاملهای که کرملین معمولاً با خودکامگان آفریقا میکند این است که از رژیمهای آنها محافظت میکند، اسلحههای اجارهای تهیه میکند و در ازای سهم پرسود در صنایع استخراجی، کمپینهای اطلاعات نادرست را سازماندهی میکند.کمک روسیه اغلب نتیجه معکوس می دهد. به عنوان مثال، در بورکینافاسو و مالی، دولت های تحت رهبری ارتش تعداد زیادی غیرنظامی را کشته و در مواردی با کمک مزدوران روسی دست به نقض وحشتناک حقوق بشر زده اند. چنین تاکتیکهای وحشیانه تنها مشکلات امنیتی را که بخشهایی از ساحل را فراگرفته است تشدید میکند. در سودان، روسیه از هر دو طرف جنگ داخلی خونین حمایت میکند و به این ترتیب خشونتها را شعلهور می سازد تا مجوز ساخت پایگاهی در دریای سرخ را بگیرد. با گذشت زمان، خودخواهترین رهبران آفریقایی احتمالاً متوجه خواهند شد که حمایت روسیه در دراز مدت وضعیت آنها را بدتر می کند.
البته، ساده لوحانه است که انتظار داشته باشیم کشورهای آفریقایی مورد استثمار روسیه به سادگی دوباره به آغوش ایالات متحده بیفتند. در سرتاسر قاره، شهروندان و دولتها به طور فزایندهای مایلند مسیر خود را ترسیم کنند و روابط خارجی خود را متنوع کنند، و واشنگتن باید این واقعیت را بپذیرد. اما با ارائه شراکت خود به کشورهایی که خواهان آن هستند و باز گذاشتن درها برای همکاری های آتی با کشورهایی که در حال حاضر این کار را نمی کنند، ایالات متحده می تواند سیاست های موثرتری را بدون تحت فشار قرار دادن رهبران در سراسر قاره برای جانبداری در جنگ سرد ایجاد کند.