چین در کجای معادلات خاورمیانه قرار دارد؟/ هراس واشنگتن از محور تهران-پکن
به گزارش اقتصادنیوز، فارین پالسی با انتشار یادداشتی مدعی شد: روز سهشنبه ایران برای دومین بار اسرائیل را هدف حملات موشکیاش قرار داد. به ادعای این نشریه، در میانه تشدید تنشها، پکن متعهد شد از تهران حمایت کند. با این همه فارین پالسی مدعی است که بعید است این هم صدایی در عمل نتایجی به دنبال داشته باشد. این نشریه برای توجیه دلیل ادعایی خود، نوشت: «اگرچه ایران و چین روابط نزدیکی دارند، با این همه پکن نمیخواهد وارد رویارویی (احتمالی) شود که ماحصل آن قادر است منافع و اولویتهای اصلی این کشور را با چالشهای جدی روبرو کند.»
فارین پالسی در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد، «انرژی کلید روابط چین و ایران است. بیش از 90 درصد نفت خام صادراتی ایران در حال حاضر در اختیار پکن قرار دارد که بیشتر توسط پالایشگاههای خصوصی فعال در بازار سیاه خریداری میشود. با این حال، از سال 2019، ایران تنها ششمین تامین کننده بزرگ نفت چین بود. چین و ایران در سال 2021، توافقنامه 25 سالهای را امضا کردند که به واسطهاش پکن وعده سرمایهگذاری قابل توجه در ایران را مطرح کرد.
این نشریه با استناد به همکاری دو بازیگر در حوزه انرژی این پرسش را مطرح کرد: تشدید درگیری میان اسرائیل و ایران برای پکن چه معنایی دارد؟ فارین پالسی در پاسخ مدعی شد: «احتمالا. تجارت (ادعایی) نظامی بین چین و ایران کاهش یافته است، اما شرکتهای دو کشور به واسطه قراردادهایی برای توسعه هواپیماهای بدون سرنشین همکاری دارند.»
به ادعای فارین پالسی، حمله موشکی روز سهشنبه ایران برخلاف پاسخ این کشور در ماه آوریل فقط با موشکهای بالستیک انجام شد، اما چین احتمالاً تلاش خواهد کرد تا میزان موفقیت ادعایی اسرائیل در رهگیری موشکهای ایرانی را ارزیابی کند، این گزاره از آنجایی با اهمیت است که موشکهای پرتاب شده ایران عمدتاً پیچیده و با توسل به فن آوری داخلی ساخته شدهاند. از طرفی دیگر اگرچه ایران اهرم فشار زیادی برای متقاعد کردن پکن جهت هم صدایی با خود در اختیار ندارد اما در میان نخبههای چینی و محافل این گروه جایگاه برجستهای را به خود اختصاص داده است.
دیدارهای رسمی میان مقامهای دو بازیگر به طور شگفت انگیزی رایج است، مانند دیدارهای پرسنل نظامی ایران و چین - در جریان مانور رسمی، در طی بازدید از چین و از طریق گروههایی مانند سازمان همکاری شانگهای که ایران سال گذشته به آن ملحق شد. بنابراین، برای چین، تأثیر اصلی درگیری ممکن است روانی باشد. پارانویای مقامات چینی در مورد تواناییهای اطلاعاتی ایالات متحده - خواه تا حدی موجه یا خیالی – به واسطه گفتوگو با همتایان ایرانی آنها تقویت میشود.
این خبر که مقامات آمریکایی عملاً تهاجمات اسرائیل به لبنان را حمایت کردهاند، احتمالاً موجب خواهد شد تا فرضیه چین در باب دخالت آمریکا در چالشهای جهانی تقویت شود. علاوه بر این، به ادعای فارین پالسی توطئه گرایی یهودی ستیزانه به بخشی از جریان اصلی چین تبدیل شده است که به تصویر پکن از واشنگتن به عنوان ارباب دست نشانده رویدادهای جهانی مرتبط است.
با این حال، چین همچنین از اهرمهای لازم برای مدریت روابط خود با اسرائیل برخوردار است. چین برای چندین دهه روابط فنی بسیار نزدیکی با تلآویو داشته است که در دهه 2000 این تعاملات پر رنگتر شد. مقامات آمریکایی در خفا از روابط نزدیک دو بازیگر گله دارند و به دنبال دور کردن اسرائیلیها از پکن هستند. حمایت چین از آرمان فلسطین و ناکامی در سرکوب یهودی ستیزی پس از حمله 7 اکتبر حماس، روابط این کشور با اسرائیل را به خطر انداخته است - اما آن را نابود نکرده است-. پروژههای تامین مالی چین هنوز در سراسر سرزمینهای اشغالی تشویق و حمایت میشود.
چین بدون شک به حمایت دیپلماتیک از ایران ادامه خواهد داد و از هر فرصتی برای تقبیح سیاستهای ایالات متحده و تاکید بر حمایت خود از «حاکمیت و تمامیت ارضی ایران» استفاده خواهد کرد. اما تمایل چندانی به نقش آفرینی امنیتی در خاورمیانه ندارد. به ادعای فارین پالسی، در حالی که مقامات ایالات متحده ممکن است نگران یک "محور خشم" فرضی باشند، حمایت چین از ایران - مانند حمایت عملی آن از روسیه در اوکراین - فرصت طلبانه و محدود است.