عربستان در بزنگاه بریکس؛ بازی یک بام و دو هوای ریاض/ رمزگشایی از پافشاری روسیه برای عضویت پادشاهی
به گزارش اقتصادنیوز، امواج میدیا با انتشار گزارشی نوشت: «روسیه ماه گذشته از محمد بن سلمان ولیعهد سعودی دعوت کرد تا در نشست 22 تا 24 اکتبر بریکس در کازان ، شرکت کند. این اجلاس اولین نشست این اتحادیه از زمان گسترش آن در سال گذشته است که شش عضو جدید - آرژانتین، مصر، اتیوپی، ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی - برای پیوستن به آن دعوت شدند.» به ادعای این نشریه، «در حالی که کشورهایی مانند ایران سریعا این دعوت را پذیرفتهاند، پادشاهی هنوز همسویی رسمی خود با بریکس را تایید نکرده است. به احتمال زیاد، استراتژیستهای سعودی هنوز در حال سنجش جوانب مثبت و منفی عضویت و متغیرهای موافق و مخالف جهت ایجاد تعادل هستند.»
دستاوردهای عضویت عربستان در بریکس
امواج میدیا در ادامه گزارش خود تلاش دارد تا به دستاوردهای احتمالی عضویت عربستان در این نهاد اشاره کند. این نشریه در این باره نوشته، «صرفاً ملاحظات اقتصادی ممکن است عربستان سعودی را به سمت بریکس سوق دهد، زیرا این بلوک بازار بزرگی را ترسیم کرده؛ گروهی از کشورهای توسعه یافته که نماینده 45٪ از جمعیت جهان هستند و 28٪ از تولید ناخالص داخلی جهانی را در اختیار دارند طبیعتا میتوانند بستر لازم را برای همکاری و تعامل متقابل هموار کنند. اعضای اصلی بریکس، بازیگرانی چون (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) تقریباً 40 درصد از صادرات و واردات اعضای جدید بریکس را پوشش میدهند. در ارتباط با عربستان سعودی، این رقم 30 درصد است و به طور پیوسته در حال رشد است، این متغیر همراه با تراز تجاری مثبت برای پادشاهی قابل تامل است. شایان ذکر است، این حجم تجارت مدتهاست که از تعاملات متحد سیاسی اصلی ریاض، یعنی ایالات متحده، پیشی گرفته است. با توجه به مشکلات خاص، بخش عمدهای از سرمایه گذاری در اقتصاد عربستان سعودی توسط کشورهای اصلی عضو بریکس انجام میشود. این جریانهای سرمایه نقش مهمی در تلاش پادشاهی برای متحول کردن اقتصاد خود ایفا میکند.
بر اساس گزارش بلومبرگ، عربستان سعودی قبلاً 1.3 تریلیون دلار در «پروژههای املاک و زیرساختی در هشت سال گذشته به عنوان بخشی از برنامه خود برای تنوع بخشیدن به اقتصاد به دور از نفت» سرمایهگذاری کرده است، این مبلغ بیشتر هم خواهد شد. با توجه به حجم سرمایهگذاریهای مورد نیاز، اتکا به درآمد نفتی راهحلی برای پادشاهی نیست. علاوه بر این، در حالی که سرمایهگذاران غربی ممکن است در مورد لزوم مقابله با اقتصاد عربستان در زمان تغییر و بیثباتی اقتصادی جهانی تردید داشته باشند، چین و هند و سایر کشورهای غیر غربی به وضوح آمادگی خود را برای همکاری با ریاض در پروژههایی که با هدف توسعه بخشهای سبز طراحی شده، نشان دادهاند. علاوه بر گزارههایی که بدانها اشاره شد، عضویت در بریکس میتواند از موقعیت پادشاهی در بازار جهانی نفت حمایت کند.
به باور ناظران، بلوک نوظهور شامل دو مصرف کننده عمده نفت خام عربستان یعنی چین و هند است. با توجه به اینکه رقابت برای بازار آسیایی بین تولیدکنندگان هیدروکربن در سالهای آینده افزایش خواهد یافت، همکاری با پکن و دهلی نو در چارچوب بریکس میتواند وفاداری مصرفکنندگان بالقوه را تضمین کند. از سوی دیگر، عربستان سعودی با پیوستن به این نهاد، یک گام به روسیه نزدیکتر میشود؛ گزارهای که تلاشهای پادشاهی برای هماهنگی با اوپک پلاس را افزایش خواهد داد. بنابراین، ریاض اینگونه روابط خود را با یکی از تولیدکنندگان اصلی هیدروکربن در جهان تقویت خواهد کرد.
میدان برای مانور پادشاهی
چندقطبی فزاینده حاکم بر سیاست جهانی - در میان روابط ناآرام ایالات متحده با کشورهای منطقه - به عربستان سعودی اجازه میدهد تا با تنوع بخشیدن به شبکه شرکای بینالمللی خود، شرطهای خود را برای بهبود روابط امنیتی و سیاسی پوشش دهد. این پویاییها همچنین به پادشاهی فرصت خواهد داد تا خود را به عنوان یک قدرت مستقل منطقهای با شهرت بینالمللی بیشتر مطرح کند. بنابراین عضویت در بریکس فرصتی چندجانبه برای ریاض فراهم میکند تا مشارکتهای بینالمللیاش را متنوع کرده و مستقیمتر با قدرتهای جهانی غیرغربی تعامل داشته باشد. با توجه به تعهد بریکس به عدم مداخله در امور داخلی و احترام به حاکمیت، اصولی که به شدت با منافع عربستان طنین انداز است، پیوستن رسمی به این بلوک به خوبی با حساسیتها و ترجیحات سیاسی رهبری عربستان سعودی همسو است. مواضع طرفدار فلسطین این گروه کشورها نیز نشان دهنده همسویی با موقعیت سیاسی و منطقهای ریاض است.
با توجه به حضور پررنگ چین در منطقه و همچنین گسترش روابط تجاری و سرمایه گذاری این کشور با عربستان سعودی، پیوستن به بریکس مزیتی برای عربستان سعودی جهت تقویت روابط دوجانبه با پکن ایجاد میکند. این در حالی است که مشارکت اقتصادی بین دو کشور به طور قابل توجهی گسترش یافته و پروژههای زیرساختی بندر و منطقه صنعتی، لجستیک و زنجیره تامین، انرژیهای تجدیدپذیر، فناوریهای نوظهور، هوش مصنوعی (AI) و بخش دفاعی را در بر میگیرد. چین همچنین به عنوان یک میانجی دیپلماتیک در منطقه ظاهر شده و از موضع غیر مداخله جویانه قبلی خود دور شده است. در سال 2023، ایران و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود را با میانجیگری چین احیا کردند و به یک بن بست طولانی را که برای اولین بار در سال 2016 به وجود آمد، پایان دادند.
تله شرق؟
با این همه عضویت در بریکس با خطرات بالقوهای همراه است، به ویژه در میانه درگیریهای سیاسی. همسویی با گروهی از بازیگران چون روسیه ممکن است پادشاهی را درگیر تنشهای ژئوپلیتیکی بین مسکو و غرب کند. به طور مشابه، رقابت بین چین و ایالات متحده میتواند تعادل دیپلماتیک عربستان را پیچیده کرده و تأثیرات داخلی منفی داشته باشد. بر اساس دادههای یک نظرسنجی، تقریبا نیمی از سعودیها همکاری نزدیکتر با ایالات متحده و متحدانش را به چین ترجیح میدهند. از این نظر، انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در ماه آینده بر آشفتگیهای حاکم میافزاید. اگر ریاض رسماً به بریکس بپیوندد، بازگشت احتمالی دونالد ترامپ به کاخ سفید ممکن است تنشهای چین و آمریکا را افزایش داده و متعاقبا روابط عربستان سعودی و آمریکا را به شکلی منفی تحت تاثیر قرار دهد. این گزاره در شرایطی که ایالات متحده همچنان شریک دفاعی بیرقیب و تامینکننده تسلیحات برای عربستان سعودی است، قابل تامل است. پادشاهی دومین واردکننده بزرگ تسلیحات در جهان در سالهای 2019-23 بود که ایالات متحده 75 درصد از این تسلیحات را تامین میکرد. همکاری گسترده ریاض با غرب در زمینه مسائل امنیتی و نظامی ممکن است عضویت ریاض در بریکس را به یک انتخاب مخاطره آمیز تبدیل کند.
یکی دیگر از اشکالات احتمالی، ساختار سست بریکس است. اختلافات بین کشورهای عضو، مانند رقابت هند و چین، توانایی بلوک را برای ایجاد موضع واحد در مورد مسائل مهم بینالمللی پیچیده میکند. علاوه بر این، هنوز مشخص نیست که چرا عربستان سعودی باید عضویت رسمی بریکس را به عنوان بستر اصلی برای تعامل با شرکای کلیدی خود در اولویت قرار دهد. پادشاهی به طور مؤثر روابط اقتصادی و سیاسی را از طریق کانالهای دوجانبه ایجاد کرده و باعث میشود عضویت در بریکس بیش از آنچه لازم باشد نمادین به نظر برسد. بیشتر اهداف عربستان سعودی را میتوان مستقیماً محقق کرد و مشارکت انتخابی آن در رویدادهای مرتبط با بریکس قبلاً نشان دهنده نوعی دخالت عملی است. این رویکرد به پادشاهی اجازه میدهد تا با منافع خود هماهنگ شود و در عین حال خطرات بالقوه با غرب را کاهش دهد، مولفهای که گاهی اوقات بریکس را به عنوان یک بلوک متخاصم ترسیم میکند.
تفکر عربستان در مورد اینکه آیا به طور رسمی به بریکس بپیوندد یا خیر، در این مرحله با توازن مثبت و منفی همراه است. به این ترتیب، حفظ وضعیت رسمی نامشخص مشارکت در بلوک ممکن است به نفع ریاض باشد. به طور کلی، انتظار میرود پادشاهی به دنبال رویکردی عملگرا و متعادل با تمرکز بر حفظ استقلال استراتژیک خود باشد. اگرچه عضویت رسمی در بریکس ممکن است حیاتی نباشد، با این حال این مقوله که عربستان سعودی به تعامل دقیق و معنادار با این بلوک ادامه دهد، با اهمیت است. به واسطه چنین فعلی، پادشاهی احتمالاً به دنبال حفظ روابط مستحکم با کشورهای بریکس و متحدان سنتی غربی خواهد بود - بدون همسویی کامل با هر دو بلوک.»