برد و باخت تاریخساز ترامپ/ پایان عصر طلایی دموکراتها
به گزارش اقتصادنیوز، در پاسخ به سوال نخست؛ یعنی «چرایی کاهش رایآوری دموکراتها برای تثبیت ریاست جمهوری 2 دورهای در برابر جمهوریخواهان» میتوان گفت که با پایان عصر«نیو دیل» جمهوریخواهان احتمالا به واسطه مولفههای اقتصادی و عملکردشان در این حوزه، بیش از دموکراتها، این قدرت و توان را پیدا کردند تا برای 2 دوره در کاخ سفید بمانند.
در همین زمینه گروهی از ناظران به تئوری حزب جمهوریخواه اشاره دارند؛ تئوری که در قالب آن، اقتصاد کلان و مولفههایی چون تورم، نرخ بیکاری و رشد اقتصادی بیش از پلتفرمهای دموکراتها خودنمایی میکند.
با این همه هستند گروهی دیگر که از زاویهای متفاوت این گزاره را بررسی کردهاند، این گروه بر این باورند که دموکراتها برای تغییر فشارها خیز برمیدارند و محافظه کاران(جمهوری خواهان) به دنبال حفظ وضع موجود هستند؛ از همین رو شانس گروه دوم برای ماندن در قدرت بیشتر است.
با این همه در طول تاریخ رقابتهای ریاست جمهوری در آمریکا، استثناهایی بر این قاعده مطرح بوده است؛ به عنوان نمونه در نیمقرن اخیر شاهد این واقعیت بودیم که دموکراتها پس از عصر طلایی ریاست چهار دورهای «فرانکلین دلانو روزولت» و پس از آن، ریاست 2 دورهای «هری ترومن»، ریاست «بیل کلینتون» میان سالهای «1993 تا 1997» و «1997 تا 2001» و همچنین سکان داری «باراک اوباما» بین سالهای «2008 تا 2012» و «2012 تا 2016» را تجربه کردند.
در همین راستا امیرعلی ابوالفتح، کارشناس ارشد مسائل آمریکا در گفتوگو با «اقتصادنیوز»، تاکید کرد که «بررسی شانس چهرههای دموکرات و جمهوری خواه برای سکان داری یک دورهای یا 2 دوره ای در کاخ سفید را براساس مقتضیات زمانی بر هر دوره میتوان بررسی کرد.» به باور این کارشناس مسائل آمریکا، شواهد نشان میدهد در شرایط کنونی در حال عبور از سنت 2 دورهای ریاست جمهوری در ایالات متحده و ظهور عصر رئیسجمهوری تکدولتی هستیم. از همین رو دونالد ترامپ، فارغ از پیروزی در کارزار 2024 در انتخابات 2016 میدان را به حریف واگذار کرد و حالا جو بایدن، به سرنوشت مشابهی دچار شده است. از منظر ابوالفتح چرایی این گزاره را باید در نارضایتیهای عمومی از سیاستهای روسای جمهور حاکم، بالاخص چالشهای اقتصادی جستجو کرد.
امیرعلی ابوالفتح همچنین همین رویکرد را در پاسخ به سوال مهم دیگر موثر میداند؛ آنکه چرا چهرههای زن آمریکایی که تاکنون توانستهاند در سطوح بالایی همچون وزارت و معاونت نقشآفرینی کنند، در کارزارهای 2016 و 2024 نتایج رقابتها را به رقیب واگذار کردند؟
به باور او این چهرهها و به طور مشخص هیلاری کلینتون و کامالا هریس که در سالهای 2016 و 2024 بخت خود را برای ریاست به آزمون گذاشتند به این دلیل نتوانستند پیروز میدان باشند که هرکدام از این دو زن نماینده حزبی بودند که رئیس جمهوری حاکم برخواسته از آن جناح و نماینده برنامههایش بود. شاید در سال 2016 دموکراتها تلاش کردند تا سنت شکنیشان به واسطه انتخاب یک زن را برجسته کنند؛ اما از منظر رای دهندگان آمریکایی، هیلاری کلینتون بیش از همه به عنوان وزیر امور خارجه باراک اوباما شناخته میشد و از همین رو، پیروزیاش به معنای ادامه سیاستهای اوباما بود.
امروز نیز شهروندان ایالات متحده تمایل چندانی به کاملا هریس نشان ندادند. ریشه این عدم تمایل را می توان در دو عامل جستوجو کرد؛ نخست آن که او نیز به سان کلینتون، به قمار خطرناکی دست زد و نه تنها زمان زیادی برای برنامهسازی و ارائه تصویری شفاف از برنامهها، سیاست و راهبردهای احتمالیاش نداشت، بلکه در قامت معاون بایدن وارد کارزار شد و از همین رو، بسیاری او را ادامهدهنده راه بایدن و میراثدار رئیسجمهوری حاکم قلمداد کردند.
به باور ابوالفتح، در کارزار پیشرو و بر اساس قانون اساسی آمریکا، نیز سناریوی رئیسجمهوری تک دولتی تکرار خواهد شد؛ بالاخص آنکه دونالد ترامپ چهار سال آینده قادر نیست در رقابتها شانس خود را بیازماید. از همین رو شاید رقابتها میان معاونش و چهرهای دموکرات برگزار شده و این دور بدین شکل ادامه یابد.