اعتبار از دست رفته پوتین

هزینه بحران شام برای مسکو؛ چگونه برند پوتین در قاره سیاه از دهان افتاد؟/ خیز چین و عربستان برای تصاحب سهم روسیه

کدخبر: ۶۹۱۸۷۹
به گزارش اقتصادنیوز: تمرکز روسیه بر جنگ در اوکراین زمینه‌ساز انفعالش در شام شد و همین گزاره به پاشنه آشیلی برای این بازیگر تبدیل گشت. به ادعای ناظران در شرایط کنونی روسیه نه تنها اعتبارش در قاره سیاه را از دست داده، بلکه موقعیتش در اوپک پلاس، قطب شمال و برای بازیگران عربی که به صنایع نظامی‌اش چشم دوخته بودند، تحت تاثیر قرار گرفته است. از همین رو کرملین به احتمال بالا رقابت با قدرت‌های هژمونیک را کنار گذاشته و بر احیای توانش در حیاط خلوت خود متمرکز خواهد شد.
هزینه بحران شام برای مسکو؛ چگونه برند پوتین در قاره سیاه از دهان افتاد؟/ خیز چین و عربستان برای تصاحب سهم روسیه

به گزارش اقتصادنیوز، وال استریت ژورنال با انتشار گزارشی مدعی شد، پایان بشار اسد آسیب پذیری یکی از قوی‌ترین متحدان رهبر سابق سوریه، یعنی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، را عریان کرده است.

به ادعای این نشریه در اوج جاه‌طلبی‌های پوتین، مسکو تلاش کرد تا قدرت خود را بسیار فراتر از مرزهای این کشور به نمایش بگذارد. این بازیگر پایگاه‌های خود را در خاورمیانه و قطب شمال ایجاد کرد، یک نیروی مزدور پنهان را در آفریقا مستقر و با ایالات متحده و چین برای نفوذ جهانی درگیر رقابت شد. اما اکنون، به واسطه تمرکز اقتصادی و نظامی مسکو بر جنگ در اوکراین، پروژه‌های کرملین به آهستگی در آستانه فروپاشی قرار دارد.

روسیه و پایگاه‌های از دست رفته در شام

وال استریت ژورنال در ادامه گزارش ادعایی آورده، در سوریه، پایگاه‌های هوایی و دریایی روسیه نه تنها رابط مسکو با متحدان سوریه، یعنی ایران و حزب‌الله را تقویت می‌کرد، بلکه به‌عنوان پل منطقه‌ای برای انتقال نیروها، مزدوران و تسلیحات از طریق دریای مدیترانه به آفریقا قلمداد می‌شد.

جای پای روسیه در سوریه در سال 2015 پس از بمباران مواضع شورشیان، مستحکم شد و واشنگتن، اسرائیل و کشورهای خلیج فارس را وادار کرد تا کرملین را به عنوان یک بازیگر قدرتمند جدید در منطقه قلمداد کنند. اما این بار روسیه به سان سال 2015 از نیروی هوایی خود برای عقب راندن شورشی‌ها استفاده نکرد و رویکردی منفعلانه داشت.

حالا با رفتن اسد، راهبرد روسیه در سوریه در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. آینده پایگاه‌های این کشور (روسیه) در شام منوط به مذاکره با رهبری جدید سوریه است.

به ادعای این نشریه، اگر روسیه از اهرم اصلی خود در منطقه محروم شود، باید به دنبال پایگاه‌های جایگزین بالقوه در جاهای دیگر، از جمله الجزایر، سودان یا لیبی باشد - اگرچه گزینه‌های کمی مانند بندر طرطوس سوریه، یکی از معدود بندرهای قابل دسترس روسیه در شام،- دارای مزایای مشابهی هستند.

سقوط دمشق این سوال را برای مسکو ایجاد کرده است: آیا روسیه به بازی‌های پرهزینه قدرت‌های بزرگ برای رقابت با ایالات متحده و چین ادامه خواهد داد، یا برای اعمال قدرت در حیاط خلوت خود، ضرر و زیان‌های خود را کاهش می‌دهد.

برخی از مشاوران نزدیک به کرملین در مورد گزینه دوم رایزنی‌ها را آغاز کرده و باور دارند که توسل به این متغیر هزینه‌های سیاسی و اقتصادی کم‌تری برای کرملین به دنبال دارد.

فئودور لوکیانوف، رئیس شورای مشورتی کرملین در امور دفاعی و سیاست خارجی، یک روز پس از ورود اسد به مسکو در یکی از با نفوذترین نشریه‌های سیاسی مسکو نوشت: «کم‌اهمیت‌ترین چیز در جهان امروز، موضوع جایگاه و اعتبار است».

او افزود: «روسیه باید در نقش خود به عنوان یک قدرت منطقه‌ای تجدید نظر کند. بازگشت به سطح بین‌المللی دیگر چندان با ارزش نیست. ایالات متحده و چین نیز در سال‌های اخیر برای قدرت نمایی با مشکل مواجه بوده‌اند.

خروج بی‌نظم ایالات متحده از افغانستان برای دولت بایدن فاجعه بار بود. به همین ترتیب، ابتکار کمربند و جاده چین آهنربایی برای جذب کشورهای مشتری دیگر به سان گذشته جذاب نیست، شاید تا حدی به دلیل شرایط سخت وام دهی که به بخشی از شبکه زیرساخت جهانی بدان متکی است.

با این حال، کرملین مجموعه‌ای از پروژه‌هایی که پوتین برای احیای موقعیت روسیه در صحنه جهانی و بازسازی مسکو به عنوان بازیگر قدرتمند که سلطه ایالات متحده را در طول جنگ سرد به چالش می‌کشد، ترسیم کرده است و بر آن متمرکز است.

ap24343259876147-20241209083123529

برند پوتین از دهان افتاد!

به ادعای وال استریت ژورنال، سقوط اسد باعث خواهد شد که مسکو روابط خود را با بازیگران منطقه، از جمله بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، که پوتین یک سال است علناً با او صحبت نکرده، بازتعریف کند.

در خلیج فارس، عربستان سعودی در حال حاضر در تلاش است تا سهم روسیه را از بازار نفت بگیرد. همزمان درآمدهای نفتی مسکو درست در شرایطی که هزینه‌های نظامی به رکوردهای پساشوروی رسیده ، تهدید می‌شود.

به ادعای این نشریه، موفقیت روسیه در سوریه به بستری برای مداخله روسیه در جغرافیاهای دیگر تبدیل شد، از جمهوری آفریقای مرکزی، جایی که مزدوران واگنر از فاستین-آرچنج توادرا، رئیس جمهوری را در برابر گروه‌های شورشی محافظت کردند، تا سودان، لیبی و مالی.

فروپاشی یکی از نزدیک‌ترین متحدان روسیه ضربه‌ای به برند کرملین در آفریقا وارد می‌کند، جایی که رهبرانش رهبران روسیه را ضامن رژیم‌های خود در برابر دشمنان داخلی و خارجی می‌دانستند.

همزمان دانیل درزنر، استاد سیاست بین‌الملل در دانشکده حقوق و دیپلماسی فلچر در دانشگاه تافتس، مدعی است: «اگر شما یک رهبر آفریقایی هستید که برای ماندن در قدرت به نیروی روسیه متکی است، سقوط سوریه اسد یک داستان هشداردهنده و در عین حال با اهمیت است. اگرچه این واقعیت که اسد در نهایت در مسکو پناهنده شد، ثابت می‌کند که روسیه متحدانش را رها نمی کند».

به ادعای وال استریت ژورنال، روسیه زمانی در خاورمیانه و آسیا به عنوان دومین صادرکننده بزرگ تسلیحات در جهان نفوذ زیادی داشت. اما در سال‌های اخیر، برخی از این قراردادها، از جمله برخی توافق‌ها با بزرگترین خریداران سلاح مسکو مانند مصر و هند، از بین رفته‌اند.

قاهره زمانی یکی از مشتریان اصلی صنعت تسلیحات روسیه بود، اما دولت نخست ترامپ این بازیگر را وادار کرد تا به بخش‌هایی از قرارداد 3.5 میلیارد دلاری تسلیحاتی برای دریافت هلیکوپترها و سیستم‌های دفاع هوایی از روسیه پایان دهد.

امروز مسکو به مصر بازگشته تا قطعات یدکی را برای ماشین‌های جنگی خود خریداری کند. یکی از مقامات صنایع دفاعی روسیه گفت که هند نیز تحت فشار فزاینده غرب در باب تعامل‌های تسلیحاتی قرار دارد، این کشور سهم خود از تسلیحات روسیه را به واسطه همین فشارها کاهش داده است.

در ادامه درگیری اوکراین موجب شد تا منابع روسیه از قطب شمال منحرف شود. در سال‌های قبل از حمله روسیه به اوکراین، مسکو در حال بازگشایی پایگاه‌های دوران شوروی در امتداد ساحل شمالی دریای قطب شمال بود. انتظار می‌رفت که این فعل و انفعال‌ها زیرساخت‌ها و ترافیک را در مسیر دریای شمالی روسیه تقویت کند؛ گزاره‌ای که کرملین امیدوار بود بتواند به واسطه‌اش جایگزینی برای حرکت از طریق کانال سوئز بیابد.

اما روسیه به واسطه جنگ در اوکراین ناچار شد تا منابع مالی و نظامی‌اش را از این منطقه خارج کند. پایگاه ناگورسکایا در منتهی الیه شمال روسیه همچنان نیمه کاره مانده و قرار است تکمیل شود.

تحلیلگران نظامی روسیه و مقامات اطلاعاتی و نظامی غربی می‌گویند که کمبود نیروی انسانی روسیه در اوکراین مسکو را مجبور کرده تا نیروهای خود را از ایستگاه های قطب شمال بیرون بکشد.

c3813af9b774f5f2b6cbba3e1e1e8d45

روسیه قطب شمال را به چین واگذار کرد؟

به همین ترتیب، برنامه‌هایی برای ساخت کلاس جدیدی از اولین یخ‌شکن هسته‌ای، کلاس Leader 10510، تغییر بزرگی را تجربه کرد. همزمان یک کارخانه متالورژی واقع در کراماتورسک، اوکراین، که برای تولید قطعات کلیدی برای یخ‌شکن تعیین شده بود زمانی که زیر آتش مستقیم قرار گرفت، مجبور به توقف تولید شد. در نتیجه، منابع صنایع دفاعی می گویند انتظار می رود هزینه این پروژه 50 درصد افزایش یابد و داده ها تولید یک یخ شکن را پیش بینی می کنند نه سه فروند.

در این میان روسیه هنوز از توانایی پرتاب آتش از طریق جت‌های جنگنده و زیردریایی‌های مستقر در قطب شمال، که میزبان برخی از مهم‌ترین دارایی‌های هسته‌ای مسکو است، برخوردار است. اما نیاز روسیه به پول نقد و تضعیف روزافزون موقعیت اقتصادی این بازیگر، به پکن اجازه داده است تا از تلاش‌های روسیه در قطب شمال حمایت کند. در نتیجه، مسکو کنترلی بر مسیر دریای شمالی خود که با حساسیت محافظت می شد را به چین واگذار کرد، چینی که به طور فزاینده ای به عنوان ذینفع اصلی این مسیر شناخته می شود.

یک مقام سابق روسیه در این باره توضیح داده است، که پکن نفوذ بیشتری بر قوانین و پروتکل ها برای کنترل این مسیر را داراست.

نجورد وگه، استاد کالج دانشگاه دفاع نروژ، در این باره مدعی است: «چین از موقعیت روسیه هم در قطب شمال و هم از شرایط اقتصادی این کشور سوء استفاده می‌کند».

به ادعای این تحلیلگر، «روسیه تحت محدودیت‌های بزرگ‌تری قرار دارد، به‌ویژه محدود کردن گزینه‌های تولید قدرت در حوزه زمین»، این بدان معنا نیست که کرملین در آینده تهدیدی نظامی برای کشورهای ناتو نخواهد بود، اما از نظر قابلیت‌های پیش‌بینی قدرت خالص در امتداد مرز زمینی شمالی ناتو، جنگ در اوکراین بسیاری از قابلیت‌های قبل از جنگ این کشور را کاهش داده است.»

علاوه بر این، مشخص نیست که تضعیف قدرت روسیه چگونه بر بحث‌های احتمالی درباره اوکراین با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب، که می‌خواهد پوتین و ولودیمیر زلنسکی، را به میز مذاکره بیاورد و به درگیری پایان دهد، تأثیر بگذارد.

برخی از تحلیلگران روسیه انتظار دارند که پوتین برای نشان دادن عزم خود، اوکراین را چه در میدان جنگ و چه در مذاکرات هدف حملات سخت تری قرار دهد.

اولگ ایگناتوف، تحلیلگر ارشد روسیه در گروه بین المللی بحران، یک سازمان غیردولتی مستقر در بروکسل، گفت: «اگر ماجرای سوریه معنایی داشته باشد، تنها اهمیت اوکراین را برای پوتین افزایش می دهد. اگر او در سوریه منفعل ماند، اوکراین جایی است که او معتقد است باید به اهدافش برسد.»

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید