روایت فرید زکریا از پیامدهای فشار حداکثری ترامپ/ ائتلاف ایران، روسیه، چین و کره شمالی؛ بزرگترین چالش آمریکا در سال 2025
به گزارش اقتصادنیوز، فارین پالسی با انتشار یادداشتی مدعی شد، مردم در سال 2024 بیش از هر زمان دیگری رای دادند. در بیشتر موارد، مقامهای فعلی از پست خود کنار گذاشته شده یا در موضع ضعف قرار گرفتند. به نظر میرسید در سرتاسر جهان خشم نسبت به تورم، مهاجرت و نابرابری افزایش یافته است. همچنین دو جنگ بزرگ در اروپا و خاورمیانه، چندین درگیری داخلی و شکاف فزاینده در اقتصاد جهانی رخ داد.
در همین راستا نشریه فارین پالسی هر سال در باب تحولات جهانی با یک تحلیلگر برجسته گفتوگو دارد و سال جاری، فرید زکریا، مجری شبکه سی ان ان و نویسنده کتابهایی مانند دنیای پسا آمریکا، آینده آزادی و عصر انقلابها در باب تحولات سال 2024 با این نشریه گفت و گو کرده است.
این مصاحبه را اقتصادنیوز در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست تحت عنوان «روایت فرید زکریا از بازگشت ترامپ و معماری جدید خاورمیانه/ رمزگشایی از نسخه اسرائیلی-آمریکایی برای پوستاندازی منطقه» منتشر شد و در ادامه بخش دوم و نهایی آمده است.
پادشاهیها به دنبال ادغام جهانیاند؛ فشار حداکثری ترامپ پرهزینه خواهد بود
فارین پالسی مدعی است: اکنون، وعده بهار عربی تا حدودی محقق شده است. این نشریه از زکریا پرسید که چنین تحولی در دراز مدت چه معنایی میتواند داشته باشد، زکریا در پاسخ از بازسازی ژئوپلیتیکی گفت و مدعی شد: بین سالهای 1989 تا کنون، تشابهات زیادی میان وقایع وجود داشته و دارد. قیاسی که من همیشه به آن فکر میکنم مرتبط با تحولات سال 1848 است، لحظهای که تمام اروپا درگیر انقلاب جهانی شد. تاریخ تکرار می شود. در میانه تحولات شاهد یک عنصر هستیم که من را بیشتر به یاد سال 1848 میاندازد تا سال 1989. در سال 1848، شاهد انقلاب لیبرال عظیم در سراسر اروپا بودیم. تا سال 1851، سه سال بعد، همه رژیمهای محافظهکار، مرتجع و خودکامه مسئولیت را به دست گرفتند، نیروهای لیبرال را عقب راندند و انقلابها سرکوب شدند. اما اگر به 20 سال بعد نگاه کنید، همه رژیمها به شیوههای اساسی آزاد شده بودند. حالا سناریویی مشابه در جهان عرب در حال رخ دادن است، جغرافیایی که شاهد عقب نشینیهایی هستیم - همه گاردهای قدیمی توانستند خود را بازسازی کنند یا برای خروج از مشکل رشوه دادند.-
زکریا در ادامه ادعا کرد: به عربستان سعودی نگاه کنید. آنچه در آنجا میگذرد واقعاً فوقالعاده است، شاهد اصلاحات در جامعهای هستیم که به شدت بسته بود، ریاض تلاش دارد از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با جهان ادغام شود. از طرفی دیگر شاهد گسترش الگوی مشابه پادشاهی در دبی، ابوظبی و کویت هستیم که قبلاً تا حدودی منزوی بودند.
زکریا مدعی است: این گروه از بازیگران به سمت دموکراسی یا آنچه که ما لیبرالیسم میدانیم حرکت نمیکنند، اما در مسیر بهتری قرار دارند.
به ادعای زکریا، از نظر ژئوپلیتیکی، مسئله بزرگ رویکرد ایران به تحولات خاورمیانه است. سیاست فشار حداکثری اگرچه خوب به نظر میرسد، اما به این معناست که ایران انگیزهای برای همکاری ندارد. قرار دادن بازیگر در جعبهای که هیچ پنجره و دری ندارد دلیل زیادی برای همکاری برایش باقی نمیگذارد. لفاظیهای پیرامون ترامپ از نظر فشار بر ایران بسیار ماکسیمالیستی است. اما ترامپ یک فرصت طلب است و این رویکرد ممکن است تغییر کند. اما اگر سیاست خارجی بایدن در خاورمیانه را بررسی کنید، باید ادعا کرد که به طور تصادفی و یا براساس طرح از پیش تعیین شده، ایالات متحده در موقعیت بسیار خوبی در خاورمیانه قرار گرفته است.
ائتلاف چهارگانه و هزینههای آن برای جمهوری خواهان
فارین پالسی در ادامه این گفتوگو با زکریا در باب ائتلاف چهارگانهای پرسید که به نوشته اکونومیست ایران، چین، روسیه، کره شمالی در قابش تعریف شدهاند. به ادعای این نشریه، این چهار کشور با تحریم و دکترین آمریکا مشکل دارند و در برابر آن همصدا شدهاند. حال سوال این است که هم صداییشان زمینهساز تحقق اهدافشان خواهد شد یا خیر.
زکریا در پاسخ مدعی است: آنها اساساً به واسطه رویارویی با قدرت و هژمونی آمریکا گرد هم آمدند. ایالات متحده پس از سال 1989 قدرت مسلط بود، اما از آن زمان، شما شاهد عقب نشینی این بازیگر به واسطه دولت بازسازی شده روسیه و افزایش قدرت اقتصادی و سپس نظامی چین هستید. این یک واقعیت ساختاری بسیار گسترده در پاسخ به هژمونی آمریکاست. آنچه که گستره وسیع تاریخ به شما می گوید این است که وقتی شما آنقدر قدرت متمرکز شدهاید، متعادل کنندههایی وجود خواهند داشت.
به گفته زکریا، سیاست ایالات متحده این مشکل را تشدید کرده است، به ویژه از منظر روسیه و چین، زیرا آنها بسیار متفاوت هستند. در واقع، اگر به چهارگانه فکر کنید، ایران، چین، کره شمالی و روسیه واقعاً کشورهایی مخالف نظم حاکم هستند. آنها اساسا با یک سیستم مبتنی بر قوانین تعریف شده توسط واشنگتن مخالفند.
به ادعای زکریا، آنها درجهای از هرج و مرج میخواهند. آنها خواهان فرسایش قدرت آمریکا هستند، حتی اگر سیستم اقتصادی باز تحت رهبری این کشور، یکپارچگی جهانی و نهادهای جهانی را از بین ببرد. آنها هیچ انگیزهای برای صلح، ثبات و یکپارچگی ندارند. از سوی دیگر، چین در راستای تضعیف آمریکا تصمیم سازی میکند. چین عمدتاً به دلیل صلح، ادغام در بازارهای جهانی، جهانی شدن و ثبات به قدرت رسیده است. بنابراین فرصتی به وجود آمده که استراتژی روسیه و چین در این بستر به آزمون گذاشته شود.
زکریا در ادامه ادعا کرد: به باور من، برای لیبرالها که نگران دور شدن از جناح راست هستند، عاقلانهترین سیاست در قبال چین، توسل به رویکردی خصمانه است که توسط آنتونی بلینکن و جیک سالیوان در اولین دیدارشان با چینیها برجسته شد. در آنکوریج، آلاسکا، جایی که بلینکن اساسا قانون شورش را برای وزیر خارجه چین خواند، آنها را به شدت عصبانی کرد.
زکریا تاکید کرد: در هفته اول دولت بایدن بحثی در مورد پیوستن مجدد به توافق هستهای ایران و لغو تعرفهها بر چین وجود داشت و در هر دو مورد، آنها تصمیم گرفتند در این باره تصمیم سازی نکنند. امروز بازی در اختیار جمهوری خواهان قرار دارد و این گروه باید قوانین را بازتعریف کنند.
غرب و دوراهی دشوار اوکراین
فارین پالسی در ادامه به رویکرد روسیه و اوکراین اشاره کرد و پرسید آیا اوکراین در سال 2024 از استراتژی درستی پیروی کرده و واشنگتن نیز همکاری لازم را داشته است. زکریا در ادامه مدعی شد: شرایط کورسک پاسخ را دشوار کرده است. همزمان باید درباره رویارویی روسیه و اوکراین گفت که روسیه دارای جمعیتی چهار برابر و اقتصاد ده برابری است. اگرچه این یک جنگ استعماری است، اما یک جنگ استعماری به سان سالهای قدیم نیست. شاهد رویارویی دو همسایه بودیم و از همین رو تامین مجدد مسیرهای عرضه بسیار آسان است. بنابراین آنها باید بیشتر برای دفاع سخت آماده میشدند تا حمله. گفته میشود، آنها به طرز شگفت انگیزی این خط را حفظ کردهاند. بزرگترین چالشی که اوکراینیها با آن مواجه شدهاند این است که اسلحههای مورد نیازشان را به همان سرعتی که نیاز داشتند به دست نیاوردند.
به گفته زکریا، هر سیستم تسلیحاتی که آنها خواستهاند، در نهایت آمریکا و اروپا در اختیارشان قرار داده است. همزمان تحریمها اقتصاد روسیه را فلج کرده است. اما غرب تصمیمهایی سختی گرفته، این گروه از کشورها نمیخواستند روسها را به یک ضدحمله فاجعه آمیز تحریک کنند، چه رسد به نوعی جنگ با ناتو. بنابراین نگرانیهای واقعی وجود دارد که آنها میتوانستند تعادل را بیشتر به نفع اوکراینیها تغییر دهند.
بریکس را جدی بگیرید
فارین پالسی در ادامه به بریکس، نهادهایی متشکل از ایران، مصر، اتیوپی و حتی امارات متحده عربی اشاره کرد و پرسید در شرایطی که نشستهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی در دی سی برگزار شد و جیک سالیوان در بروکینگز سخنرانی میکرد و نیمی از جهان دورتر، در کازان روسیه، حضور یافتند، آیا میتوان در باب دو قطبی شدن جهان در شرایط کنونی گفت؟
زکریا در پاسخ به این سوال گفت: این بلوک و این جلسات را باید جدی گرفت. آنها نشان میدهند که بخشهای مهمی از جهان، از نظم جهانی که تحت سلطه ایالات متحده و تعداد انگشت شماری از متحدانش مانند ژاپن قرار دارد، ناراضی هستند. این میل به سرکشی و شورش وجود دارد که بخشهای بزرگی از جهان را تحریک میکند. درک آن مهم است و دیپلماسی آمریکایی باید تلاش کند تا کاری برای مقابله با آن انجام دهد و آن را به عنوان یک واقعیت از نظر قدرت سخت بهبود بخشد. تصور اینکه بریکس به نهادی بالغ تبدیل شود دشوار است. بریکس همه را به یاد جنبش عدم تعهد در دهه 1970 نمی اندازد. جنبش عدم تعهد شامل تعداد زیادی از کشورها بود که قدرت و اشتراکات بسیار کمی داشتند و همکاری نمیکردند. این ایده که بریکس یک ارز مشترک تعریف میکند، دور از واقعیت است. از طرفی دیگر بسیار بعید به نظر میرسد کشورهایی مانند چین، روسیه، هند و آفریقای جنوبی از نظر اقتصادی دورتر از یکدیگر بتوانند ارز مشترک یا حتی نوعی تعاونی مانند سوئیفت ایجاد کنند. آنچه محتملتر است این است که ارزهای دیجیتال به اشکال مختلف این نقش را ایفا خواهند کرد.
زکریا در ادامه ادعا کرد: ایالات متحده باید به این فکر کند که چگونه مطمئن شود که دلار به حاشیه نمیرود، با توجه به اینکه گروهی از بازیگران به دنبال این هستند تا از سلطه دلار و تحریمهای آن رهایی یابند، پس باید بیشتر نگران یک جایگزین دیجیتال باشیم تا جایگزین سیاسی بریکس.