سیاست یک بام و دو هوای امارات در سوریه/ هزینه بدبینی امارات برای تحریرالشام؛ آیا طوفان دیگری در راه است؟
به گزارش اقتصادنیوز، The Cradle با انتشار یادداشتی مدعی شد: در حالی که کشورهای خلیج فارس و دیگر کشورهای عربی برای پذیرش دولت جدید در سوریه عجله دارند، امارات متحده عربی از عادیسازی کامل روابط با دمشق اجتناب کرده است.
این یک استراتژی است که نه تصادفی است و نه واکنشی، بلکه محاسبهای عامدانه است برای حفظ منافع و امنیت امارات. به باور ناظران، ابوظبی به خوبی از پیچیدگیهای سوریه که ممکن است موازنه قدرتی را که خواهانش است تهدید کند، آگاه است.
امارات متحده عربی با ایجاد تعادل در تعامل محتاطانه و بیمیلی استراتژیک به تعهد، قصد دارد از خود در برابر عدم قطعیتها و هرج و مرج احتمالی محافظت کند؛ زیرا این کشور قرار است با یک سیستم سیاسی جدید سازگار شود. اما دقیقاً چه گزارهای موجب شده تا ابوظبی از رویکرد محتاطانه پیروی کند و چرا ممکن است تحولات سوریه با اهداف بلندمدت این کشور در تضاد باشد؟
رویکرد محتاطانه به کودتای دسامبر
این وبگاه در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد: هنگامی که اپوزیسیون سوریه در ماه گذشته کنترل دولت را در دست گرفت، کشورهای خلیج فارس به سرعت با رهبری جدید این کشور تعامل برقرار کرده و بیانیههایی در راستای حمایت و به رسمیت شناختن انتخابهای مردم سوریه صادر کردند.
این چرخش کاملاً در تضاد با گرم شدن آرام روابط بسیاری از این کشورها با بشار اسد، رئیس جمهور پیشین، پس از سالها انزوای منطقهای بود. اما از منظر این گروه از بازیگران، انطباق با فروپاشی ناگهانی دولت یک ضرورت بود؛ تلاشی برای تضمین نفوذ در سوریه پس از اسد، جایی که ترکیه و قطر ناگهان دست برتر را پیدا کردند.
ابوظبی به عنوان اولین پایتخت عربی که پس از جنگ سوریه روابط خود را با اسد دوباره برقرار کرد، با خویشتنداری حساب شده به کودتای دسامبر نزدیک شد. امارات متحده عربی در اولین بیانیه رسمی خود پس از سقوط دمشق بر «ضرورت حفاظت از دولت ملی سوریه و نهادهای آن و جلوگیری از هرگونه سقوط به سمت هرج و مرج و بیثباتی» تأکید کرد.
این نگرانی در نشستهای وزیران ریاض درباره سوریه که طی آن عبدالله بن زاید، وزیر امور خارجه امارات از اهمیت حفظ وحدت سوریه و نفی تروریسم و سیاستهای انحصاری صحبت کرد، تکرار شد.
رویکرد محتاطانه اماراتی توسط انور قرقاش، مشاور دیپلماتیک محمد بن زاید، رهبر امارات تکرار شد؛ همانی که آشکارا در مورد خطرات ناشی از جناحهای افراطی که اکنون مسئول سوریه هستند، میگفت. او از گروههایی مانند حیات تحریرالشام (HTS) و نیروی مخالف غالب در دولت جدید به واسطه ارتباطشان با اخوان المسلمین و القاعده به عنوان یک خطر دائمی برای ثبات سوریه یاد کرد.
با این همه، ابوظبی علیرغم ملاحظاتش، درهای گفتگو با رهبری جدید سوریه را به طور کامل نبست. اندکی پس از انتصاب اسعد الشیبانی به عنوان وزیر امور خارجه سوریه، عبدالله بن زاید، وزیر امور خارجه امارات مذاکراتی را با هدف بررسی همکاریهای دوجانبه آغاز کرد.
این گفتوگوها با سفر شیبانی به امارات در اوایل ماه جاری به اوج خود رسید و اولین سفر رسمی وزیر امور خارجه سوریه در دولت جدید - یک هفته پس از اولین سفرش به عنوان دیپلمات به عربستان سعودی - بود. در حالی که این سفر بخشی از تلاشهای سوریه برای تقویت روابط با کشورهای عربی بود، به سرعت به کانون اختلاف نظر تبدیل شد.
چرا امارات بدبین است؟
منتقدان در شبکههای اجتماعی عدم تعریف پرچم جدید سوریه در این دیدارها را برجسته و آن را بهعنوان بیاعتنایی عمدی به شیبانی تفسیر کردند. بر این گمانهزنیها، انتخاب لباس وزیر امور خارجه امارات حاشیه ساز شد – کفشهای کتانی در مراسم استقبال رسمی به عنوان نقض پروتکل دیپلماتیک تلقی شد.-
این جزئیات نمادین بحثهای گستردهای را برانگیخت و بسیاری از نیات واقعی امارات متحده عربی و ماهیت رابطه آن با دولت جدید سوریه را زیر سؤال بردند. ناظران سریعاً استقبال مقامهای ابوظبی از بشار اسد، رئیس جمهور سابق در سفر سال ۲۰۲۳ به ابوظبی را با سفر مقامهای جدید قیاس کردند.
همین گزاره صداهای مخالف را بلندتر کرد. بدبینی امارات متحده عربی به دولت جدید سوریه بیشتر از طریق مجموعهای از اقدامات نشان داده شد که تردید این کشور را برای همسویی کامل با دمشق نشان داد. اولین مورد باز میگردد به شکل تعلیق ناگهانی پروازهای بین دو کشور. تنها یک روز پس از آنکه خطوط هوایی چم وینگز خبر از سرگیری پروازهای روزانه بین دمشق و شارجه را رسانهای کرد، ابوظبی بدون ارائه توضیح دقیق، دستور توقف تمامی پروازهای هوایی را صادر کرد.
به طور رسمی، این تصمیم به وضعیت نامناسب فرودگاههای سوریه نسبت داده شد و امارات متحده عربی نیاز به ارتقاء زیرساختها را برای مطابقت با استانداردهای ایمنی و عملیاتی عنوان کرد. سازمان هوانوردی امارات همچنین از مقامات سوری خواست پس از بررسی جامع فرودگاهها مجوز جدیدی دریافت کنند. امارات متحده عربی با جهتگیری سیاسیاش به شتاب وقایع سوریه که به سقوط رژیم بعث و تسلط گروهی با پیشینه ایدئولوژیک القاعده و اخوان و متحد با ترکیه نئوعثمانی انجامید، با هراس رصد کرد.
در این میان، اطلاعاتی منتشر شده که تأیید میکند امارات به گروههایی از جنوب سوریه دستور داده که به سرعت در شامگاه ۷ دسامبر وارد دمشق شوند، زمانی که برای آنها مشخص شد که دولت سقوط خواهد کرد. به ادعای ناظران، «این نشانه اولیه ارزیابی ابوظبی بود مبنی بر اینکه یک دولت مرکزی در دمشق به رهبری این گروه سنی عواقب ناگواری برای این بازیگر و برای منافع سلطنت خاندان سنی آن خواهد داشت.»
با این حال، حاکم سوریه، احمد الشرع (که قبلاً با نام ابومحمد الجولانی شناخته میشد) با تعهد به انحلال همه گروههای مسلح و ادغام آنها در وزارت دفاع، به دنبال رفع نگرانیهای خلیج فارس است. در حالی که هدف این اقدام جلب حمایت خلیج فارس و کاهش تحریمهاست، اما با موانع مهمی مواجه است.
چالش جنوب
تکثیر گروههای مسلح با وفاداریها و برنامههای متنوع، بهویژه در جنوب سوریه، چالش بزرگی است. یک نمونه قابل توجه اتاق عملیات جنوب، (SOR) ائتلافی به رهبری احمد العوده است که فرماندهی تیپ هشتم در سپاه پنجم را بر عهده دارد و از روابط قوی با امارات متحده عربی برخوردار است.
شرع چندین ملاقات با العوده داشته، اما این مذاکرات هنوز به نتیجه نرسیده است. بنا بر گزارشها، العوده برای جناح خود ضمانتها و امتیازاتی خواسته که تلاشها برای دستیابی به وحدت تحت یک فرماندهی نظامی متمرکز را پیچیده میکند.
در همین حال، ابوظبی از طریق حمایت مالی خود از العوده و روابطش با تاجر با نفوذ سوری خالد المحمید، اهرم قابل توجهی در اختیار گرفته است. تحلیلگران پیشنهاد میکنند که امارات متحده عربی میتواند از این ارتباطات برای تأثیرگذاری بر روند سیاسی استفاده کند و به طور بالقوه ابتکاراتی را که با دیدگاهش در باب سوریه مطابقت ندارد، از مسیر خارج کند.
ناظران مدعیاند که «اماراتیها هیئتی را مانند دیگران به دمشق نفرستادند و هرکس آنچه را که رسانههای اماراتی پخش میکند تماشا کند و بخواند، میتواند نارضایتی اماراتی را از ایده همزیستی با رهبران دمشق استنباط کند.
با این همه، به دلیل فشارهای واشنگتن امارات تصمیم گرفته که به دولت تازه سوریه فرصت جدیدی بدهد، با این همه امارات انعطافپذیری ندارد که در انظار عمومی عریان شود. در چنین شرایطی پیشبینی میشود که امارات متحده عربی منتظر بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید است و سپس فعالانه برای تضعیف اقتدار تحریرالشام در دمشق تلاش خواهد کرد.
با توجه به عدم تمایل آشکار آنها به به رسمیت شناختن رهبری جدید سوریه، این استراتژی با دیدگاههای جمهوری خواهان همسویی خواهد بود. بنا بر گزارشها، مصر نیز با این رویکرد موافق است، اما متقاعد کردن عربستان سعودی جهت هم صدایی ممکن است شرایط را پیچیدهتر کند.
شکاف میان برادران
همزمان، امارات متحده عربی با اشاره به ارتباط دولت جدید با اخوانالمسلمین، ۱۹ فرد و نهاد را در فهرست نظارتهای تروریستی خود قرار داد. به باور علی المراد، روزنامهنگار لبنانی، این اقدام به عنوان پیام روشنی از سیاست «مدارا صفر» ابوظبی در قبال این گروه بود و مخالفت گستردهتر ابوظبی را با جنبشهای سیاسی که تهدیدی برای امنیت و نفوذ خود میداند، تقویت کرد.
کشورهای حاشیه خلیج فارس از لحاظ تاریخی نگرانیهای عمیقی در مورد ظهور جنبشهای نوظهور داشتهاند، زیرا از عواقبی که این گروهها میتوانند بر ثبات شیخ نشینهای داشته باشند، بیم دارند. در این زمینه، هنوز خیلی زود است که با اطمینان اعلام کنیم پویایی سیاسی سوریه به سمتی میرود که با منافع خلیج فارس همسو باشد. اختلافات آشکار بین دیدگاههای داخلی سوریه و اولویتهای خارجی خلیجفارس به شکلگیری تنشها ادامه میدهد و در برخی مواقع، مسیر حکمرانی در این کشور را پیچیدهتر میکند.
به باور علی المرادی، وقتی صحبت از رابطه با اسلام گرایان میشود، رویکردهای امارات و عربستان سعودی متمایز است. دومی تجربه روشنی در به کارگیری این گروهها دارد و به این جنبشها با همان درجه خطری که امارات میبیند نمینگرند.
آنچه در لیبی اتفاق افتاد گواه آن است. در حالی که امارات در حمایت از خلیفه حفتر فرمانده ارتش ملی لیبی مستقر در طبرق در برابر گروههای اسلامگرای مورد حمایت ترکیه نقش پر رنگی بر عهده گرفت، عربستان سعودی در پرداختن به این موضوع فوریت کمتری نشان داد. به طور مشابه، در یمن، عربستان سعودی با یکی از شاخههای اخوان المسلمین هم صداست، در حالی که امارات متحده عربی از طریق نیروهای شورای انتقالی جنوب، جنگی را علیه آنها به راه انداخته است. این اختلاف به سومالی هم کشیده میشود، جایی که دو قدرت خلیج فارس سیاستهای متناقضی را در مورد گروههای اسلام گرا دنبال کردهاند.
چهرههایی مانند احمد العوده همچنان میتوانند نقش محوری در شکل دادن به آینده سوریه ایفا کنند، به ویژه با حمایت امارات و مصر. العوده به واسطه رهبری جناحهای جنوبی، توان تضعیف احمد الشرع را هم از نظر نظامی و هم از لحاظ اداری، داراست.
این امر موقعیت ابوظبی را بهعنوان یک بازیگر تأثیرگذار کلیدی در عرصه ژئوپلیتیک سوریه تقویت میکند و این بازیگر را به عنوان وزنهای در برابر جاهطلبیهای ترکیه و قطر در منطقه قرار میدهد. سوریه همچنان دروازهای حیاتی به جهان عرب و پیوند تجاری ضروری با خلیج فارس است.
ابوظبی احتمالاً از منطقه درعا به عنوان ابزار چانهزنی استفاده خواهد کرد و از روابط خود با العوده برای کسب امتیازات اقتصادی و امنیتی استفاده خواهد کرد. هدف امارات متحده عربی تضمین درجهای از مشارکت سیاسی است که با منافع این کشور همسو باشد و همزمان بر دمشق فشار وارد کند؛ رویکردی که خطر مختل کردن روند سیاسی شکننده و فرو بردن سوریه در بیثباتی بیشتر را به همراه دارد.