سایه جنگ غزه بر روابط اسرائیل و روسیه؛ تلآویو به مسکو پشت کرد؟/ معمای انفعال کرملین در تحولات شام
به گزارش اقتصادنیوز، به ادعای ناظران، ژوئیه 2015، (شهید) قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، به مسکو سفر کرد تا درباره طرح اضطراری درباره سوریه که کنترل 80 درصد از خاک آن در اختیار شورشیان قرار داشت، با مقامهای کرملین رایزنی داشته باشد.
روسیه در آن بازه زمانی در انعقاد توافق هستهای ایران در سال 2015، معروف به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) کمک کرده بود. سفر (شهید) سلیمانی که سه ماه بعد رسانهای شد، آغازگر تحول یک دههای روابط روسیه و ایران، از همکاری تاکتیکی در سوریه تا مشارکت در سال جاری قلمداد میشود؛ رخدادی که در ژانویه 2025 با امضای توافقنامه مشارکت استراتژیک بین دو کشور به اوج خود رسید.
این عبارات بخشی از یادداشت فارن افرز است؛ یادداشتی که اقتصادنیوز آن را در سه بخش ترجمه کرده، بخش نخست با عنوان «رمزگشایی از چرایی نزدیکی ایران و روسیه/ بازی کرملین در دو زمین تهران و تلآویو؛ پوتین به نتانیاهو باج داد؟» منتشر و بخش دوم در ادامه آمده است.
چرایی روسیه از اسرائیل دور شد؟
با تشدید تحریمها، روسیه که به شکلی فزاینده توسط غرب در انزوا قرار گرفت، ایران را به عنوان یک شریک قابل اعتماد قلمداد کرد. مسکو در حالی که نیروهای زمینیاش را از سوریه دور میکرد و به میدان اوکراین میکشید، حضور هوایی خود را در پایگاه هوایی حمیمیم حفظ کرد اما حمایت زمینی از دولت اسد را به نیروهای حامی ایران واگذار کرد.
این فعل و انفعالها در ابتدا در حفظ نفوذ روسیه در سوریه مؤثر بود. اما آنها حضور نظامی ایران در منطقه را بیشتر تقویت و مقامات اسرائیلی را به دلیل افزایش قدرت ایران در شام نگران کردند. پویایی جدید در می 2022 آشکار شد، زمانی که نیروهای روسیه مستقر در سوریه برای اولین بار از موشکهای ضد هوایی اس-300 علیه جتهای اسرائیلی استفاده کردند تا اهدافی در شمال غربی سوریه را هدف قرار دهند.
با این حال، اسرائیل تا حد زیادی در مورد جنگ اوکراین سکوت اختیار کرد تا همکاریاش با روسیه در سوریه حفظ شود. نتانیاهو در مصاحبهای در مارس 2023 تاکید کرد که خلبانان اسرائیلی "در مجاورت بسیار نزدیک" با خلبانان روسی عمل میکنند. تعادلی که روسیه به آن دست یافته بود در چنین شرایطی به طور فزایندهای متزلزل شد و بعد از حملات اسرائیل به مواضع مقاومت درهم شکست.
اتکای عمیق مسکو به حمایت ایران راه را برای همکاری عمیقتر روسیه و ایران در خاورمیانه تحت تاثیر قرار داد. در حالی که بازیگران حامی ایران، از جمله حوثیها در یمن و نظامیان در عراق و سوریه، در سراسر منطقه برای حمله به اسرائیل پس از 7 اکتبر بسیج شدند، روسیه هرگونه تظاهر به بیطرفی را کنار گذاشت.
بر اساس گزارش وال استریت ژورنال، مسکو دادههای ماهوارهای را برای تقویت قابلیت هدف گیری حوثیها علیه کشتیها در دریای سرخ در اختیار این گروه قرار داد و با یک معامله تسلیحاتی 10 میلیون دلاری با حوثیها موافقت کرد.
روسیه در لبنان، انتقال تسلیحات پیشرفته به حزبالله را تسهیل کرد، از جمله موشکهای هدایت شونده ضد تانک پیشرفته که بعداً در داخل اسرائیل را هدف قرار داد. روسیه همچنین به حامیان ایران آزادی عملیات بیشتری در بلندیهای جولان سوریه داد.
شاید مهمترین نشانه تغییر رویکرد روسیه، مواضع پوتین و مقامات روسی در باب حملات هفتم اکتبر حماس بود. فراتر از آن در 13 اکتبر، پوتین ارتش اسرائیل را با نازیها مقایسه کرد و به خبرنگاران گفت که برنامههای ارتش اسرائیل در غزه با محاصره لنینگراد در طول جنگ بزرگ میهنی قابل مقایسه است.
وقتی معادلات از کنترل کرملین خارج شد؟
پاسخ اسرائیل به حملات هفتم اکتبر موجب شد تا محور مقاومت فعالیت بازدارندگیاش را بازتعریف کند. اسرائیل علاوه بر هدف قرار دادن مواضع حماس در غزه، این نوار باریکه را از زمین و هوا محاصره کرد تا بدین طریق تحرکات مقاومت را به سمت سوریه برای حزبالله تا پایان سال 2023 را تحت تاثیر قرار دهد.
براساس کمپین تعریف شده حزبالله 16 فرمانده ارشد این جنبش از جمله سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله ترور شدند. پس از آن اسرائیل علیه مواضع این گروه در جنوب لبنان و در سوریه خیزی جدی برداشت. در این میان ایران و اسرائیل از منطقه خاکستری خارج شده و رویاروی هم قرار گرفتند.
به ادعای ناظران تشدید تنشها بعد از هفتم اکتبر در ابتدا با منحرف کردن توجه و منابع غرب از اوکراین و به خاورمیانه به نفع روسیه بود. اما در نهایت، مسکو از پیامدهای تغییر معادلات خاورمیانه متاثر شد. پس از یک دهه کمک نظامی موفق روسیه، دولت اسد به طور ناگهانی در دسامبر 2024 فروپاشید.
برخلاف سال 2016، زمانی که نیروهای زمینی ایران و پشتیبانی هوایی روسیه موفق به عقب راندن نیروهای شورشی در طول محاصره حلب شدند، این بار هیچ یک ضدحملهای را کلید نزدند. نیروهای حامی ایران به واسطه حملات اسرائیل بر توان بازدارندگیشان متمرکز شدند. روسیه نیز برای دفاع از اسد گامی برنداشت چرا که درگیر جنگ در اوکراین بود.
زمانی که اوکراین جنگ خود را علیه نفوذ روسیه را مستقیماً در خاک سوریه گسترش داد، مشخص شد که جنگ در اوکراین و خاورمیانه تا چه حد عمیق به هم گره خورده است. کییف حدود 20 اپراتور با تجربه پهپاد و 150 هواپیمای بدون سرنشین پیشرفته دید اول شخص را برای پشتیبانی از تحریرالشام به مقر شورشیان در ادلب فرستاد.
در مواجهه با شکست اجتناب ناپذیر، مسکو خروج عجولانه اما برنامهریزی شده اسد از دمشق را ترتیب داد. رسانههای دولتی روسیه گزارشهای مطبوعات ترکیه مبنی بر اینکه اسد در ازای عبور امن، فهرست جامعی از داراییهای راهبردی سوریه را رها کرد تا هدف حملات اسرائیل قرار بگیرند را منعکس کردند. اما توسل به چنین رویکرد دیپلماتیک نمیتواند تبیین کننده رویکرد روسیه و ایران در سوریه باشد.
در پاسخ به تحولات شام، ایران بهسرعت برنامه هستهای خود را گسترش داد و روسیه دیگر نمیتواند تعهدات دیپلماتیک خود را در قبال دو رقیب منطقهای که اکنون شریک اصلی جدیدش هستند، متعادل کند. دو کشور سوریه را از دست دادند، اما به واسطه سقوط دمشق به یکدیگر نزدیک شدند.