رمزگشایی از رویکرد خزنده آذربایجان در قفقاز جنوبی/ چگونه معادلات شام نظم منطقه را تحت تاثیر قرار میدهد؟

به گزارش اقتصادنیوز، مدرن دیپلماسی با انتشار یادداشتی مدعی شد: پیروزی آذربایجان در مناقشه قرهباغ کوهستانی (ناگورنو-قرهباغ) پایان درگیری این کشور با ارمنستان و ارمنیها نبود، بلکه نقطه عطفی در کمپین در حال پیشرفت قلمداد میشود.
باکو زیر سایه رادارهای غربی به شیوهای که شاید بتوان آن را روح دوران "تهاجم پیمایشی" نامید، در حال پیشروی است؛ یعنی به دنبال افزایش تدریجی تنشهاست، در حالی که از هر گونه اقدامی که واکنش جدی غرب را برانگیزد، اجتناب میکند، اما این وضعیت ممکن است به زودی تغییر کند.
خیز آذربایجان برای فصل تازه ماجراجویی
این وبگاه در ادامه یادداشت ادعاییاش آورده است: تاکنون، الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان نفوذش را به طور تدریجی به واسطه تصرف اراضی کوچک، استفاده از فشارهای دیپلماتیک و توسل به رویکرد تهاجمی گسترش داده تا اطمینان حاصل شود که ارمنستان همواره در حالت تدافعی باقی میماند.
این کشور در اواخر سال 2022 قرهباغ کوهستانی را محاصره کرد و در نهایت در سپتامبر 2023 با حمله به این منطقه که منجر به اخراج 120 هزار ارمنی شد، این جغرافیا را پس گرفت. همه این اقدامات به نحوی در زیر پوست پیامدهای جهانی جریان داشت.
حال علیاف به دنبال هدفی بزرگتر است؛ «کریدور زنگزور» (یا مقری) که آذربایجان آن را یک مسیر تجاری حیاتی بین حامی ترک خود و آسیای مرکزی میداند. او میداند که برتری نظامی و اقتصادیاش برای همیشه ادامه نخواهد داشت و سالهای آینده را به عنوان یک فرصت حیاتی میبیند تا پیش از آنکه ارمنستان دست به یارکشی بزند، موضع خود را تقویت کند.
حال سوال این است، آیا ارمنستان آمادگی یارگیری دارد و آیا غرب همچنان بیتفاوتی و تسلیمپذیری خود را حفظ خواهد کرد. رویکرد علی اف تحت تأثیر چهار عامل کلیدی قرار دارد:
سیاست داخلی و ارمنوفوبیا: سالها نفرتپراکنی دولتی علیه ارمنیها باعث شده تا انتظارات عمومی در آذربایجان برای ادامه فشار بر ارمنستان افزایش یابد. علیاف از این احساسات بهرهبرداری کرده تا سلطنت خود را حفظ کرده و به گونهای بستر را برای عبور از چالشهای اقتصادی هموار سازد.
ترس از افول: اقتصاد آذربایجان در حال حاضر در اوج است، با درآمدهای بالا از نفت و گاز، حدود 75 میلیارد دلار ذخایر (داراییهای صندوق نفت دولتی آذربایجان و ذخایر ملی) و بودجه نظامی 5 میلیارد دلاری برای سال 2025 (در مقایسه با 1.7 میلیارد دلار ارمنستان).
با این حال، اگر تولید ناخالص داخلی سرانه ارمنستان سریعتر رشد کند و با کاهش ثروت نفتی آذربایجان، این شکاف بسته خواهد شد. علیاف این گزاره را درک کرده و سال 2025 را به عنوان فرصتی برای اقدام میبیند.
بادهای هابزی حاکم: حمله ولادیمیر پوتین به اوکراین، مداخلات ترکیه در سوریه و تهدیدهای دونالد ترامپ علیه دانمارک (برای گرینلند)، پاناما (برای کانال) و کانادا (که به نظر میرسد قصد دارد آن را ضمیمه کند) همگی نشان میدهند که ممکن است دوره محدودی برای استفاده از قدرت و حقانیت وجود داشته باشد.
روابط ظریف علیاف با غرب: برخلاف ولادیمیر پوتین، رهبر روسیه یا الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهوری بلاروس، الهام علیاف روابط دیپلماتیک خود را حفظ کرده است. او به طور منظم در مجمع جهانی اقتصاد در داووس شرکت میکند، با رهبران غربی تعامل دارد و معاملههای انجام میدهد که اتحادیه اروپا را از رویارویی با او منصرف می کند.
در چنین بستر پیچیدهای، احتمال حمله به کریدور زنگزور محتملتر است. اگر حواس جهانیها به مسائل دیگری مثل استقرار تفنگداران دریایی آمریکا در جای دیگری پرت شود، علیاف ممکن است از این ابهام برای تشدید بحران استفاده کند. اگر او محاسبه کند که همچنان قادر است از آستانه واکنش جدی غربی فراتر نرود، ممکن است این اشغال اراضی را موقتی بنامد و هدف خود را تأمین یک مسیر تجاری برای لحظه کنونی اعلام کند.
بخش دیگری از معادله، تغییر تعادل منطقهای قدرت است که به طور عمده شامل ترکیه میشود که نقش فزایندهای در شکلدهی به قفقاز جنوبی ایفا میکند.
فرصت سازی به سبک باکو
در این میان گزاره، پیروزی استراتژیک ترکیه در سوریه نیز قابل تامل است. پس از تغییر دولت در سوریه در دسامبر 2024 با پیروزی شورشیان حمایت شده توسط ترکیه، آنکارا نفوذ خود را به طور قابل توجهی گسترش داده است. سوال اصلی این است که آیا رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، به تنهایی قدرت را در سوریه مستحکم خواهد کرد یا از این موقعیت استفاده کرده و به فشار برای ایجاد کریدور زنگزور با آذربایجان و آسیای مرکزی همصدا خواهد شد.
تقویت همراستایی ترکیه و آذربایجان گزارهای است که باید در این زمینه مورد توجه قرار بگیرد. همپیمانی استراتژیک ترکیه و آذربایجان دست نخورده باقی مانده و آنکارا همچنان پوشش دیپلماتیک و حمایت نظامی فراهم میکند و احتمالاً از نفوذ خود به عنوان عضوی از ناتو برای تضمین کمترین مقاومت غربی در برابر آذربایجان استفاده خواهد کرد.
بازگشت بالقوه روسیه به منطقه نیز یک راهحل احتمالی برای جنگ اوکراین میتواند منجر به احیای نفوذ روسیه در قفقاز جنوبی شود. بسته به روند تحولات، مسکو ممکن است امنیت ارمنستان را تثبیت کرده یا بیثباتتر کند.
خیز برای تغییر معادلات قفقاز
در ادامه یادداشت مدرن دیپلماسی به موضع ایران در قفقاز جنوبی اشاره شده و آمده است: در حالی که ایران به طور تاریخی با توسعهطلبی آذربایجان مخالف بوده، تحولات اخیر توانایی این کشور را برای مقابله با تحرکات ترکیه و آذربایجان تحت تاثیر قرار داده است.
در چنین شرایطی سوال این است، گزینههای ارمنستان چیست؟ تلاشهای اخیر برای تقویت روابط آمریکا-ارمنستان، از جمله منشور شراکت استراتژیک 14 ژانویه 2025، پیشرفتهایی داشته، اما ارمنستان هنوز فاقد تضمینهای امنیتی است که به متحدان رسمی ایالات متحده داده میشود. اگرچه برخی از مقامات دولت ترامپ ممکن است به تعامل با ارمنستان تمایل داشته باشند، اما جهتگیری کلی سیاست خارجی بیشتر مبتنی بر معاملهگری خواهد بود.
ارمنستان باید به طور فعال ارزش استراتژیک خود را برای تأمین حمایت بلندمدت ایالات متحده نشان دهد. برای مقابله با تهدیدات آذربایجان، ارمنستان باید یک استراتژی چندوجهی را دنبال کند؛ استراتژی که شش محور در قابش تعریف شده است.
نخست؛ استراتژی مبنی بر تسریع اصلاحات نظامی: مدرنسازی دفاعی، از جمله تجهیز نیروهای دفاعی منطقهای و راهحلهای نظامی پیشرفته، باید اولویت اصلی باشند.
دوم؛ تعامل مؤثر با دولت ترامپ: ارمنستان باید سریعاً از "شراکت استراتژیک" به یک اتحاد رسمی منتقل شود و از همراستایی ژئوپولیتیکی و ارزشهای مشترک برای تعمیق روابط استفاده کند.
سوم؛ تقویت ائتلافها با اتحادیه اروپا: فرانسه، آلمان و یونان شرکای اصلی اروپا هستند.
چهارم، حفظ کانالهای باز: ارمنستان باید همچنان انعطافپذیر باقی بماند و از ایجاد اصطکاک غیرضروری با مسکو و تهران اجتناب کند و همچنین روابط قویتری با هند، چین، آمریکای لاتین و کشورهای خاورمیانه برقرار نماید.
پنجم، تابآوری اقتصادی و توسعه صنعت دفاعی: ارمنستان باید اولویت خود را بر توسعه صنعت دفاعی داخلی بگذارد و وابستگی به تأمینکنندگان خارجی را کاهش دهد.
ششم، مقابله با روایت آذربایجان در عرصههای بینالمللی: تلاشهای دیپلماتیک باکو عمدتاً آن را از تحریمهای غربی مصون نگه داشته است. دو سال آینده تعیینکننده خواهد بود و مشخص میشود که آیا ارمنستان حاکمیت خود را تأمین میکند یا همچنان در معرض بازیهای قدرت منطقهای باقی میماند.
همچنان که تهاجم پیمایشی میتواند به نظر بیخطر و غیرجذاب بیاید، در واقع در یک لحظه خطرناک قرار داریم که به استراتژی بسیار فعالتر از آنچه تاکنون شاهد بودهایم، نیاز داریم. سرنوشت ارمنستان تنها یک نگرانی منطقهای نیست؛ بلکه آزمونی برای آینده نظم بینالمللی است. اگر آذربایجان با پذیرش تلویحی غرب موفق شود، این ایده که نیروی نظامی و نه قانون است که مرزها را در قرن 21 تعیین میکند، تأسیس خواهد شد.