سفر پنهانی شهردار تهران به سوریه
به گزارش اقتصاد نیوز به نق از رویداد 24 ، اگر بگوییم شهرداری تهران در روزهای اخیر پرخبرترین نهاد کشور بوده، سخنی به اغراق نگفتهایم. در میانه درگیری شورای شهر و فرمانداری تهران بر سر نامگذاری یک خیابان و درگیری مردم با آلودگی هوا و سوخت مازوت، ناگهان خبر رسید حسن رحمانی شهردار منطقه ۲ و مهناز استقامتی شهردار منطقه ۸ تهران بازداشت شدند. محمدجواد حق شناس عضو شورای شهر تهران پاسخگوی سوالات ما درباره اتفاقات اخیر شهرداری تهران بود.
*همه شهرداران تهران با یک ایدهای روی کار آمدند، به طور مثال ما کرباسچی را با دوره مدرن شهری و دوران قالیباف را با عملکرد اجرایی شهرداری میشناسیم، شهرداری تهران در این دوره با چه رویکردی روی کار آمد؟
زمانی که میخواستم برای ثبت نام شورای شهر بروم از خودم سوال کردم که اصلا برای چه هدفی قرار است این کار را انجام دهم؟ روز آخر جمعبندی من برای ثبت نام و حضور در جمع مردم، رضایت مردم بود که بتوانند به صورت ملموس و روشن از مدیران شهرشان به رضایت و ایدهآلی که مدنظرشان است برسند.
باید ببینیم که توانستیم به آن نقطه مطلوب برسیم یا نه! در این جا مدیریت طبق قاعده نسبت مستقیمی با بایدها و نبایدها دارد و اینکه نمایندگان باید چه کاری انجام دهند که بتوانند رضایت مردم را به دست بیاورند و بالعکس. با این رویکرد، نظرم این بود که مهمترین بحثی که باید دنبال کنیم ایده شهر پاک بود که معتقد بودیم در تهران باید رقم بخورد.
ایده «شهر پاک» یک عنوان عام بود که میتوانست در یک بیان بلند، بحث زیست محیطی و استانداردهای آن را نمایندگی کند. در نظرسنجیها وقتی از مردم سوال کردند که خواسته شما چیست؟
شهر پاک یکی از شاخصهای اول بود؛ شهری بدون آلودگی که بتوان در آن نفس کشید. متاسفانه تهران در روزی که ما انتخاب شدیم، شاید نزدیک به ۹۰ روز در سال شهر آلوده بود و آلودگی به گونهای بود که برای مردم به شدت خطرناک بود.
وقتی از شهر پاک صحبت میکنیم، جدا از بحث محیط زیست که شامل آسمان، زمین و زیر زمین میشود، همه این ابعاد را در بر میگیرد و روابط انسانها با تشکلهای شهری را هم شامل میشود و انتظار میرود این رابطه هم یک رابطه درست باشد.
نقطه دیگری که باید مورد توجه قرار میگرفت مدیریت شهری بود، مدیریتی که بر اساس عناصری مانند کارآمدی، روابط مدیران با شهروندان، توازن امکانات و ... را باید در مدیریت شهری بررسی کنیم. طبیعتا مطلوب ما رسیدن به یک روند ایدهال بود که بتواند روابط شهر با شهروندان و رابطه دیروز و امروز شهر را به صورت بهینه تعریف کند. به عبارتی امروز ما پلی است از گذشته شهر به آینده شهر.
حتما ایدههای آرمانی داشتید و قابل احترام است. شما میگویید یکی از آنها هوای پاک بود. دستکم درباره همین ایده میتوان گفت که کارنامه درخشانی نداشتید زیرا همین الان که با هم گفتوگو میکنیم هوای تهران قابل تنفس نیست. این یعنی شما به بزرگترین ایده خود نرسیدهاید آنهم در شرایطی که هم شهردار و هم ۲۱ عضو شورا و شهرداران منطقه همگی اصلاحطلب هستند و نمیتوان گفت نهاد بالادستی به شما اجازه کار نداده است.
اگر شما مقایسه کنید همین مدت نسبت به ۴ سال قبل روی کار آمدن شورای شهر، نسبت به هوای تمیز بسیار بیشتر بوده و شهرداری تا جایی که در حیطه و توان کاری خود بوده، تلاشهای موفقیتآمیزی داشته است. اما توجه کنید که ما درباره شورای یکی از شهرهای ایران صحبت میکنیم نه هامبورگ و زوریخ.
من بر اساس شعارهای خودتان در روز تبلیغات انتخابات حرف میزنم. شما که میدانستید وضعیت اینگونه است پس چرا شعار شهر پاک و ... میدادید؟
درست است که مجموعه یکدستی هستیم، اما آیا بحث آلودگی هوا فقط مختص شورای شهر است؟ در حوزه اختیاراتی که شورا دارد به نظرم تاکنون عملکرد خوبی داشته است. البته ما میتوانیم در بسیاری از حوزهها عملکرد خودمان را نقد کنیم و قطعا میتوانستیم عملکرد بهتری داشته باشیم.
چندی قبل درباره عملکرد شورای شهر یک نظرسنجی انجام شد. بیشترین موردی که شورای شهر را با آن میشناختند، بحث نامگذاری خیابانها بود. این یعنی شما از وظیفه اصلیتان دور شدید و اصلا کسی شما را با ایدههایی که میگویید به خاطر نمیآورد.
مسئول کمیسیون نامگذاری خیابانهای تهران من هستم. معتقدم همه ما مانند یک ماشین هستیم که این ماشین در حال انجام کارهایش است. بخشی از این ماشین کار خود را درست و دقیق انجام میدهد و خب طبیعی است بیشتر دیده میشود، اما سایر نقاط دیگر این ماشین ممکن است کارشان را درست انجام نداده باشند و به همین خاطر دیده هم نشوند.
برخی از آن تصمیمات احساسی نبود؟ به طور مثال نامگذاری خیابان به نام سهیل گوهری به چه دلیلی داشت؟ اگر به احترام خبرنگاران بود، توضیح بدهید اصلا ایشان در چه رسانهای کار میکرد؟
از نامگذاری سهیل گوهری و روح الله رجایی هم در جای خودش دفاع میکنم، اما اگر فرض شما را درست بدانیم اما اگر فرض شما را درست بدانیم، بگذارید این سوال را طرح کنم که ارزیابی یک روند چگونه صورت میگیرد؟ ما در این مدت ۴۷۰ نامگذاری انجام دادهایم. در این میزان کار، طبیعتا اشکالات و ایراداتی نیز وجود دارد. همه کارها مخالف و موافقانی داشته است. مثلا یکی از نامگذاری خیابانی به اسم مصدق خوشحال میشود، اما من برای همین مورد شکایت هم داشتم. حتی در دفتر من آمدند و تهدید کردند و گفتند ما همانهایی هستیم که باعث ترور دکتر فاطمی شد.
از منظر این افراد بدترین عملکرد شورا همین بحث نامگذاریهایش بوده است که مثلا چرا اسامی مانند مصدق و ... را گذاشتهاند. اما این برآیند را تایید میکنم و این موفقیت میتواند نامگذاری خیابانها باشد که توانسته رضایت بخشی از عموم شهروندان را به دست بیاورد.
همانطور که بخشی از مردم از نامگذاری خیابانی استاد شجریان خوشحال شدند، ولی متاسفانه عدهای دیگر ریختند و تابلو را شکستند. من، اما برخورد این افراد کم را نماد یک شهر نمیدانم. طبق قاعده باید یک معدل گرفته شود و نتیجه آن را تیک بزنیم و بگوییم بسیار خب این عملکرد مثبتی بود و مثلا ۹۰ درصد از شهروندان رضایت دارند، حالا ممکن است اشکالاتی هم وجود داشته باشد. اما در مجموع اتفاق مثبت و خوبی بود.
الان باید دستاورد اصلی مدیریت شهری تهران را نامگذاری خیابانها بدانیم؟
شورا عملکرد قابل قبولی دارد مثلا گام اولی که برداشته شد رو میتوانیم روی آن تکیه کنیم، رابطه شورا و رسانه و شورا و مردم بود. ما در هفته دو جلسه علنی و غیرعلنی داشتیم، در اولین گام شاهد تعطیل شدن جلسات غیرعلنی بودیم و آنچه که در شورا صورت میگرفت، از تصمیمها تا اختلافات و حتی دعواها، همگی در معرض چشم مردم و رسانهها بود.
شفافسازی و حرکت به سمت اتاق شفاف شیشهای یکی از دستاوردهای مهم شورا بوده که نمیتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد. بحث بعدی بحث انتشار معاملات و پیمانهایی بود که مدیریت شهری با حوزه پیمانکاری بسته که اینها به داخل صحن آمد و تا ۲۵۰ میلیون تومان در سایت قرار گرفت و در اختیار اصحاب رسانه و حوزههای عمومی قرار گرفت که بدانند در مجموعه چه خبر است.
در اقدام بعدی ما در این مسیر توانستیم جلوی تراکمفروشی را بگیریم، در حالی که این روند حدود ۲۰ سال به یکی از معضلات شهر تهران تبدیل شده بود اما تا حد زیادی توانستیم جلوی فرایندی به شدت خطرناک و فسادآمیز را که در شهر تجربه کردیم بگیریم. البته هنوز هم متوقف نشده و به نظرم این یک خطر جدی برای شهر تهران است و باید تکلیفمان را با آن روشن کنیم.
مرزهای تهران به لحاظ جغرافیایی مشخص است و معلوم است استعداد چه میزان جمعیتی را در شهر دارد و چه تعداد افراد میتوانند در آن زندگی کنند که هم موجب رضایتشان باشد و هم اینکه بتوانند درست و سالم زندگی کنند.
آمارها نشان میدهد که در این شهر نمیشود که ۹ میلیون نفر در شب و ۱۳ میلیون در روز حضور داشته باشند. این نسبت اصلا نسبت منطقی نیست. برخی از اعداد و ارقام میگوید که ظرفیت تهران چیزی حدود ۵ میلیون نفر است که بتوان زیست سالمی داشت. زمانی که ظرفیت بیش از اندازه میشود، اتفاقات خطرناکی مانند رشد بزهکاری، دزدی، خودکشی، کودکان خیابانی، کیفقاپی و هوای ناپاک بروز پیدا میکند. بروز این مشکلات به معنای آن است که در ۳۰ سال گذشته ما تهران را به خوبی مدیریت نکردیم.
این یعنی چون میدانستید کاری نمیشود کرد، شعارها و برنامههایتان را به سمت اهداف انتزاعی بردهاید؟ شفافیت شعاری انتزاعی است در حالیکه برای مردم حل ترافیک اولویت دارد.
اینطور نیست. عرض کردم ما جلوی تراکمفروشیها در شهرداری را گرفتیم و این یعنی به شعارمان پایبند بودیم.
اختیار تام به شهرداران ربطی به انتخابات نداشت
اما از آن طرف در آستانه انتخابات اختیار تام به شهرداران مناطق دادهاید.
نه اینگونه نیست. باید دقیق صحبت کنیم. اختیار شهرداران مناطق زمانی که بودجه شهرداری ۱۱ میلیارد تومان بوده و قیمت دلار هزار تومان بوده، ۱۰ میلیارد بوده است. زمانی که دلار به ۳۰ هزار تومان رسید و بودجه شهرداری به ۳۰ هزار میلیارد تومان رسیده هم این عدد همچنان ۱۰ میلیارد باقی مانده بود. طبیعی بود که در چنین شرایطی کار پیش نمیرود و شما برای یک امضا چندین روز و چندین ماه معطل بمانید. ما برای حل مشکلات مناطق این اختیارات زیاد کردیم.
چطور یادتان نبود قبلا این قانون را تصویب کنید و در آستانه انتخابات دست شهرداران مناطق باز گذاشته شد.
این اختیار برای آن است که شهرداران بتوانند پاسخگوی نیازهای مردم باشند. اتفاقی که رخ داده این است، نه اینکه، چون نزدیک انتخابات است بروید هرکاری که میخواهید انجام دهید. این مصوبه ربطی به انتخابات ندارد.
واقعا جلوی تراکمفروشی را گرفتهاید؟ همین الان در مناطق پروانه ۱۵۰ میلیارد تومان تجاری داده میشود. امثال این اتفاقها زیاد است و ما نیز بارها اسناد آن منتشر کردیم که اتفاقا مربوط به همین دوره بوده است.
متاسفانه تراکم فروشی وجود دارد اما ما با آن برخورد کردیم و از پیگیری آنها استقبال میکنیم.
قبول کنید ایجاد شفافیت باعث جلوگیری از فساد نشده است. همین حالا که با شما صحبت میکنیم دو شهردار مناطق بازداشت شدهاند، همین موضوع نشان میدهد که ایجاد شفافیت در بروز فساد مانع نشده و نمود عملی آرمانها و خواستههای شما نتیجهبخش نبوده است.
این که دو شهردار ما دستگیر شدهاند را میدانم. اما اینکه آنها به چه دلیلی در بازداشت هستند مشخص نشده است و نمیدانیم ماجرا چه بوده است. اما در تلاشیم تا دلیل این دستگیری برای ما مشخص شود بنابراین نمیتوانیم به سرعت حکم صادر کنیم.
اگر دلیل موضوع مشخص نیست پس چرا اعضای شورای شهر مصاحبه میکنند و یکی میگوید، بازجویی نبوده و دیگری میگوید حضور صرفا جهت اطلاع بوده و ... اعضا یا اطلاع دارند یا ندارند!
گفتگویی که آقای هاشمی رئیس شورا داشتند را خواندم. از آقای شهردار خواستیم موضوع را بررسی کند و نهایتا نتیجه را به اطلاع مردم برسانند. آقای هاشمی و شهردار اطلاعرسانی دقیقی از روند ماجرا را به اطلاع اعضا و مردم خواهند داشت.
بحث مبارزه با فساد خط قرمز ما است و به هیچ قیمتی حاضر نیستیم که شرایطی توام با فساد ایجاد شود و ما به سادگی از کنار آن عبور کنیم. اما فعلا بحثی که داریم، این است که دو شهردار مناطق بازداشت شدند و این قطعا موجب نگرانی ما شده و به همین دلیل شورا مستقیما از شهردار خواسته موضوع را پیگیری کند و در کوتاهترین زمان ممکن جزئیات آن را به اطلاع مردم برسانند.
جلسه محسن هاشمی با وزیر اطلاعات درباره بازداشت شهرداران تهران
*مطلع شدیم آقای حناچی هم به دادگاه رفتهاند و با آقای علوی وزیر اطلاعات هم دیدار داشتهاند. توضیح میدهید ماجرا چه بوده است؟
روز پنج شنبه بعد از اطلاع از ماجرا، جلسهای داشتیم و ابعاد ماجرا مشخص شد. اطلاعات آقای شهردار نسبت به اتفاقی که افتاده کامل نبود و انتظار شورا این بود که چون اطلاعات کافی و کاملی از ماجرا وجود ندارد، ایشان فعلا موضعگیری نداشته باشد لذا از آقایان هاشمی و شهردار خواسته شد هم با بازپرس پرونده و تیم دستگیر کننده که از وزارت اطلاعات بودند و هم وزیر اطلاعات، جلساتی را داشته باشند تا جزئیات موضوع را جویا شوند.
پیرو دیدار آقای هاشمی با آقای علوی، آقای هاشمی با بازپرس جلسهای گذاشتند تا از کم و کیف مسئله باخبر شوند. منتظریم با بازپرس هم دیداری داشته باشیم و نتیجه را اعلام کنیم.
ما شنیدیم آقای شهردار یکشنبه در روز شهادت حضرت فاطمه برای پارهای از توضیحات به شعبه کارکنان دولت رفته است. آیا جزئیاتی از این موضوع دارید؟
من این خبر شما را ندارم ولی میدانم ماموریتی بود که شورا از او خواست که پیگیر موضوع باشد. پیرو دیدار آقای هاشمی و حناچی با آقای علوی، آقای حناچی هم با بازپرس جلسهای گذاشتند تا از کم و کیف مسئله باخبر شوند. در واقع موضوع احضار و توضیح نبوده بلکه خود شهردار برای پیگیری این کار را انجام دادند.
حناچی با دو شهردار بازداشت شده دیدار کرده است
اطلاعات ما از این جلسه حاکی از مواجه حضوری آقای حناچی با دو شهردار بازداشت شده در شعبه ۱۵ کارکنان دولت است. آیا مباحث مطرح شده در این جلسه را میدانید؟
گویا اطلاعات شما کاملتر از ما است. [خنده] اعضا شورا منتظر گزارش این جلسه هستند ولی در خصوص محتویات آن اطلاع کافی ندارم. آنچه می توانم بیان کنم این است که شهردار در خصوص مباحث درباره دو شهردار که مرتبط به فعالیت آنها در منطقه ۲۱ بوده در حضور بازپرس پرونده با آقای رحمانی و خانم استقامتی گفتگو داشته است.
آقای حق شناس اگر بپذیریم شورای شهر زحمت زیادی برای شفافیت و مبارزه با فساد کشیده است، اما خروجی و نتیجه آن مثبت نبوده است. همواره گزارشهای متعددی از فسادها منتشر کردیم، اما همیشه با یک سکوتی از سوی شورا و شهرداری مواجه بودیم. آیا همیشه این مطالب باید منجر به دستگیری شود که شورا و شهرداری واکنش نشان دهد؟
خیر، ما نیز قطعا مطالبهگر هستیم، قطعا ما رسانه را بازوی خودمان میدانیم، ما وظیفه نظارت و تقنین را برعهده داریم. معتقدم باید نسبتی میان نظارتکنندگان و نظارتشوندگان وجود داشته باشد. این نسبت درستی نیست. من درباره این ساختار معیوب میگویم یک نسبت شترمرغی وجود دارد که یک سر کوچک با بدن بزرگ دارد. این نسبت به هیچ عنوان پاسخگوی بدن بزرگ برای انجام وظایف نیست. ما بدنهای داریم که ۱۳۰ هزار نفر به طور مستقیم و غیرمستقیم در آن کار میکنند که موضوع بسیار وحشتناکی است. اینکه اساسا چه تعداد نیرو باید در این بدنه کار کنند واقعا مشخص نیست. در سه ماهه آخری که قالیباف در شهرداری بود ۱۳ هزار نفر را قطعی استخدام کرد! چرا باید این کار را انجام دهد؟
شما رسانه را بازوی نظارتی خود میدانید. یک رسانهتخلفاتی را از این بدنه منتشر کرده است اما شورای شهر و شهرداری یا سکوت کردهاند یا از تخلفات دفاع هم کردهاند. جالب اینجاست که به جای پاسخگویی از رسانه شکایت کردهاند.
این جا اگر خود شورا از شما شکایت میکرد، حرف شما درست بود، اما اگر فرضا در گزارشتان در خصوص یک فرد که مسئولیتی را برعهده دارد، آیا آن فرد حق طبیعی ندارد که نسبت به آن شکایت کند؟
سازمان سرمایه گذاری شهرداری تهران درباره شائبهها جوابگو باشد
اگر فرد هم شکایت کرده بود حرف شما را میپذیرفتیم، اما در چند مورد اداره حقوقی سازمان سرمایهگذاری و مشارکتهای مردمی شهرداری تهران به نمایندگی از آن نهاد از رسانه بابت افشاگری در خصوص فساد، سو مدیریت و هدر رفت منابع شکایت کرده است.
معتقدم نسبت به این گزارشات باید پاسخ مناسبی به شما داده میشد. طبیعی است وقتی پاسخی دریافت کنید، شما هم میتوانید جواب دهید. من خودم را جای شما میگذارم و این شکایت و جواب ندادن را نمیپذیرم و میگویم باید جوابگو باشند. اساسا شکایت از یک رسانه را نه میپذیرم و نه توصیه میکنم و به عنوان یک عضو شورا قطعا این گله را از همکارانم دارم که چرا نسبت به مجموعه گزارشات منتشره بیتفاوت بودند و شکایت هم کردهاند. این قول را میدهم حتما مباحث مطرح شده را هم در صحن شورا و هم طی نامهای از شهردار پیگیری شوم.
اما فراموش نشود یک بخش ماجرا هم به گستردگی خود مجموعه شهرداری باز میگردد.
ببینید شهرهایی مانند شیراز یا کاشان و یزد و ... با هزینههای مردم را اداره میشوند اما در تهران ماجرا فرق میکند. به طور مثال ۷۰ سفارت خارجی داریم که در دیگر شهرها نیستند. در تهران نزدیک ۱۸ وزارتخانه، ۱۰۰ سازمان بزرگ ملی، قوه قضاییه، مجلس و ... در تهران هستند و هزینههای پایتخت را شکل میدهند و شهروندان هزینههای آن را پرداخت میکنند و دولت هم باید سهم آنها را بدهد، اما یک ریال را پرداخت نکرده است. در ۷ سال گذشته یک اتوبوس به تهران اضافه نشده است. اساسا دولتها نسبت به شهرداری تهران حقوق خود را پرداخت نکرده است. این توسعه نیافتگی، این آلودگی و ... ناشی از سو مدیریت است.
شهردار تهران مقتدر نیست
این حرف شما یعنی ساختار طوری است که شورای شهر چه با سرلیستی آقای طلایی چه با سرلیستی هاشمی، هیچ تفاوتی ندارد؟
قطعا تفاوت دارد. دولت چه در زمان احمدی نژاد چه روحانی هیچ یک سهم خود را نداده است. شهردار باید مقتدر باشد که وقتی بنیاد مستضعفان آمد و در پلاسکو بدون مجوز ساختمان بلندی را ساخت، جلوی او را بگیرد. این نشان دهنده مقتدر نبودن شهردار است.
یک مورد هم در جماران رخ میدهد که نهاد ریاست جمهوری بدون پروانه در جماران ساخت و ساز میکنند و انتظار دارند مدیریت شهری چشمشان را ببندند. یا حفاظت مجلس خیابان مردم را غصب کند. اساسا مسئولین نمیخواهند زیربار مدیریت شهری بروند.
به خاطر یک ملک شهردار تهران را در جلسه دولت راه نمیدهند
دیدید که وقتی شهرداری تخلف دولت را افشا کرد، دیگر شهردار را به جلسه دولت راه ندادند. از زمانی که نجفی شهردار شد این روند حضور در جلسات ادامه داشت تا زمانی که تخلف دولت را گوشزد کردیم. از آن روز به بعد دیگر او را به جلسه راه نمیدهند. آخر هم قانون را عوض کردند و برای یک ملک دیگر شهردارِ ۱۰ میلیون شهروند را در جلسه دولت راه نمیدهند.
مجلس شورای اسلامی خیابان مردم را غصب کرد
مگر شهرداران قبلی تهران که در جلسه حضور داشتند، توانستند نتیجهای از آن جلسات بگیرند و مثلا مطالبات خودشان را دریافت کنند؟
من گفتم که دولت است که به شهرداری نیاز دارد و شهردار هم لازم نیست برود. من این سوال را پرسیدم که چه اتفاقی افتاده که برای یک ملک با شهردار اینگونه رفتار میکنید؟ یک زمانی مسئولین بدون پروانه و پرداخت حق شهر ساخت و ساز میکردند اما ما در این دوره سعی کردیم حق مردم را بگیریم و تمام توان خود را گذاشتیم و هر زمان کوتاهی شد، راسا اعلام کردیم. در همان خیابان مردم که مجلس شورای اسلامی آن را غصب کرد، با لاریجانی جلسه داشتیم و اعتراض کردیم. او در جواب گفت کشور صاحب دارد. بله، صاحب دارد، اما صاحب آن چه کسی است جز مردم؟ ما باید این مباحث را با زبان گویا بیان کنیم و برایمان فرقی ندارد فرد روبروی ما کیست؟ روحانی، قالیباف یا بنیاد مستعضفان.
آقای حق شناس مدیریت شهری چقدر نظارتپذیر است؟ در خصوص مسائل فرهنگی که اصلاح طلبان خودشان صاحب سبک و ایده هستند اما آقای حناچی افرادی مانند جوادی یگانه و امرودی را با نگاهی متفاوت در معاونتهای فرهنگی گذاشتند.
متاسفانه آقای حناچی کمترین همراهی را با ما داشت و رضایت لازم را نه کمیسیون فرهنگی و نه کلیت شورا از ایشان ندارد. ما در بسیاری از حوزهها با اعضای شورای قبلی همراه و هماهنگ هستیم. ما در موضوع کاهش آلودگی هوا، پسماند، ترافیک و مسائلی از این دست که با اصولگرایان اختلافی نداریم و وجه تمایز ما همین مسائل فرهنگی است اما شهرداری نتوانست آنطور که باید و شاید آن تمایز را ایجاد کند و نقد من نیز همین است.
حناچی بدون اطلاع شورای شهر به سوریه رفته است
ظاهرا آقای حناچی به سوریه سفری داشتند. آیا اطلاع دارید که برنامه شهرداری تهران برای سوریه چه بوده و اصلا دلیل سفر چیست؟
بنده هم این خبر را دریافت کردم و از آقای هاشمی سوال کردم و گفتم آیا این سفر با اطلاع شما بوده که ایشان گفتند خیر، بعد از برگشت آقای حناچی من متوجه سفر شدم. این برخلاف قواعد مدیریت شهری است و طبق قوانین شهردار اگر بخواهد از تهران خارج شود باید با رئیس شورا در میان بگذارد و فکر میکنم اطلاع لازم را ندادند و امیدوارم سریعا اهداف، جزئیات و ارتباط این سفر با جایگاه مدیریت شهری او مشخص شود و به شورا اطلاع دهند. ایشان به جز سوریه به یک کشور منطقه هم سفر کردند. ظاهرا بعدا آقای حناچی به آقای هاشمی گفتند برای ادای یک نذری که داشتند به سوریه رفتند.