انتشار نامه جدید بابک زنجانی به نمایندگان مجلس+جدول مهمترین اظهارات این نامه

کدخبر: ۱۲۹۰۲۰
بابک زنجانی 13 تیرماه امسال نامه‌ای به نمایندگان مجلس نوشته و در آن برخی از فعالیت‌های خود و مواردی که لازم می‌دانست را شرح داده است. اما به دلیل برخی از مصالح تنها بخش‌هایی از این نامه منتشر شده است. زنجانی در بخش‌های قابل انتشار این نامه چه نوشته است؟

به گزارش اقتصادنیوز، این نامه که تنها پنج صفحه آن قابل انتشار بوده اگرچه قرار بود به دست نمایندگان مجلس برسد اما به نظر می‌رسد به نمایندگان مجلس ارجاع نشده است. امیرعباس سلطانی، نماینده مجلس گفته است: ما این نامه را از جای دیگری به دست آورده‌ایم و نسخه‌ای از آن را در اختیار باشگاه خبرنگاران قرار داده که منتشر شود. البته سلطانی به دلیل آنچه که آن را «برخی مصالح» نامید، از انتشار بخش‌های دیگر این نامه خودداری کرد.

من در سال 1380 اولین شرکت خود را ایجاد کردم. تا سال 1390 بیش از 60 شرکت در داخل و خارج درست کرده‌ام که همه این شرکت‌ها با دستان خودم شکل گرفته. من اقتصاد مقاومتی که شما دو سال است از آن نام می‌برید را 10 سال است اجرا می‌کنم.

در هیچ جای دنیا وکلای مجلس به دولت‌ها اجازه نمی‌دهند مردم کشور را به جرم اخلال در نظم اقتصادی بازداشت کنند، چون مردم که قدرتی را برای اخلال کردن ندارند.نمی‌توان به یک فرد گفت در نظام اقتصادی کشور اخلال کردی و این حرف بسیار خنده‌دار است که یک شخص بتواند یک نظام را مورد اخلال قرار دهد!.

در موضوع آتش سوزی شین آباد من به عنوان یک هموطن گفتم حاضرم به آنها کمک کنم و هزینه آنها را بپردازم، شما ببینید مسوولان چگونه به من پاسخ دادند؟ ولی در اول مهر از وزیر محترم آموزش و پرورش پرسیدند برای این که دوباره در مدارس بچه‌ها آتش نگیرند و خسارت نبینند، امسال چه کرده‌ای؟ جواب این بود: من همه را بیمه کرده‌ام؛ یعنی همه با خیال راحت بسوزند.

در ژاپن وقتی سرویس مدرسه چپ شد و بچه‌ها کشته شدند، وزیر آموزش و پرورش خودکشی کرد. در استرالیا وقتی کشاورزان محصول خود را نتوانستند بفروشند، وزیر، خود را از بالای برج پایین انداخت. شما در ایران می‌بینید که بازی فوتبال تراکتورسازی باعث چه حوادثی در کشور می‌شود و امکان کشته شدن جوانان مردم به وجود آمد و وزیر ورزش سرش را بالا می‌گیرد، ما پیدا کردیم مقصر که بوده، پسر مربی انگشتش را به شماره 2 نشان داده و مشکل، انگشت پسر مربی بوده!

آقای زنگنه وقتی آمد می‌توانست یک بار مرا ملاقات کند و مشکل را جویا شود اما وی به دنبال حاشیه بوده نه حل مشکل. وزیر نفت هر روز مصاحبه می‌کند که زنجانی به هر ایرانی 110 هزار تومان بدهکار است. در صورتی که هنوز ایشان نمی‌دانند حساب کتاب وزارتخانه‌اش با من چه هست. یک روز می‌گوید زنجانی 2.8 میلیارد یورو بدهکار است، یک روز می‌گوید 2.5 میلیارد بدهکار است و اصلاً موضوع را نمی‌داند.

آقای احمدی‌نژاد برای هر پروژه‌ای رفت و کلنگ زد که بگوید چقدر مردمی است اما وقتی من در مصاحبه با تلویزیون BBC گفتم موضوع تأمین اجتماعی دروغ بوده و اهمیت نداشته، منی که 22 فروند هواپیما به کشور وارد کردم و قشم ایر را راه اندازی کردم و خدمت کردم، به معاونینش و وزرا نامه زد که کسی در افتتاحیه شرکت نکند. حتی به رئیس هواپیمایی کشوری هم گفته که نرود و خدا را شکر که من نیازی به هیچ کدام ندارم.

این کشور با معجزه و صدقه سر حضرت آقا، روی پا است و بس.

 

من برای ثروتمند شدن از فکرم استفاده کردم و نسبت به تحصیلاتم تلاش کردم از سال 1380 شرکت‌هایی را ایجاد کردم. در سال 1384 متوجه شدم اگر منابع پولی نباشد، نمی‌توانم ادامه دهم؛ بنابراین تصمیم گرفتم وام بگیرم و وقتی دیدم مورد تمسخر بانک‌ها قرار گرفتم، تصمیم گرفتم راهکار درستی پیدا کنم. پس مجموعه‌ای به نام اس.سی.تی بانکرز را راه انداختم.

شما امروز مشاهده می‌کنید نرم افزار "viber"، "whatsapp" و غیره روی گوشی‌ها نصب می‌شود و شما مجاناً و ساعت‌ها می‌توانید بدون اتصال به مخابرات و پرداخت هزینه و به وسیله اینترنت صحبت کنید. در پنج سال آینده اطراف زمین پر از ماهواره‌های ارسال خط اینترنت خواهد بود و مردم بدون واسطه مخابرات به صورت وایرلس به این ماهواره‌ها وصل می‌شوند. بنابراین کل اپراتورهایی مثل ایرانسل، همراه اول، رایتل و غیره بلااستفاده می‌شوند. در عرصه بانکداری هم شما به زودی شاهد حذف بانک‌های مرکزی کشورها از سیستم پولی خواهید بود.

در سیستمی که بانک‌ها حذف می‌شوند، سیستم کارت بانکی را در اختیار مشتری قرار می‌دهد که کارت آنها دارای اعتبار است و کمترین آن 10 تا 50 هزار دلار است و این کارت مجاناً توسط بازاریاب‌ها به دست مشتری داده می‌شود و اعلام و تشویق به مصرف این اعتبار می‌کنند و مشتری پس از استفاده از این کارت اعتباری که در تمام دنیا کار می‌کند متعهد می‌شود وجه برداشت شده را ظرف 59 روز به شرکت اعتبار دهنده، بازپس بدهد.

من بابک زنجانی، با ایجاد بانک و وصل شدن به این سیستم شتاب بین‌المللی در 3 مرحله از سال 84 تا 90، 15 میلیارد یورو اعتبار جذب کردم، هر مرحله 5 میلیارد یورو و زمانی این اعتبار قابل بازپس‌گیری می‌شد که من از این اعتبار استفاده کنم و آن را هزینه کنم و اگر مصرف نمی‌کردم، فقط به عنوان یک اعتبار باقی می‌ماند.

من از سال 1388 تا 1390 برای بانک‌های ملی، صادرات، ملت، توسعه صادرات، سرمایه، مسکن، پارسیان و غیره سیستمی را نصب کردم و روزانه 300 حواله جمعاً 36000 حواله خارجی انجام داده‌ام که معادل آن را در کشور تحویل و سرمایه‌گذاری کرده‌ام. من از طریق این سیستم، ارز قابل انتقال ارسال کرده‌ام و آن‌ها ارز داخلی و غیرقابل استفاده به من داده‌اند که من عین آن را در کشور سرمایه‌گذاری کرده‌ام.

من یک دستگاه رک حفاری دریایی خریداری کرده‌ام، آقایان، من به قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه قرب نوح بیش از 200 میلیون یورو پول قرض دادم و دو سال طول کشید تا آن را پس گرفتم و کماکان 30 میلیون یورو طلبکارم. آقایان، من با این سیستم، پل صدر را سرمایه‌گذاری کردم و واردات قطعات آن را انجام دادم و بعد از دو سال به جای پولم، تراکم به من دادند و مجبور به ساخت پروژه ایران زمین شدم. آقایان، من جرثقیل‌های غول پیکر برای سپاه خریدم و در اختیار مسوولان گذاشتم، ساخت هتل و کشتیرانی، خودروهای نفت‌کش و صدها پروژه ایجاد کردم، برای حج و زیارت که پول را زیر گوسفند می‌بستند و پول برای زائران به مکه می‌بردند، پول را در بانک‌های عربستان انتقال دادم و پول آن را گرفتم و در ایران سرمایه‌گذاری کردم. من در ترکیه و تاجیکستان سرمایه‌گذاری‌های درستی کردم که منافع آن برای سربلندی کشورم بود، ولی من هرچه هزینه کردم، این 15 میلیارد یورو تمام نمی‌شد.

کل مصرف پولی که انجام داده‌ام، بیش از 2.5 میلیارد یورو بود که با قیمت 1200 تومان تبدیل شد و در کشور سرمایه‌گذاری شد و شما می‌بینید که من همه اموالم مربوط به قبل از ورود شرکت (HK نفت) است. من برای این که پول بیشتری به ایران بیاورم، این اعتبار را بین بانک مسکن و بانک مالی اعتباری توسعه تقسیم کردم. پنج میلیارد یورو از این اعتبار را به بانک مسکن داده‌ام و از او خواستم چهار میلیارد یورو را به تأمین اجتماعی بدهد که من به جای آن شرکت‌هایی را بگیرم و در هلدینگ جای بدهم و 3.5 میلیارد یورو آن را به مؤسسه مالی توسعه داده‌ام و در ازای آن هشت هزار میلیارد تومان ضمانت نامه گرفتم و به شهرداری دادم که مجموعه‌های آن را خریداری کنم. پس من وظیفه‌ام را به عنوان یک تاجر و یک ایرانی برای خدمت به کشورم درست اجرا کردم و هیچ تخلفی نکرده‌ام و هیچ کدام از شما مرا نمی‌شناختید و در آرامش این اتفاق شکل گرفته است،‌ اما زمانی که کشور به مشکلات فراوان وارد شد سعی کرد از مجموعه من استفاده بیشتری کند و من هم فکر می‌کردم که باید کمک کنم.

سال 1388 بانک مرکزی ایران مورد تحریم قرار می‌گیرد و حساب‌های او در تمام دنیا بسته شد، و دیگر با فروش نفت نمی‌توانست پولی در حساب خود دریافت کند، مجبور شد به وزارت نفت مأموریت بدهد که پول نفت در حساب نفت در خارج بماند و به دستور بانک مرکزی آن مبالغ هزینه شود، پس از چند ماه وزارت نفت هم در لیست تحریم قرار گرفت و مسئولین تصمیم گرفتند پول نزد خریداران خارجی بماند و آن‌ها هزینه کنند، به دستور بانک مرکزی ایران و بعد از ارسال نفت به آن‌ها و طلب از آن‌ها متوجه شدند آن‌ها حاضر به پرداخت نیستند و درست هم می‌گفتند که اگر خارج از سیستم شرکت پولی پرداخت شود، جنبه پولشویی پیدا می‌کند.

بعد از آن کارشناسان بی‌سوادتری آمدند و نظر دادند که شرکت‌های کاغذی در آن کشورها ایجاد شود و به اسم صادرات کالا به ایران، پول را بگیرند و به جاهای مختلف حواله کنند. با این کار همین که سه حواله ارسال می‌شد، کشورهای ذی‌نفع می‌گفتند این پولی که حواله کردی، جای آن چه گرفته‌ای و این خود یک پولشویی است و آن‌ها را مورد اذیت قرار دادند و پول‌های آن‌ها توقیف شد.

وزیر نفت به جای کار نفتی، دنبال خرید مرغ بود و هر کس یک مهندسی می‌کرد و چنان همه صحبت می‌کردند که آدم به شعور خودش هم شک می‌کرد. برحسب عملکرد من در خصوص انتقالات و واردات و صدور ال.سی و عملکرد خوب مجموعه ما، شرکت HK مربوط به وزارت نفت که در هنگ کنگ به ثبت رسیده بود، تقاضای افتتاح حساب بانکی در بانک مالزی اینجانب را نمود. از آن جایی که من حاضر نبودم با مجموعه‌های دولتی کار کنم، با توجه به این که شرکت خارجی بود و اسمی از وزارت نفت و ایران در آن نبود، اجازه افتتاح حساب را به آن‌ها دادم. آنها در  خرداد ماه سال 91 حسابی باز کردند و برای این که در حساب خود پول واریز کنند، از من راه کار خواستند.

آن‌ها گفتند پول نزد بانک مرکزی ایران دارند و به من گفتند به جز مصرف در ایران و آن شرکت‌ها برای واردات کالا، این پول هیچ مصرف دیگری ندارد و من گفتم پول را به شرکت SCT بنکرز من در ایران به عنوان کارگزار بانک مالزی بدهید و من عیناً وجه المثل آن را به هر حساب که بخواهید واریز می‌کنم. آنها از خرداد ماه سال 91 تا دی ماه همان سال مبلغ 1.5 میلیارد یورو در ایران داده‌اند و عیناً وجه المثل آن را در حساب مالزی که خواسته آنها بود، دریافت کرده‌اند و از کل این مبلغ 800 میلیون یورو به پیمانکاران و افراد مختلفی که در نظر آن‌ها بود، دستور پرداخت داده شده و ارسال شد. آنها اگر این مبالغ را در هر حسابی می‌خواستند قابل پرداخت بود و مشکلی وجود نداشت و انجام وظایف ما طبق خواسته آنها بوده است. بنابراین اگر ایرادی دیده می‌شد، در طول آن هفت ماه چرا عنوان نشد و حال که دولت عوض شده،‌ ایران وارد می‌کنند؟

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید