آمریکا باقیمانده اقتصاد کره شمالی را هدف گرفت
به گزارش اقتصادنیوز ، ایالاتمتحده ابتدا یک قطعنامه مقدماتی ارائه داد که خواستار ممنوعیت کامل صادرات نفت به کرهشمالی و مسدود کردن دارایی «اون»، رهبر کرهشمالی، حزب کارگران و دولت کرهشمالی شده بود. اما بعد، آمریکا قطعنامه دیگری را به بحث گذاشت که محاصره کامل نفتی، مسدود کردن داراییها، ممنوعیت برای سفر کیم را شامل میشد و زبان خود درخصوص کارگران خارجی و مسائل دیگر را نرمتر کرد.
احتمالا ترس از فروپاشی کرهشمالی است که باعث شد لحن قطعنامه دوم اندکی نرمتر شود. نیکی هیلی، سفیر آمریکا در سازمان ملل میگوید: «تا کنون اینها سختترین اقداماتی بودند که بر کرهشمالی وضع شدهاند. این به ما شانس بهتری برای متوقف کردن توانایی رژیم برای تامین مالی برنامه هستهایاش را میدهد.» چین و روسیه بدبینی خود به این تحریمها را اعلام کردند اما چین اندکی بعد از رای روز دوشنبه اعلام کرد که از این قطعنامه حمایت میکند.
در مقابل، کرهشمالی اعلام کرد که «بهزودی پاسخ قاطعی به قطعنامه ننگین شورای امنیت سازمان شیطانی ملل خواهد داد.» به نظر میرسد در پاسخ به این تحریمها، کرهشمالی یک آزمایش موشکی یا هستهای دیگر انجام دهد. نیکی هیلی به سیانان میگوید: «نفت همچون خونی در رگهای کرهشمالی برای ساخت و تامین مالی برنامه هستهایاش است.» این قطعنامه جدید احتمالا 30 درصد از کل واردات نفتی کره را کاهش خواهد داد و همچنین موجب کاهش 55 درصدی فرآوردههای نفتی صادر شده به کره خواهد شد. در سال 2016، کرهشمالی از فروش منسوجات 760 میلیون دلار درآمد به دست آورده و باعث شده بود این صنعت در کرهشمالی به مهمترین بخش درآمدی تبدیل شود. این صنعت تاکنون مورد تحریمهای سازمان ملل قرار نگرفته بود. همچنین از قبل کارگران خارجی نیز کرهشمالی سالانه 500 میلیون دلار عایدی دارد. این دو بخش اکنون مورد تحریم قرار گرفتهاند.
آیا باید در برابر کرهشمالی تسلیم شد؟
بسیاری از دهه 90 به بعد میگویند کرهشمالی روزهای آخر خود را سپری میکند. با این حال، این کشور توانسته موشکهایی را طراحی کند که بخش زیادی از خاک آمریکا را در پوشش خود داشته باشد. «جان وُلفِستال»، محقق بنیاد کارنگی مینویسد کرهشمالی توانسته از فشارهای اقتصادی، سیاسی و نظامی 5 دولت متوالی آمریکا جان به در ببرد. اکنون دولت ترامپ با بزرگترین چالش سیاست خارجی خود مواجه است. اکنون آمریکا مردد است آیا مانع یک کرهشمالی هستهای شود یا خیر؟ آیا ائتلاف خود با کرهجنوبی و ژاپن را تقویت و حفظ کند یا خیر؟ اکنون کرهجنوبی و ژاپن میپرسند آیا قابلیتهای جدید «اون» باعث میشود آمریکا به دفاع از این دو کشور «برنخیزد» یا اینکه چتر امنیتی خود را همچنان بر فراز این دو کشور حفظ کند.
در سالهای اخیر، سیاست آمریکا در قبال کرهشمالی بر این متمرکز بوده که آیا واشنگتن باید با پیونگیانگ سخن بگوید و مذاکره کند یا بهدنبال توقف برنامه این کشور باشد. اگر در گذشته بحثها بر سر متوقف ساختن قابلیتهای کرهشمالی متمرکز بود اما امروزه چالش اصلی آمریکا این است که مانع از لطمه زدن و صدمه رساندن کرهشمالی به آمریکا و متحدانش شود چرا که «اون» به قابلیت موشکهای هستهای دوربرد دست یافته است.
به نوشته «ولفستال» اولین سوالی که سیاستگذاران آمریکایی میپرسند این است: اهداف بازدارندگی آمریکا برای کرهشمالی چیست؟ به عبارت دیگر، آمریکا از کرهشمالی میخواهد که چه کاری «انجام ندهد» و چگونه میتواند این کشور را متقاعد به «انجام ندادن» این کارها کند؟ «کیم جونگ اون» باید درک کند که تحت هیچ شرایطی نباید از سلاحهای هستهای استفاده کند؛ انجام این کار یعنی پایان رژیم و پایان «اون». آمریکا چه بخواهد و چه نخواهد، کرهشمالی یک تهدید آشکار استراتژیک علیه آمریکاست و باید با این کشور بهعنوان تهدید برخورد شود.
بازدارندگی یک راهحل کامل نیست اما برای اینکه قرین موفقیت شود دولت ترامپ باید با همتایان کرهشمالی خود تماس مستقیمی برقرار کند و به آنها بفهماند که چه چیزی یا چه اقدام تحریکآمیزی میتواند موجب پاسخ مستقیم آمریکا شود. روشهای بیشمار دیگری هست که این پیام به کرهشمالی منتقل شود اما هیچ راهی بهتر از تماس مستقیم با مقامهای این کشور نیست. به نوشته ولفستال، این تماسها مثلا میتواند در قالب دیدار و تماس همتایان نظامی باشد.
البته این دیدار باید از قالب سنتی که دیپلماتهای آمریکایی در نیویورک و مقر سازمان ملل دیدار میکنند، خارج شود. حتی ارتباط از طریق چین- که در گذشته بارها انجام گرفته- نیز نمیتواند این پیام را برساند. آن پیام باید روشن کند که استفاده از تسلیحات هستهای و انتقال این تسلیحات یا موشکهای بالستیک و... به دولت دیگر و استفاده از آنها غیرقابل پذیرش است. اگر آمریکا نتواند مانع کرهشمالی از داشتن تسلیحات هستهای شود، باید روشن سازد که هر تصمیمی برای استفاده از آنها به معنای آخرین روز حیات «اون» و کشورش خواهد بود. تاکنون هیچ ترکیبی از تهدید، مشارکت، مذاکره و تحریم نتوانسته به نتیجهای روشن منتج شود. در بهترین حالت، هر مذاکرهای با کرهشمالی باید در جستوجوی توافقی برای فرار از اقداماتی باشد که میتواند محرک بحران شود از جمله اینکه موشکهای متحرک بهکار گرفته نشود و بر پایان دادن یا محدود کردن آزمایشهای هستهای و موشکی این کشور توافق داشته باشد.
در یک شرایط مطلوب که معلوم نیست چه زمانی فراهم شود، آمریکا میتواند مذاکره با کره را آغاز کند و به توافقی برسد که براساس آن این کشور ساخت موادی که میتواند برای استفاده در تولید تسلیحات هستهای بهکار گرفته شود را متوقف سازد. اما حقیقت این است که آمریکا نمیداند و کرهشمالی هم نخواهد گفت که تمام مراکز تولیدیاش در کجا قرار گرفته است. این کشور اجازه دسترسی و بازرسی از سایتها را نیز نمیدهد. معلوم نیست کرهشمالی چه درخواستی به خاطر این محدودیتها داشته باشد اما واشنگتن و سئول باید اقداماتی را پیشنهاد دهند که خطر تقابل نظامی یا بدتر شدن اوضاع را کمتر کند.
اکنون مهمترین نکته بازدارندگی دادن تضمین به کرهجنوبی و ژاپن در مواجهه با تهدید کرهشمالی است. رهبران این دو کشور از خود میپرسند آیا واشنگتن حاضر است نیویورک و لسآنجلس را در حمایت از توکیو و سئول به خطر اندازد؟ اکنون که موشکهای کرهشمالی به این شهرها میرسد، این نگرانیها طبیعتا افزایش خواهد یافت. آمریکا در دوران جنگ سرد به اروپا قول داده بود که در برابر تهدید جنگ هستهای شوروی از این قاره دفاع خواهد کرد و اکنون همین تعهد را در برابر تهدید روسیه دارد. وقت آن است که این تعهد آمریکا امروز به دوستان آسیاییاش هم داده شود تا خیال آنها از کرهشمالی راحت شود.