کاهش معاملات آتی سکه طلا در هفته گذشته
به گزارش اقتصادنیوز ، هفته گذشته حجم معاملات در بازار آتی سکه رقم 102 هزار و 88 تایی را به ثبت رساند که این رقم در هفته منتهی به 7بهمن 114 هزار و 290 معامله بود.در ارتباط با معاملات آتی نکته بسیار مهمی وجود دارد، با توجه به بازار سکه نقدی (بازار غیررسمی) و بازار سکه در بورس آتی (رسمی)، سکه در حدود 100 هزار تومان در بازار نقدی حباب دارد، بنابراین اشخاصی که در بازار غیررسمی دست به معامله سکه میزنند، گویا در حال معامله سکه با دلار 4100 تومانی هستند، بنابراین با توجه به اینکه معامله دارایی پایهای که قیمتگذاری آتی سکه از طریق آن صورت میگیرد همچنان در بازار غیررسمی انجام میشود این حباب به بازار سکه آتی هم انتقال پیدا میکند.
این روند را به نوعی میتوان تقابل بازار پول و سرمایه دانست که همیشه به ضرر اقتصاد، مصرفکننده، تجار و کسانی که تجارت سکه و طلا میکنند بوده است.در واقع این روند منجر به ریسکی پنهان میشود که فعالان این بازار باید به این روند توجه داشته باشند که در واقع یکی از دلایل کاهش حجم در این بازار را میتوان احساس این نگرانی از سوی این فعالان در ارتباط با حباب سکه دانست که فعالیت آنان در این بازار را کم کرده و به نوعی ریسک را در این بازار بالا برده است.همانطور که در تحلیلهای هفته گذشته «دنیای اقتصاد» به آن اشاره شده است، طلا در میانمدت به تراز 1305 دلار که در واقع ترازی بین صعود و نزول و ترازی مهم است خواهد رسید.
در این میان با توجه به کاهش شاخص دلار در بازار جهانی، صعود طلا حتی از کانال 1305 دلار در بلندمدت محتمل خواهد بود.به گفته کارشناسان حتی طلا میتواند در انتهای سال 2018 و در میانه سال 2019 اعدادی را تجربه کند که بالاترین سابقه تاریخی در کارنامهاش خواهد بود.در این بین فرزان سهرابی، کارشناس بازارهای مالی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» با اشاره به اینکه سرمایهگذاران فعال در بازار سرمایه همیشه سعی در ایمن سازی سرمایه خود دارند میگوید: سرمایهگذاران در بین بازارها ریسک سرمایهگذاری خودشان را کاهش میدهند و به نوعی بین بازار سهام و بازار سکه آتی (بورس کالا) آربیتراژ میکنند و اگر روند نزول شاخص بورس اوراق بهادار همچنان ادامهدار باشد، میتوانیم شاهد افزایش حجم معاملات در بازار آتی سکه باشیم.به گفته وی با توجه به اینکه شاخص قیمت کالا در اقتصاد در حال افزایش است و این روند افزایشی انگیزه را برای سرمایهگذاری در داراییهایی مانند طلا بیشتر میکند، امکان دارد این اقبال به بازارهای کالایی در میانمدت رخ دهد.
سهرابی ادامه داد: طلای جهانی طی هفته گذشته روندی افزایشی را پشت سر گذاشته، زمانی که طلا در بازار جهانی روند افزایشی در پیش میگیرد، ارزش دلار در بازار داخلی کاهش پیدا میکند و میتوان به این نتیجه رسید که سیاستگذاران ارزی که ارزش ریالی دلار در بازار داخلی را تعیین و تایید میکنند مهمترین الگویشان برای تعیین قیمت ارزش دلار در بازار جهانی است که اگر چنین روندی را در نظر گرفتهاند کار صحیحی است. این کارشناس بازار آتی معتقد است: به شرطی که این نوسان را ادامه دار در نظر گرفته و در یک زمان محدودی نباشد و مثلا عدد شاخص دلار به 72 رسید (در حال حاضر این عدد 99 است) به این معنا که 27 واحد کاهش پیدا کند، آن زمان ارزش ریالی دلار در بازار داخلی به شدت کاهش مییابد.
در واقع بهتر است ارزش ریالی دلار را براساس ارزش جهانیاش و به صورت شناور تعیین کنند که بعید است این روند رخ دهد، به این دلیل که کشورهای همسایه این کار را نمیکنند و اگر این کار بدون تبعیت از روند کشورهای همسایه صورت گیرد، احتمال آربیتراژ ارزی به وجود خواهد آمد که در این شرایط قاچاقچیان روند را به سمت قاچاق ارز سوق میدهند، بنابراین بعید است که چنین روندی اتفاق بیفتد.به گفته سهرابی با توجه به اینکه تورم در آمریکا همچنان روند صعودی دارد و دولت ترامپ که قدرت را در دست گرفته و به دنبال سیاستها و هیجانات کاذبی است که پایدار نیست باید گفت: به نوعی میتوان این حالت را بیگانگی تجربی در این برهه و در دست دولت کنونی آمریکا در نظر گرفت. اگر قبلا بر مبنای قواعد استراتژیک این احتمال وجود داشت که طلا میتوانست رقم 2200 دلار را ببیند، در حال حاضر حتی این احتمال وجود دارد که طلا رقم 3هزار دلار را هم لمس کند.
دلیل اصلی در چنین دیدگاه و روندی نبود سیاستهای شفاف اقتصادی در آمریکا است. هر رئیس جمهوری که در این کشور قدرت را در دست میگیرد معمولا در ابتدا دست به طراحی سیاستهای اقتصادیش میزند، اما در ارتباط با دولت ترامپ این اتفاق نیفتاده است و به نظر میرسد رئیسجمهوری کنونی آمریکا بیشتر دست به اعمالی هیجانی و روانی به جای تدوین سیاستهای پایدار اقتصادی و وظایف اصلی خود زده است.زمانی که ریاستجمهوری بوش در آمریکا به پایان رسید و وی دولت آمریکا را به اوباما تحویل داد، شاخص دلار در محدوده رقم 70 بود و در واقع در این برهه با اتخاذ سیاستهای انبساطی از طرف دولت، اوباما موفق به کاهش نرخ بیکاری از عدد 9 به 4درصد شد، در واقع این روند به ریکاوری در اقتصاد آمریکا بدل شد.
در این رابطه در حال حاضر به نظر میرسد این رشته سیاستها، به دست رئیسجمهور کنونی این کشور در حال پنبه شدن است. با توجه به مدلهای ریاضی و تحلیلهای اقتصادی (تلفیق تکنیکهای فاندامنتال و تحلیلهای تکنیکال) میتوان به این نتیجه رسید که شاخص دلار میتواند ارقام زیر 72را نیز ببیند؛ یعنی پایینترین عددی که شاخص دلار به خود دیده است. اگر چنین اتفاقی در این برهه رخ دهد میتوان از آن در فرهنگ اقتصادی به رکود یاد کرد؛ حالتی که به آن بازگشت و بحران اقتصادی گفته میشود، چنین روندی را میتوان در نزول اقتصادی آمریکا در بازه زمانی 2008 تا 2011 بهیاد آورد.با این حال نباید از این نکته غافل بود که با توجه به سیاستهای غیرشفاف اقتصادی که در حال حاضر در دولت آمریکا وجود دارد و گویا به دنبال اعداد زیر 71 در شاخص دلار است، این روند به رکود اقتصادی شدید در آمریکا منجر خواهد شد؛ حتی این احتمال از نظر کارشناسان اقتصاد جهانی و داخلی میتواند شدیدتر از بازه زمانی 2008 تا 2011 در آمریکا باشد. اگر این اتفاق رخ دهد و شاخص دلار به زیر رقم 72 برسد، طلا میتواند عدد 3 هزار دلار در بلندمدت را نیز لمس کند.