بایدها و نبایدهای شبکه بانکی در سال تولید و اشتغال
به گزارش ایبِنا، پس از ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، مباحث مختلفی پیرامون اهمیت، ضرورت و راهکارهای اجرایی آن مطرح شده است. از آنجا که نظام مالی اقتصاد ایران بانک محور بوده و نظام بانکی از اهمیت بالایی در تامینمالی برخوردار است، به نقش و جایگاه نظام بانکی در سیاست های اقتصاد مقاومتی نیز بسیار پرداخته شده است.
با این وجود، با نگاهی به مباحث مطرح شده پس از ابلاغ این سیاستها، مشاهده میشود که اکثر آنها به بررسی نقش و جایگاه نظام بانکی در تحقق اقتصاد مقاومتی پرداختهاند. علیرغم آنکه این موضوع بسیار با اهمیت است و می تواند گره گشای مشکلات اقتصادی باشد، اما به نظر میرسد اولویت اصلی نظام بانکی در تحقق اقتصاد مقاومتی نباشد.
به بیان دقیقتر، نظام بانکی دو نقش مختلف در تحقق اقتصاد مقاومتی میتواند داشته باشد. اولین نقش آن این است که به عنوان ابزاری برای تحقق اقتصاد مقاومتی عمل کند و در راستای تحقق اهداف کلان اقتصاد مقاومتی همچون ایجاد اشتغال، رونق و کاهش تورم، نقش آفرینی کند. این بعد تاکنون بسیار مورد توجه قرار گرفته و رسانهها، صاحبنظران و حتی مدیران نظام بانکی به مقدار زیادی به آن پرداخته اند.
اما نقش دوم نظام بانکی در تحقق اقتصاد مقاومتی عبارت از افزایش مقاومت شبکه بانکی و کاهش ضربه پذیری آن در برابر شوکهای درونزا و برون زای اقتصادی است. در واقع نظام بانکی به عنوان مهمترین زیرساخت انتقال منابع مالی در کشور باید دارای مقاومت و تابآوری مناسبی در مقابل شوکها باشد تا کل نظام اقتصادی کشور به استحکام لازم برسد. چنانچه نظام بانکی از تابآوری مناسبی برخوردار نباشد، به راحتی از شوک های مختلف درونی و بیرونی تاثیر می پذیرد، به سرعت دچار مشکل می شود و حتی این مشکلات به سرعت به دیگر بخشهای اقتصاد منتقل شده و کل اقتصاد را با چالش مواجه میسازد.
علی رغم اهمیت مقاومسازی نظام بانکی و کاهش ضربه پذیری آن، تاکنون آنچنان که شایسته بوده به آن پرداخته نشده است؛ بطوری که اکثریت تحلیل ها و نظرات چه در محافل علمی و چه در محافل رسانه ای، به بررسی جایگاه ابزاری نظام بانکی در تحقق اقتصاد مقاومتی پرداختهاند. به عبارت دقیقتر، تاکنون سند جامعی پیرامون میزان مقاومتپذیری نظام بانکی، کانال های آسیب پذیری نظام بانکی، راهکارهای افزایش مقاومت اقتصادی نظام بانکی در مقابل شوکهای مختلف و چگونگی افزایش انعطافپذیری آن در پاسخ به شوکها در دسترس قرار نگرفته است.
این در حالی است که در شرایط پسابرجام که اقداماتی در راستای بازگشت شبکه مالی و بانکی کشور به نظام مالی بینالمللی و اجرای استانداردهای بینالمللی در حال انجام است، مقاومسازی نظام بانکی از اهمیت دو چندانی برخوردار خواهد بود. شاید در سال های گذشته این موضوع چندان بااهمیت نبود، اما اکنون که تعامل نظام بانکی با نظام مالی بین المللی در حال افزایش است، احتمال ضربهپذیری نظام بانکی کشور از شوک های بیرونی اقتصاد و شرایط حاکم بر اقتصاد جهانی نیز در حال افزایش به نظر میرسد.
بنابراین برای تحقق اقتصاد مقاومتی ضروری است به بررسی میزان مقاومتپذیری نظام بانکی و راهکارهای افزایش آن پرداخت. رسانه ها، صاحب نظران و مدیران بانکی همگی باید به سهم خود در این راستا قدم بردارند؛ زیرا این مساله می تواند تبعات منفی جبران ناپذیری درپی داشته باشد و حتی به کاهش مقاومت کل اقتصاد منجر شود.
در پایان لازم به ذکر است که در نظام مالی بانک محور ایران، مقام پولی در زمینه مقاومسازی نظام مالی مسئولیت بیشتری بر عهده خواهد داشت و باید از توانایی لازم در مدیریت ریسک سیستمی در شبکه بانکی برخوردار باشد. از این رو، مناسب است بانک مرکزی پس از بررسی دقیق وضع موجود شبکه بانکی و شناسایی کانال های ضربهپذیری آن در اثر شوک های بیرونی و حتی داخلی، چالش ها، موانع و راهکارهای مقاومسازی نظام بانکی را به خوبی طراحی کند. علاوه بر این، ضروری است که گامهای لازم در خصوص مقاومسازی نظام مالی و مدیریت ریسک سیستمی با تاکید ویژه بر نظام بانکی (که بخش اصلی نظام مالی ایران را تشکیل میدهد) برداشته شود تا از مقام بودن اقتصاد کشور اطمینان بیشتری حاصل شود.
سعید مسگری؛ کارشناس اقتصادی